ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
رئیس قوه قضائیه:
هتک حرمت نسبت به هر شخصی مذموم و محکوم است
رئیس قوه قضائیه گفت: با هر تخلفی برخورد شود اما یک حادثه نباید بهانه تضعیف پلیس شود.
به گزارش مرکز رسانه قوه قضائیه، سیدابراهیم رئیسی در جلسه شورای عالی قوه قضائیه، با تبریک آغاز امامت دوازدهمین اختر تابناک آسمان ولایت و منجی عالم بشریت، حضرت مهدی(عج)، اجرای عدالت را از ویژگیهای مهم حکومت مهدوی عنوان کرد.
رئیس قوه قضائیه با تأکید بر این که مردم باید اجرای عدالت را احساس کنند، تصریح کرد: همان طور که حرارت و برودت هیچ مانعی را نمیشناسد و وارد خانه و کاشانه مردم میشود، عدالت هم باید وارد زندگی مردم شود و برای جامعه کاملاً ملموس باشد.
وی از قانونمداری و قانونگرایی بهعنوان شاخص عدالت یاد کرد و گفت که مسئولان و آحاد مردم باید عمل به قانون و مقررات را ارزش تلقی کرده و قانون گریزی و قانون شکنی را ضد ارزش بدانند و همواره قانونمدار حرکت کنند.
رئیسی در بخش دیگری از سخنانش با محکومیت هتک حرمت ساحت مقدس نبی مکرم اسلام در فرانسه، اهانت به ساحت قدسی پیامبر اعظم(ص) را اهانت به همه ادیان و انبیای الهی دانست و اظهار داشت: توهین به مقدسات میلیونها انسان خلاف ادیان ابراهیمی و توهین به انسان و خردگرایی و دفاع از جهل و میدان دادن به افراد نادان است.
رئیس قوه قضائیه افزود: گاهی در یک گوشه توهینی به مقدسات میشود و دولت ها هم به محض این که مُطلّع می شوند واکنش نشان می دهند اما حمایت دولت مدعی آزادی و حقوق انسان از توهین به آخرین پیام آور الهی در واقع توهین به حضرت موسی و حضرت عیسی سلام الله علیهما، مغایر با آزادی و حقوق انسان هاست.
رئیس قوه قضائیه در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به پیگیری جدی جنگ روانی از سوی دشمن در کنار جنگ اقتصادی علیه ملت ایران به تحرکات اخیر بنگاههای سخن پراکنی بیگانه در تضعیف نهادهای انقلابی اشاره کرد و گفت: آنها وقتی تقدیر رهبری و مردم از خدمات و اقدامات امنیت آفرین نیروی انتظامی را دیدند، عملیات روانی خود را برای تضعیف این نیرو آغاز کردند.
وی افزود: امروز دشمن در اتاق فکر خود سناریویی را طراحی
می کند که با راه اندازی جنگ روانی و بزرگنمایی نارسایی ها، مجموعه یک نیروی خدمتگزار و در میدان که مقتدرانه وظایف خود را انجام
می دهد، تضعیف کند که باید با این حرکت هوشمندانه برخورد کرد.
رئیسی افزود: هر گونه تخلف در هر دستگاهی نسبت به هر کسی قابل تعقیب و پیگیری است و خود دستگاهها هم تخطی از قانون را نمیپسندند و با آن برخورد میکنند ولی باید مراقب تحرکات دشمن باشیم که میخواهد با سوءاستفاده از یک حادثه که در گوشهای رخ داده، جایگاه و هویت یک نهاد را به طور کامل مخدوش نماید.
وی در بخش دیگری از سخنانش به مواضع حکیمانه رهبر معظم انقلاب در حرام اعلام کردن هتک حرمت مسئولان نظام و تفاوت آن با نقد و نقدپذیری اشاره کرد و گفت: هتک حرمت و هرگونه افترا و تهمت، نه تنها نسبت به مسئولان که نسبت به هر شخصی مذموم و محکوم است.رئیس قوه قضائیه افزود: همان طور که رهبری فرمودند، نقد و نقادی آزاد است و مسئولان هم باید روحیه نقدپذیری داشته باشند و خود را در معرض نقد قرار دهند اما حفظ حرمت و آبروی افراد از حدود آزادی است که همه باید به آن توجه و اهتمام داشته باشند.رئیس دستگاه قضا حفظ حرمت افراد در اجرای عدالت را هم مورد تأکید قرار داد و متذکر شد: برخی تحت عنوان مبارزه با فساد بدون این که رسیدگی و صحت و سقم آن مشخص شود، اقدام به افشاگری میکنند در حالی که هر خبری الزاماً درست نیست و باید حتماً مورد تحقیق و بررسی قرار گیرد.
رئیسی با بیان این که «سوت زنی و اعلام فساد به تنهایی، اسمش مبارزه با فساد نیست»، مبارزه با فساد را در گرو اقدام و برخورد با زمینههای فساد و مفسدین دانست و از همگان خواست که گزارشهای خودشان درباره مفاسد را برای بررسی و رسیدگی به دستگاه مسئول مبارزه با فساد یعنی دستگاه قضایی و مسئولان ذیربط ارائه دهند.
به گزارش مرکز رسانه قوه قضائیه، سیدابراهیم رئیسی در جلسه شورای عالی قوه قضائیه، با تبریک آغاز امامت دوازدهمین اختر تابناک آسمان ولایت و منجی عالم بشریت، حضرت مهدی(عج)، اجرای عدالت را از ویژگیهای مهم حکومت مهدوی عنوان کرد.
رئیس قوه قضائیه با تأکید بر این که مردم باید اجرای عدالت را احساس کنند، تصریح کرد: همان طور که حرارت و برودت هیچ مانعی را نمیشناسد و وارد خانه و کاشانه مردم میشود، عدالت هم باید وارد زندگی مردم شود و برای جامعه کاملاً ملموس باشد.
وی از قانونمداری و قانونگرایی بهعنوان شاخص عدالت یاد کرد و گفت که مسئولان و آحاد مردم باید عمل به قانون و مقررات را ارزش تلقی کرده و قانون گریزی و قانون شکنی را ضد ارزش بدانند و همواره قانونمدار حرکت کنند.
رئیسی در بخش دیگری از سخنانش با محکومیت هتک حرمت ساحت مقدس نبی مکرم اسلام در فرانسه، اهانت به ساحت قدسی پیامبر اعظم(ص) را اهانت به همه ادیان و انبیای الهی دانست و اظهار داشت: توهین به مقدسات میلیونها انسان خلاف ادیان ابراهیمی و توهین به انسان و خردگرایی و دفاع از جهل و میدان دادن به افراد نادان است.
رئیس قوه قضائیه افزود: گاهی در یک گوشه توهینی به مقدسات میشود و دولت ها هم به محض این که مُطلّع می شوند واکنش نشان می دهند اما حمایت دولت مدعی آزادی و حقوق انسان از توهین به آخرین پیام آور الهی در واقع توهین به حضرت موسی و حضرت عیسی سلام الله علیهما، مغایر با آزادی و حقوق انسان هاست.
رئیس قوه قضائیه در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به پیگیری جدی جنگ روانی از سوی دشمن در کنار جنگ اقتصادی علیه ملت ایران به تحرکات اخیر بنگاههای سخن پراکنی بیگانه در تضعیف نهادهای انقلابی اشاره کرد و گفت: آنها وقتی تقدیر رهبری و مردم از خدمات و اقدامات امنیت آفرین نیروی انتظامی را دیدند، عملیات روانی خود را برای تضعیف این نیرو آغاز کردند.
وی افزود: امروز دشمن در اتاق فکر خود سناریویی را طراحی
می کند که با راه اندازی جنگ روانی و بزرگنمایی نارسایی ها، مجموعه یک نیروی خدمتگزار و در میدان که مقتدرانه وظایف خود را انجام
می دهد، تضعیف کند که باید با این حرکت هوشمندانه برخورد کرد.
رئیسی افزود: هر گونه تخلف در هر دستگاهی نسبت به هر کسی قابل تعقیب و پیگیری است و خود دستگاهها هم تخطی از قانون را نمیپسندند و با آن برخورد میکنند ولی باید مراقب تحرکات دشمن باشیم که میخواهد با سوءاستفاده از یک حادثه که در گوشهای رخ داده، جایگاه و هویت یک نهاد را به طور کامل مخدوش نماید.
وی در بخش دیگری از سخنانش به مواضع حکیمانه رهبر معظم انقلاب در حرام اعلام کردن هتک حرمت مسئولان نظام و تفاوت آن با نقد و نقدپذیری اشاره کرد و گفت: هتک حرمت و هرگونه افترا و تهمت، نه تنها نسبت به مسئولان که نسبت به هر شخصی مذموم و محکوم است.رئیس قوه قضائیه افزود: همان طور که رهبری فرمودند، نقد و نقادی آزاد است و مسئولان هم باید روحیه نقدپذیری داشته باشند و خود را در معرض نقد قرار دهند اما حفظ حرمت و آبروی افراد از حدود آزادی است که همه باید به آن توجه و اهتمام داشته باشند.رئیس دستگاه قضا حفظ حرمت افراد در اجرای عدالت را هم مورد تأکید قرار داد و متذکر شد: برخی تحت عنوان مبارزه با فساد بدون این که رسیدگی و صحت و سقم آن مشخص شود، اقدام به افشاگری میکنند در حالی که هر خبری الزاماً درست نیست و باید حتماً مورد تحقیق و بررسی قرار گیرد.
رئیسی با بیان این که «سوت زنی و اعلام فساد به تنهایی، اسمش مبارزه با فساد نیست»، مبارزه با فساد را در گرو اقدام و برخورد با زمینههای فساد و مفسدین دانست و از همگان خواست که گزارشهای خودشان درباره مفاسد را برای بررسی و رسیدگی به دستگاه مسئول مبارزه با فساد یعنی دستگاه قضایی و مسئولان ذیربط ارائه دهند.
گفت و گو با علی اصغر سیدآبادی، نویسنده و پژوهشگر ادبی:
جایگاه ادبیات کودک را به کارکرد آموزشی تقلیل ندهیم
مریم شهبازی
خبرنگار
علیاصغر سیدآبادی از آن دست آدمهایی نیست که فعالیتهای کاریاش به حوزه خاصی محدود شود؛ آنقدر که خودش هم میگوید:« من یک بیشفعال فرهنگی هستم که البته این خوب نیست و دردسرهایی دارد.» از سالها نویسندگی و شاعری برای کودکان و نوجوانان گرفته تا تحقیق و پژوهش در عرصه ادبیات و حتی مسئولیت های دولتی. سابقه زیادی هم در فعالیتهای مطبوعاتی ازجمله؛ دبیر فرهنگی روزنامههای مختلف و همچنین سردبیری «پژوهشنامه ادبیات کودک و نوجوان» دارد و با مؤسسات نشر مختلفی هم همکاری داشته است. اما عمدهترین کاری را که نامش به آن گرهخورده میتوان طرحریزی و اجرایی کردن برنامههای « انتخاب و معرفی پایتخت کتاب ایران»،« جشنواره روستاها و عشایر دوستدار کتاب»،« جام باشگاههای کتابخوانی کودک و نوجوان» و «جشنواره تقدیر از مروجان کتابخوانی» دانست که ترویج کتابخوانی در کشورمان، آنهم به شکلی سراسری را رقم زده اند. نویسندهای که آثارش تا به امروز در کنار کسب جوایز داخلی، هراز چندی درآنسوی مرزها هم معرفی و منتشرشدهاند و به فهرست آثار برگزیده کتابخانههایی همچون مونیخ هم راه یافتهاند. سیدآبادی نوروز سال جاری، همزمان با ماههای ابتدایی شیوع پاندمی کرونا دست به انتشار رایگان داستان آموزشی«هانا قهرمان ما» در شبکههای مجازی زد، کتابی که در مدت کوتاهی با همراهی داوطلبانه جمعی از مترجمان سراسر جهان به زبانهای مختلفی ترجمهشد. به تازگی خبر راهیابی این کتاب به مدارس کشور کرواسی منتشرشده؛ به همین بهانه گفتوگویمان را با این نویسنده، پژوهشگر و فعال فرهنگی درباره وضعیت امروز ادبیات کودک و نوجوان میخوانید.
همزمان با شیوع بیماری کرونا و ضرورت فرهنگسازی بابت مواجهه صحیح مردم با مشکلاتی ازایندست، بخشی از گلایهها متوجه کمکاریهای فرهنگ و ادبیات شد؛ بویژه در رابطه با مخاطبان کم سن و سال. آنچنانکه از همان بدو امر شاهد تلاشهایی از سوی نویسندگان و مؤلفان بودیم؛ دلیل ضعفی را که در این رابطه متوجه ادبیاتمان شده در چه میدانید؟آنهم در شرایطی که شکلگیری آثار این گروه سنی در ابتدا به شکلی افراطی
آموزش زده بوده!
دلیل طرح چنین گلایههایی به آن
بازمی گردد که ما هنوز تکلیفمان را با انتظاری که از ادبیات کودک داریم مشخص نکردهایم! عجیب است که برخی هنوز آن را مانند سالهای ابتدایی شکلگیری ادبیات کودک در کشورمان، ابزاری صرفاً آموزشی میبینند، درحالیکه بههیچوجه ابزار آموزش و تربیت نیست، هرچند که میتواند چنین کارکردی هم داشته باشد. چنین نگاهی به گمانم تقلیل جایگاه ادبیات کودک و به قولی زدن بر سرآن است. ادبیات کودک قدرت اثرگذاری بالایی دارد؛ اما چه اثری؟ اینکه دنیای مخاطبان خود را بزرگتر کند و به وسعت بیشتر دریچه نگاهشان بینجامد؛ از سویی قدرت خلاقیت آنان در مواجهه با دیگران را بیشتر کرده و حتی در روابط کاری آیندهشان اثرگذار خواهد بود و میتواند اعتماد به نفس و صدای بیشتری به آنان بدهد. مواردی که تنها به برخی از آنها اشاره شد آنقدر در ساخت جهان و آینده بهتر اثرگذار هستند که نمیدانم چرا همچنان به نگاههای سنتی درخصوص کارکرد ادبیات کودک اصرار میشود.
اما خود شما کتاب«هانا قهرمان ما» را همان ابتدای شیوع کرونا و با هدف آموزشی نوشتید که نهفقط در ایران، بلکه در کشورهای دیگر با استقبال روبهرو شد!
بله، خود من هم بنا بر ضرورت هرازگاهی کار آموزشی از طریق ادبیات انجام دادهام، بهتبع شرایطی که کرونا سبب شده با خودم گفتم در این زمان حداقلی چهکارمفیدی از عهدهام برمیآید که درنتیجهاش «هانا قهرمان ما» را نوشتم. بااینحال تأکید میکنم اگر جایگاه ادبیات کودک را به کارکرد آموزشی تقلیل بدهیم، جواهر ذاتیاش را به حلبی تبدیل کردهایم.
در خلال نقدهایی که این مدت مطرح شد اغلب از قدرتی گفتند که ادبیات از آن برخوردار است اما مورد غفلت اهالی این عرصه قرارگرفته! بحث تقلیل جایگاه آن در میان نبوده!
اگر بحث کمک گرفتن از قدرت ادبیات درمیان باشد با برنامهریزی میتوان افرادی که علاقهمند خلق داستانهایی با محورهای مورد نیاز امروزمان هستند؛ از جمله محیط زیست و حتی آموزشهای لازم در مواجهه با بیماریهای واگیردار را به این کار تشویق کرد.هرچند که برخلاف گلایهها، آثاری از این دست در بازار کتابمان کم نیستند. در همین حوزه محیط زیست، طی سالهای اخیر شاهد خلق آثار متعددی بودهایم.
البته جلبتوجه نویسندگان به موضوعات زیست-محیطی تحت تأثیر برپایی جوایزی نظیر مهرگان ادب بوده!
فقط بحث جوایز نبوده، جلب توجه اهالی کتاب به موضوعات مختلف تا حد زیادی هم نشأت گرفته از روندهای جهانی است که ادبیات کودک و نوجوانمان ازآن غافل نبوده. همانطور که اشاره کردید ادبیات این گروه سنی در کشورمان در ابتدا به شکلی افراطی آموزشی بوده، آنهم در راستای ابزاری برای ادامه تسلط والدین به فرزندان. حتی نهادهای بزرگسالی، دولت و زیرمجموعههای آن همچون آموزشوپرورش و نهاد اجتماعی مهم خانواده از گذشته بهدنبال سلطه بر بچهها و شبیه کردن آنها به خودشان بودهاند. درگذشته ادبیات کودک، بهنوعی ابزاری برای همان سلطه بوده، هر چند که از دورهای به بعد جریانها و گرایشهایی مختلفی به آن راه پیدا کردند.
تحت تأثیر تغییراتی که از اواخر دهه شصت شروع شد؟
در دهه شصت، همچنان ادامه همان نگاه ایدئولوژی زده دهههای قبل را شاهد بودیم؛ البته مضامین آن از تفکرات چپ قبل انقلاب به تفکرات دینی تغییر یافت اما همچنان بر همان روش استوار بود. اگر با نگاه تاریخی و همراه با تحولات سیاسی به روند ادبیات کودک و نوجوان نگاه کنیم تغییر اصلی را باید بعد از جنگ دید. تازه آن زمان بود که مردم فرصتی برای فکر کردن به زندگی پیدا کردند. از جمله مواردی که در عرصه فرهنگ و هنر هم با تنوع روبهرو شد ادبیات کودک و نوجوان بود که بهمرور از سیطره نگاه ایدئولوژی زده رها شد و نویسندگان برای جنبه سرگرمی ادبیات کودک هم اهمیت قائل شدند. با اینکه همچنان شاهد ادامه شکل تلطیف یافتهتر آن نگاهها بودیم اما نویسندگان کمکم به این نتیجه رسیدند که میتوان کتابی نوشت که بهدنبال انتقال هیچ آموزشی به کودکان نباشد.
با محور پرسشی که در ابتدا مطرح شد وضعیت امروز ادبیات کودک و نوجوان را چگونه ارزیابی میکنید؟
بیتردید امروز در زمینه آثار ادبی با محور مسائل آموزشی یا دغدغههای مرتبط با مسائل روز ازجمله محیط زیست با حجم قابل قبولی از آثار روبهرو هستیم.
در حوزه تألیف؟
در موارد اینچنینی ترجمه و تألیف را نباید از هم جدا کرد چراکه بازار کتابمان را هر دو اینها تشکیل میدهند. برعکس گفتههای اخیر برخی دوستان مبنی براینکه ادبیات کودک از جهت آثار آموزشی ضعیف است من ضعف اصلی این بخش از ادبیات را متوجه بیتوجهی به انعکاس مسائل و دغدغههای امروز در آن میدانم. انگار گاهی اولویتهای ما در نوشتن از مسائل زندگیمان در نمیآید بلکه برآمده از متون قبلی است. بگذارید مثالی بزنم، ایران سالهاست درگیر خشکسالی شده، با این حال در ادبیات داستانیمان چنین موضوعی هیچگاه بهعنوان مسأله یک خانواده نوجوان مطرح نشده است. شما وقتی به سراغ تألیف رمان بروید باید انعکاسی از شرایط روز جغرافیای مورد نظر خود را در آن بیاورید، اتفاقی که در رمانهای کودک و نوجوان ما دیده نمیشود. اما در عوض با غلبه برخی موارد در آثار این گروه سنی روبهرو هستیم که برای خود من عجیب است؛ پایاننامه دانشجویی از شهر شیراز را میخواندم که درباره حضور مکانها در رمانهای نوجوان ایرانی بود. نتیجه پایاننامه مذکور بیانگر این بود که قبرستان هفت برابر و دادگاه پنج برابر بیشتر از اسباببازیفروشی در رمانهای کودک و نوجوان دیده میشود! من نمیگویم چرا اینها در آثار کودک و نوجوان است بلکه میگویم چرا به همان تناسب، مکانهایی که خاص دنیای این گروه سنی است در کتابهای آنان دیده نمیشود. همانقدر که معتقد به اهمیت کارکرد آموزشی ادبیات هستم، نگران هستم که این بخش از آثار تنها به وجه آموزشی تقلیل پیدا نکنند. ادبیات کودک و نوجوان باید چیزی فراتر از آموزش به کودکان بدهد و اگر نمیدهد این را باید بهحساب ضعف آن گذاشت. تا وقتی برخوردار از نهادهای جدی آموزشی آموزشوپرورش و همچنین خانواده هستیم، دیگر نمیتوان انتظاری از ادبیات داشت.
شما معتقدید تا وقتی این دو نهاد اجتماعی، بر پایه اهداف آموزشی فعالیت دارند دیگر نباید ادبیات را هم در این زمینه متولی دانست؟
بله، اگر این دو نهاد بزرگ بهدرستی از پس وظیفه خود برنمیآیند چرا تقصیرها را متوجه ادبیات میدانیم؟ ادبیات کودک و نوجوان متولی آموزش نیست! آنهم در شرایطی که پدر و مادران امروز شب و روزشان به این میگذرد که فرزندشان را به چه کلاسهایی بفرستند. اتفاقاً من فکر میکنم بچهها این روزها شانس آوردهاند که کمی از دست برنامهریزیهای افراطی والدین در امان ماندهاند. فراتر از آموزش، آن چیزی که توجهی به آن نمیشود تأمین جنبههای خلاقیت و سرگرمی آنان است که برطرف کردن آن را بهطور کامل به ابزارهای تکنولوژی و فضای مجازی سپردهاند. ادبیات کودک باید به کار اصلی خودش بپردازد و در راستای افزایش افق دید بچهها گام بردارد.
این مسأله در شرایطی که تأثیر تحریمها و از سویی کرونا پیش روی خانوادهها قرارگرفته چقدر اهمیت دارد؟
خیلی زیاد. چرا که در شرایط سخت اجتماعی نخستین چیزی که محدود میشود افق دید آدمها است، من ایرانی این روزها نهایت سه ماه آیندهام را میبینیم و نمیتوانم تصوری از بیست سال بعد داشته باشم. افق دیدمان کوتاه شده و این اتفاقی است که اصلاح آن از عهده ادبیات کودک بر میآید. ادبیات باید فرصتی برای تنفس ایجاد کند، متأسفانه بچهها هم خواهناخواه همچون ما پای اخبار مینشینند که برای آنان سمی مهلک است. ادبیات باید کودکان را از این فضا بیرون کشیده و به دنیای خودشان بازگرداند. بنابراین اگر انتقادی متوجه ادبیات کودک و نوجوان باشد بههیچوجه از جهت آموزشی نیست، چراکه آموزش خودش دو متولی بسیار بزرگ دارد. نهفقط این دو نهاد، اغلب نهادها حتی حاکمیتی بدون اینکه بخواهند از خواسته بچهها خبردار شوند درصدد هدایت آنها به مسیری هستند که خواسته خودشان را تأمین میکند.
آقای سیدآبادی، گذشته از اینکه نباید کارکرد ادبیات را به موارد آموزشی محدود کرد اما نمیتوان منکر امکان بهرهمندی از آن بهعنوان ابزاری قدرتمند حتی در مواجهه با ناهنجاریهای اجتماعی شد! اگر در مواجهه با همین بیماری کرونا با آثار کافی روبهرو بودیم که خود شما برای تألیف اثری داستان دستبهکار نمیشدید!
کمک بهمواجهه صحیح بچهها با ناهنجاریهای اجتماعی یا حتی برخورد با بیماریهایی نظیر کرونا بحث مهمی است اما وظیفه ادبیات کودک نیست. شاید من نوعی وظیفه خودم بدانم که اثری با این کارکرد بنویسم اما نمیتوان آن را از همه اهالی کتاب انتظار داشت. نمیشود که همه مسائل را با داستان حل کرد؛ کار داستان برطرف کردن مشکلات نیست. نه اینکه بگویم چنین کارکردی ندارد؛ منتهی اثرگذاری ادبیات طی درازمدت است که خودش را نشان میدهد. ادبیات کار مهمتری برعهده دارد که زمینمانده؛ اگر در جامعهای آنقدر مشکلات هست که کودکی به خودش صدمه میزند ما که نباید باقی بچهها را هم با داستان درگیر آن اتفاق کنیم. برعکس باید تلاش شود تا ذهن کودکان از شرایط نامطلوب حداقل برای مدتی رها شود. با این حال میتوان از ادبیات کودک بهعنوان ابزار آموزشی هم استفاده کرد.
و متولی آن را چه کسانی میدانید؟
چند ناشر بزرگ دولتی وابسته به آموزش و پرورش داریم، انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، انتشارات مدرسه و انتشارات تربیت. این نوع آموزشهای عمومی کار این وزارتخانه و مؤسسات وابسته به آن است؛ اگر نیاز به برنامهریزی خاصی باشد وظیفه آنهاست. نباید دلیل کمکاری سایر نهادها را در ادبیات جستوجو کرد. البته بخش مهمی هم به عهده نهاد خانواده است که آنهم بهدرستی کار خود را انجام نمیدهد. نمیدانم چرا کسی از حوزه بزرگسال چنین توقعاتی ندارد! اینها برآمده از پیشفرضهایی است که در ذهنمان جا خوش کرده است. ادبیات قدرت پیشبینی و هشدار دارد، اینکه فلان جامعه با فلان شاخصهها چه عاقبتی دارد. هر چند که این ویژگیاش هم اغلب شامل سانسور میشود. از سوی دیگر ادبیات قدرت همدلیمان را زیاد میکند و این تأثیری است که بر قشر کتابخوان بهجای میگذارد؛ چراکه فرصتی برای مشاهده اتفاقات مختلف در اختیار مخاطبان میگذارد.
اثرگذاری کوتاهمدت آثار فرهنگی آموزشی از جمله کتاب و پویانماییهایی که طی این ماهها در اختیار علاقهمندان قرار گرفتند به سبب شرایط ویژهای میدانید که احاطهمان کرده؟
بله، بههرحال این آثار تا حدی درصدد برطرف کردن نیازی برآمدند که شیوع بیماری کرونا سبب شده نهفقط کودکان و نوجوانان، بلکه حتی بزرگسالان هم به آموزش نیاز داشتند و به همین منظور بود که انیمیشن و فیلمهای آموزشی کوتاه مرتبط هم ساخته شد. کاری که خود من در تألیف «هانا قهرمان ما» انجام دادم این بود که کتاب را به رسانه تبدیل کردم؛ بااینکه «هانا قهرمان ما» به بیش از دوازده زبان ترجمه شد اما اگر همین حالا از من بپرسید چه کتابهایی در حیطه ادبیات نوشتهام آن را جزو آثار ادبیام نمیدانم؛ «هانا قهرمان ما» کتابی است که بهضرورت شرایط نوشتهشده. بااینکه کتاب در خیلی کشورها خوانده شد؛ حتی از طریق دوستی باخبر شدم که پزشکی آلمانی بهدنبال پیدا کردن من است. گویا کتاب به دست او و تعداد زیادی از همکارانش رسیده بود و این روانپزشک به نیابت از دیگر همکارانش با من تماس گرفت تا تشکر کند. این کتاب حتی به مدارس کرواسی هم راه پیدا کرد و گویا آن را به بچهها معرفی کردهاند تا بخوانند. با اینکه بیشتر از همه آثارم به زبانهای دیگر ترجمهشده اما اگر از من بپرسید که موفقترین نوشتهام چیست آن را معرفی نمیکنم. تألیف این کتاب درست بهمثابه کمکی فوری بوده که در این شرایط از عهدهام برمیآمده. فکر کردم چهکاری از من ساخته و در نهایت با تصویرگری دخترم که نقاش است آن را در قالب کار اجتماعی داوطلبانه انجام دادیم. این کتاب برای من همچون متنی برای اطلاعرسانی آموزشی بود که تلاش کردم در مشورت با چند دوست پزشک، ازجمله سخنگوی سازمان نظام پزشکی آن را تا حد ممکن اصولی بنویسم. اما نقد دیگری که به وضعیت ادبیات کودک و نوجوان امروزمان دارم این است که نویسندگان کودک و نوجوان در رمانهای خود توجهی به تغییراتی که جامعه ایرانی طی این چهل سال پشت سر گذاشته نداشتهاند؛ آنهم در شرایطی که ادبیات باید منعکسکننده شرایط اجتماع باشد. البته شاهد مواردی ازجمله حضور زنان و دختران در داستانها هستیم؛ درست برخلاف گذشته که شخصیتهای اصلی را پسران و مردان تشکیل میدادند. به گمانم نویسندگان امروزمان بیشتر متأثر از نویسندگان پیش از خود هستند و از این بابت است که چندان شاهد انعکاس تغییرات در ادبیات کودک و نوجوان نیستیم.
میتوان گفت که از این بابت از ادبیات بزرگسال جامانده؟ بویژه که در آثار نویسندگان گروه سنی بزرگسال با افرادی همچون فرخنده آقایی یا ناهید طباطبایی طرف هستیم که عمده توجه آنان به همین تغییرات اجتماعی است!
نمیتوان گفت جامانده، همین حالا ادبیات کودک و نوجوان ایران خیلی جهانیتر از ادبیات بزرگسال است، بیشتر دیده و خوانده شده است. حداقل چند سالی میشود که در بزرگترین جایزه ادبی کودک و نوجوان جهان، جایزه هانس کریستین اندرسن نامزد نهایی داریم. احمدرضا احمدی، فرهاد حسنزاده و هوشنگ مرادی کرمانی جزو پنج انتخاب نهایی داوری این جایزه در سطح جهانی شدهاند. حتی کتابهای بسیاری از این گروه سنی به زبانهای دیگر ترجمهشده که البته بخشی از آن به مدد سطح خوب تصویرگریمان بوده است. بنابراین نمیتوان از لفظ جا ماندن استفاده کرد بویژه که اصلاً در مسابقه باهم نیستند که باهم سنجیده شوند. نقد بیتوجهی به زندگی امروز و تحولاتی که پشت سر گذاشتهایم به آثار نویسندگان بزرگسال امروز هم هست. دراینبین نویسندگان زن جایگاه متفاوتتری دارند؛ فراموش نکنیم اگر زنان نویسنده به مسائل امروز توجه نشان دادهاند از باب تلاش برای انعکاس مشکلات خودشان بوده است. آثار آنان بیش از آنکه در بردارنده انعکاسی از مسائل مهم کشور باشد، تنها شامل دغدغههای مهم زنان است.
چه اتفاقی رخداده که ادبیات کودک و نوجوان در عرصه جهانی به موفقیتهای بیشتری در مقایسه با ادبیات بزرگسال دستیافته؟
مهمترین دلیل را باید در این دانست که ادبیات کودک و نوجوان برخلاف ادبیات بزرگسال توانسته از سیاست دوری کند و گرفتار آن نشده است. متأسفانه ما هنوز معاهده جهانی کپیرایت را نپذیرفتهایم و به همین دلیل از گفتوگوی جهانی ادبیات حذفشدهایم. از امکان برقراری تعامل با نویسندگان نقاط دیگر جهان برخوردار نیستیم؛ در بحثهای جهانی ادبیات حضور نداریم و اگر میبینیم که هرازگاهی ناشری خارجی به سراغ اثر نویسندهای ایرانی میرود این را بهمثابه لطف یا انجام کاری عجیب در نظر میگیرد. امروز اغلب کشورهایی که ازنظر غنای ادبی جایگاه ما را ندارند وارد این گفتوگوی جهانی شدهاند و فرصتی برای دیده شدن یافتهاند.
با اینحال ادبیات کودک و نوجوانمان تا حدی حتی از این موانع هم عبور کرده!
این مشکلات شامل ادبیات کودک و نوجوان هم میشود اما مسأله اینجاست که این حوزه ادبی هنوز سیاسی نشده و از سویی سالها است اهالی آن به لطف نهادهایی همچون شورای کتاب کودک یا کانون پرورش فکری کودک و نوجوان در تعامل با دیگر تشکلها و نویسندگان ادبی جهان قرارگرفتهاند. از همین رو در مهمترین رویدادهای ادبی جهان نماینده داریم؛ حتی نویسندگان یا تصویرگران ما هرازگاهی بهعنوان داور یا رئیس هیأت داوران برخی از جوایز مطرح انتخاب میشوند. تصویرگران ما به سبب همین امکان تعاملی که ادبیات کودک و نوجوان پیداکرده با ناشران چینی، فرانسوی و حتی امریکایی همکاری دارند. در همایشها شرکت میکنیم و رفتوآمدهایی داریم. در مباحث ترویج کتابخوانی همکاری کردهایم و جایزه گرفتهایم. وجود این تعاملها حتی از سطح کیفی آثار هم مهمتر است، هرچند که ادامه آن بههرحال افزایش سطح کیفی آثار را هم به دنبال دارد.
در این بین عملکرد تشکلهایی همچون شورای کتاب کودک چقدر مؤثر بوده، بویژه که ما در حوزه ادبیات بزرگسال با چنین NGOهایی روبهرو نیستیم!
در دیده شدن ادبیات کودک و نوجوان، بیشک تشکلها از اثرگذاری زیادی برخوردار بوده و هستند؛ بااینحال نباید فراموش کرد ادبیات بزرگسال از سوی مسئولان با نگاهی سیاسی روبهرو شده که فقط به این چهل سال هم محدود نمیشود. ادبیات از سوی خود نویسندگان هم پدیده سیاسی است و تنها نگاهی به تجربه کانون نویسندگان برای درک این مسأله کافی است. حتی در زمانهایی که کانون برپا بوده هم میان خود اعضا صفبندیهایی ازنظر تفکرات سیاسی شکلگرفته که مانع اثرگذاری مطلوب آن شده است.
پس بیش از ظرفیتهای ادبی، بحث نگاهی سیاسی در میان است!
حتی ظرفیت آثار هم متأثر از نگاههای سیاسی است. تا وقتی صدایی در بحثهای جهانی ادبیات نداشته باشیم فراتر از مرز خودمان نمیرویم. اگر امکان ورود به گفتوگوهای جهانی برای ادبیات ما هم فراهم شود حتی تأثیر خوبی برای ادبیات ملیمان هم بهجای میگذارد چراکه در عرصه جهانی ارائه کپی از آثار آنان بیفایده است، تنها وقتی قادر به اظهار وجود خواهیم بود که از داشتههای خودمان سخن بگوییم. در عرصه جهانی است که ایرانی بودن آثارمان مهم میشود چراکه میخواهند بدانند بهعنوان یک نویسنده ایرانی چه حرفی برای گفتن داریم و شرکت در گفتوگوی جهانی ادبیات حتی به ایرانی شدن بیشتر کارهایمان میانجامد.
فراتر از مباحث آموزشی، ارزیابیتان از سطح کیفی کلیت ادبیات کودک و نوجوانمان چیست؟
ادبیات کودک و نوجوان ما حداقل در منطقه بیرقیب است. این هم گفته من نیست، به استناد گفته برپاکنندگان جوایز و جشنوارههای خارجی میتوان به آن پی برد. حتی در خود ترکیه با احترام خاصی از ادبیات کودک ما یاد میکند. شورای کتاب کودک بیش از پنجاه سالی میشود که مشغول فعالیت جدی است، حتی در دولت دهههاست نهادی مانند کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در همکاری با کتابخانههای بسیاری است و اقدامات ارزشمندی هم انجام داده. وجود اینهمه ناشر خصوصی خوب و از سویی گروههای ترویج کتابخوانی و انجمن نویسندگان کودک و نوجوان همه مؤثر بودهاند. برخلاف ادبیات بزرگسال، در ادبیات کودک و نوجوان با مباحث جهانی غریبه نیستیم چراکه حتی در همایش های خارجی هم حضور داریم؛ از همین رو هم به آینده ادبیات کودک و نوجوانمان بسیار خوشبین هستم.
موفقیت طرحهای ترویج کتابخوانی در مردمی بودن آنهاست
کاری را که با همراهی برخی دوستان در راستای ترویج کتابخوانی در سطح کشور شروع کردیم چندان نمیتوان فردی دانست چراکه برخوردار از حمایت دولتی در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی شد. البته مقصودم حمایت مالی نیست. نکته جالب این که برخی از این آدمها قبل از آنکه ما پروژههای ترویج کتابخوانی را شروع کنیم در این زمینه کار میکردند منتهی فعالیتهای آنان از این طریق شکلی شبکهای پیدا کرد. اینها به تعامل با یکدیگر نشستند و حتی اهداف مشترک پیریزی و دنبال کردند. بخش مهمی از موفقیت این کار را میتوان در مردمی بودن طرحها دانست، به این معنا که ما با کاری دولتی روبهرو نیستیم؛ تنها وظیفه دولت دراینبین تسهیلگری و پشتیبانی از امور بود و تصدی امور با خود مروجان بوده و هست. شاید باورتان نشود اما در خلال فعالیتهای ترویجی کتابخوانی که طی این سالها دنبال میشود با فعالیت کاملاً داوطلبانه و رایگان پانزده هزار نیروی مردمی از معلم، کتابدار، مربی کانون و... روبهرو شدهایم. در این روزگار تیرهوتاری که به آن دچار شدهایم وجود چنین افرادی امیدبخش است. بحث موفق شدن یا نشدن این طرحها به کنار، همینکه در شرایط اقتصادی فعلی پانزده هزار نفر داوطلب فعالیتهای ترویجی کتابخوانی شدهاند اتفاق بزرگی است. به گمانم کار اصلی را خود مردم انجام دادهاند، در سیستان و بلوچستان مردم اقدامات ارزشمندی برای راهاندازی شبکههای کتابخوانی روستایی انجام دادهاند. کارهایی که کودکان و نوجوانان را فراتر از بحث کتابخوانی به کارهای گروهی کشانده است. ازآنجاییکه ساختار این کار به شکل دولتی تعریفنشده حتی اگر متولیان درصدد تعطیلی جشنواره و مسابقههای آن برآیند، مردم همچنان به کارهای خود مشغول خواهند بود. بنابراین میتوان امیدوار بود که سرانه مطالعه به مرور وضعیت بهتری در کشورمان پیدا کند. برپایی این طرح نشان داد و از سویی سبب شد با بچههایی در شهرها و روستاهای کشورمان روبهرو شویم که امروز فراتر از تصورمان کتابخوان هستند. کتابخوانی میان بچهها به کار مشارکتی جمعی تبدیلشده است. باشگاهها بدون برنامهریزی قبلی، منجر به تمرین کار جمعی و گفتوگو شدهاند. این تجربه نشان داد اگر ما هم برنامهریزی و قدری تلاش کنیم، بچهها حتی در محرومترین مناطق کشور هم کتاب میخوانند. حتی در شرایطی که امروز بچهها درگیر فضای مجازی هستند بعید میدانم اگر به بچهای لذت مطالعه چشانده شود به کتاب روی نیاورد. ایراد کار از بچهها نیست، از ما والدین، آموزشوپرورش و کلاً ما آدمبزرگها است که وقت کافی برای آنان صرف نمیکنیم.
خبرنگار
علیاصغر سیدآبادی از آن دست آدمهایی نیست که فعالیتهای کاریاش به حوزه خاصی محدود شود؛ آنقدر که خودش هم میگوید:« من یک بیشفعال فرهنگی هستم که البته این خوب نیست و دردسرهایی دارد.» از سالها نویسندگی و شاعری برای کودکان و نوجوانان گرفته تا تحقیق و پژوهش در عرصه ادبیات و حتی مسئولیت های دولتی. سابقه زیادی هم در فعالیتهای مطبوعاتی ازجمله؛ دبیر فرهنگی روزنامههای مختلف و همچنین سردبیری «پژوهشنامه ادبیات کودک و نوجوان» دارد و با مؤسسات نشر مختلفی هم همکاری داشته است. اما عمدهترین کاری را که نامش به آن گرهخورده میتوان طرحریزی و اجرایی کردن برنامههای « انتخاب و معرفی پایتخت کتاب ایران»،« جشنواره روستاها و عشایر دوستدار کتاب»،« جام باشگاههای کتابخوانی کودک و نوجوان» و «جشنواره تقدیر از مروجان کتابخوانی» دانست که ترویج کتابخوانی در کشورمان، آنهم به شکلی سراسری را رقم زده اند. نویسندهای که آثارش تا به امروز در کنار کسب جوایز داخلی، هراز چندی درآنسوی مرزها هم معرفی و منتشرشدهاند و به فهرست آثار برگزیده کتابخانههایی همچون مونیخ هم راه یافتهاند. سیدآبادی نوروز سال جاری، همزمان با ماههای ابتدایی شیوع پاندمی کرونا دست به انتشار رایگان داستان آموزشی«هانا قهرمان ما» در شبکههای مجازی زد، کتابی که در مدت کوتاهی با همراهی داوطلبانه جمعی از مترجمان سراسر جهان به زبانهای مختلفی ترجمهشد. به تازگی خبر راهیابی این کتاب به مدارس کشور کرواسی منتشرشده؛ به همین بهانه گفتوگویمان را با این نویسنده، پژوهشگر و فعال فرهنگی درباره وضعیت امروز ادبیات کودک و نوجوان میخوانید.
همزمان با شیوع بیماری کرونا و ضرورت فرهنگسازی بابت مواجهه صحیح مردم با مشکلاتی ازایندست، بخشی از گلایهها متوجه کمکاریهای فرهنگ و ادبیات شد؛ بویژه در رابطه با مخاطبان کم سن و سال. آنچنانکه از همان بدو امر شاهد تلاشهایی از سوی نویسندگان و مؤلفان بودیم؛ دلیل ضعفی را که در این رابطه متوجه ادبیاتمان شده در چه میدانید؟آنهم در شرایطی که شکلگیری آثار این گروه سنی در ابتدا به شکلی افراطی
آموزش زده بوده!
دلیل طرح چنین گلایههایی به آن
بازمی گردد که ما هنوز تکلیفمان را با انتظاری که از ادبیات کودک داریم مشخص نکردهایم! عجیب است که برخی هنوز آن را مانند سالهای ابتدایی شکلگیری ادبیات کودک در کشورمان، ابزاری صرفاً آموزشی میبینند، درحالیکه بههیچوجه ابزار آموزش و تربیت نیست، هرچند که میتواند چنین کارکردی هم داشته باشد. چنین نگاهی به گمانم تقلیل جایگاه ادبیات کودک و به قولی زدن بر سرآن است. ادبیات کودک قدرت اثرگذاری بالایی دارد؛ اما چه اثری؟ اینکه دنیای مخاطبان خود را بزرگتر کند و به وسعت بیشتر دریچه نگاهشان بینجامد؛ از سویی قدرت خلاقیت آنان در مواجهه با دیگران را بیشتر کرده و حتی در روابط کاری آیندهشان اثرگذار خواهد بود و میتواند اعتماد به نفس و صدای بیشتری به آنان بدهد. مواردی که تنها به برخی از آنها اشاره شد آنقدر در ساخت جهان و آینده بهتر اثرگذار هستند که نمیدانم چرا همچنان به نگاههای سنتی درخصوص کارکرد ادبیات کودک اصرار میشود.
اما خود شما کتاب«هانا قهرمان ما» را همان ابتدای شیوع کرونا و با هدف آموزشی نوشتید که نهفقط در ایران، بلکه در کشورهای دیگر با استقبال روبهرو شد!
بله، خود من هم بنا بر ضرورت هرازگاهی کار آموزشی از طریق ادبیات انجام دادهام، بهتبع شرایطی که کرونا سبب شده با خودم گفتم در این زمان حداقلی چهکارمفیدی از عهدهام برمیآید که درنتیجهاش «هانا قهرمان ما» را نوشتم. بااینحال تأکید میکنم اگر جایگاه ادبیات کودک را به کارکرد آموزشی تقلیل بدهیم، جواهر ذاتیاش را به حلبی تبدیل کردهایم.
در خلال نقدهایی که این مدت مطرح شد اغلب از قدرتی گفتند که ادبیات از آن برخوردار است اما مورد غفلت اهالی این عرصه قرارگرفته! بحث تقلیل جایگاه آن در میان نبوده!
اگر بحث کمک گرفتن از قدرت ادبیات درمیان باشد با برنامهریزی میتوان افرادی که علاقهمند خلق داستانهایی با محورهای مورد نیاز امروزمان هستند؛ از جمله محیط زیست و حتی آموزشهای لازم در مواجهه با بیماریهای واگیردار را به این کار تشویق کرد.هرچند که برخلاف گلایهها، آثاری از این دست در بازار کتابمان کم نیستند. در همین حوزه محیط زیست، طی سالهای اخیر شاهد خلق آثار متعددی بودهایم.
البته جلبتوجه نویسندگان به موضوعات زیست-محیطی تحت تأثیر برپایی جوایزی نظیر مهرگان ادب بوده!
فقط بحث جوایز نبوده، جلب توجه اهالی کتاب به موضوعات مختلف تا حد زیادی هم نشأت گرفته از روندهای جهانی است که ادبیات کودک و نوجوانمان ازآن غافل نبوده. همانطور که اشاره کردید ادبیات این گروه سنی در کشورمان در ابتدا به شکلی افراطی آموزشی بوده، آنهم در راستای ابزاری برای ادامه تسلط والدین به فرزندان. حتی نهادهای بزرگسالی، دولت و زیرمجموعههای آن همچون آموزشوپرورش و نهاد اجتماعی مهم خانواده از گذشته بهدنبال سلطه بر بچهها و شبیه کردن آنها به خودشان بودهاند. درگذشته ادبیات کودک، بهنوعی ابزاری برای همان سلطه بوده، هر چند که از دورهای به بعد جریانها و گرایشهایی مختلفی به آن راه پیدا کردند.
تحت تأثیر تغییراتی که از اواخر دهه شصت شروع شد؟
در دهه شصت، همچنان ادامه همان نگاه ایدئولوژی زده دهههای قبل را شاهد بودیم؛ البته مضامین آن از تفکرات چپ قبل انقلاب به تفکرات دینی تغییر یافت اما همچنان بر همان روش استوار بود. اگر با نگاه تاریخی و همراه با تحولات سیاسی به روند ادبیات کودک و نوجوان نگاه کنیم تغییر اصلی را باید بعد از جنگ دید. تازه آن زمان بود که مردم فرصتی برای فکر کردن به زندگی پیدا کردند. از جمله مواردی که در عرصه فرهنگ و هنر هم با تنوع روبهرو شد ادبیات کودک و نوجوان بود که بهمرور از سیطره نگاه ایدئولوژی زده رها شد و نویسندگان برای جنبه سرگرمی ادبیات کودک هم اهمیت قائل شدند. با اینکه همچنان شاهد ادامه شکل تلطیف یافتهتر آن نگاهها بودیم اما نویسندگان کمکم به این نتیجه رسیدند که میتوان کتابی نوشت که بهدنبال انتقال هیچ آموزشی به کودکان نباشد.
با محور پرسشی که در ابتدا مطرح شد وضعیت امروز ادبیات کودک و نوجوان را چگونه ارزیابی میکنید؟
بیتردید امروز در زمینه آثار ادبی با محور مسائل آموزشی یا دغدغههای مرتبط با مسائل روز ازجمله محیط زیست با حجم قابل قبولی از آثار روبهرو هستیم.
در حوزه تألیف؟
در موارد اینچنینی ترجمه و تألیف را نباید از هم جدا کرد چراکه بازار کتابمان را هر دو اینها تشکیل میدهند. برعکس گفتههای اخیر برخی دوستان مبنی براینکه ادبیات کودک از جهت آثار آموزشی ضعیف است من ضعف اصلی این بخش از ادبیات را متوجه بیتوجهی به انعکاس مسائل و دغدغههای امروز در آن میدانم. انگار گاهی اولویتهای ما در نوشتن از مسائل زندگیمان در نمیآید بلکه برآمده از متون قبلی است. بگذارید مثالی بزنم، ایران سالهاست درگیر خشکسالی شده، با این حال در ادبیات داستانیمان چنین موضوعی هیچگاه بهعنوان مسأله یک خانواده نوجوان مطرح نشده است. شما وقتی به سراغ تألیف رمان بروید باید انعکاسی از شرایط روز جغرافیای مورد نظر خود را در آن بیاورید، اتفاقی که در رمانهای کودک و نوجوان ما دیده نمیشود. اما در عوض با غلبه برخی موارد در آثار این گروه سنی روبهرو هستیم که برای خود من عجیب است؛ پایاننامه دانشجویی از شهر شیراز را میخواندم که درباره حضور مکانها در رمانهای نوجوان ایرانی بود. نتیجه پایاننامه مذکور بیانگر این بود که قبرستان هفت برابر و دادگاه پنج برابر بیشتر از اسباببازیفروشی در رمانهای کودک و نوجوان دیده میشود! من نمیگویم چرا اینها در آثار کودک و نوجوان است بلکه میگویم چرا به همان تناسب، مکانهایی که خاص دنیای این گروه سنی است در کتابهای آنان دیده نمیشود. همانقدر که معتقد به اهمیت کارکرد آموزشی ادبیات هستم، نگران هستم که این بخش از آثار تنها به وجه آموزشی تقلیل پیدا نکنند. ادبیات کودک و نوجوان باید چیزی فراتر از آموزش به کودکان بدهد و اگر نمیدهد این را باید بهحساب ضعف آن گذاشت. تا وقتی برخوردار از نهادهای جدی آموزشی آموزشوپرورش و همچنین خانواده هستیم، دیگر نمیتوان انتظاری از ادبیات داشت.
شما معتقدید تا وقتی این دو نهاد اجتماعی، بر پایه اهداف آموزشی فعالیت دارند دیگر نباید ادبیات را هم در این زمینه متولی دانست؟
بله، اگر این دو نهاد بزرگ بهدرستی از پس وظیفه خود برنمیآیند چرا تقصیرها را متوجه ادبیات میدانیم؟ ادبیات کودک و نوجوان متولی آموزش نیست! آنهم در شرایطی که پدر و مادران امروز شب و روزشان به این میگذرد که فرزندشان را به چه کلاسهایی بفرستند. اتفاقاً من فکر میکنم بچهها این روزها شانس آوردهاند که کمی از دست برنامهریزیهای افراطی والدین در امان ماندهاند. فراتر از آموزش، آن چیزی که توجهی به آن نمیشود تأمین جنبههای خلاقیت و سرگرمی آنان است که برطرف کردن آن را بهطور کامل به ابزارهای تکنولوژی و فضای مجازی سپردهاند. ادبیات کودک باید به کار اصلی خودش بپردازد و در راستای افزایش افق دید بچهها گام بردارد.
این مسأله در شرایطی که تأثیر تحریمها و از سویی کرونا پیش روی خانوادهها قرارگرفته چقدر اهمیت دارد؟
خیلی زیاد. چرا که در شرایط سخت اجتماعی نخستین چیزی که محدود میشود افق دید آدمها است، من ایرانی این روزها نهایت سه ماه آیندهام را میبینیم و نمیتوانم تصوری از بیست سال بعد داشته باشم. افق دیدمان کوتاه شده و این اتفاقی است که اصلاح آن از عهده ادبیات کودک بر میآید. ادبیات باید فرصتی برای تنفس ایجاد کند، متأسفانه بچهها هم خواهناخواه همچون ما پای اخبار مینشینند که برای آنان سمی مهلک است. ادبیات باید کودکان را از این فضا بیرون کشیده و به دنیای خودشان بازگرداند. بنابراین اگر انتقادی متوجه ادبیات کودک و نوجوان باشد بههیچوجه از جهت آموزشی نیست، چراکه آموزش خودش دو متولی بسیار بزرگ دارد. نهفقط این دو نهاد، اغلب نهادها حتی حاکمیتی بدون اینکه بخواهند از خواسته بچهها خبردار شوند درصدد هدایت آنها به مسیری هستند که خواسته خودشان را تأمین میکند.
آقای سیدآبادی، گذشته از اینکه نباید کارکرد ادبیات را به موارد آموزشی محدود کرد اما نمیتوان منکر امکان بهرهمندی از آن بهعنوان ابزاری قدرتمند حتی در مواجهه با ناهنجاریهای اجتماعی شد! اگر در مواجهه با همین بیماری کرونا با آثار کافی روبهرو بودیم که خود شما برای تألیف اثری داستان دستبهکار نمیشدید!
کمک بهمواجهه صحیح بچهها با ناهنجاریهای اجتماعی یا حتی برخورد با بیماریهایی نظیر کرونا بحث مهمی است اما وظیفه ادبیات کودک نیست. شاید من نوعی وظیفه خودم بدانم که اثری با این کارکرد بنویسم اما نمیتوان آن را از همه اهالی کتاب انتظار داشت. نمیشود که همه مسائل را با داستان حل کرد؛ کار داستان برطرف کردن مشکلات نیست. نه اینکه بگویم چنین کارکردی ندارد؛ منتهی اثرگذاری ادبیات طی درازمدت است که خودش را نشان میدهد. ادبیات کار مهمتری برعهده دارد که زمینمانده؛ اگر در جامعهای آنقدر مشکلات هست که کودکی به خودش صدمه میزند ما که نباید باقی بچهها را هم با داستان درگیر آن اتفاق کنیم. برعکس باید تلاش شود تا ذهن کودکان از شرایط نامطلوب حداقل برای مدتی رها شود. با این حال میتوان از ادبیات کودک بهعنوان ابزار آموزشی هم استفاده کرد.
و متولی آن را چه کسانی میدانید؟
چند ناشر بزرگ دولتی وابسته به آموزش و پرورش داریم، انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، انتشارات مدرسه و انتشارات تربیت. این نوع آموزشهای عمومی کار این وزارتخانه و مؤسسات وابسته به آن است؛ اگر نیاز به برنامهریزی خاصی باشد وظیفه آنهاست. نباید دلیل کمکاری سایر نهادها را در ادبیات جستوجو کرد. البته بخش مهمی هم به عهده نهاد خانواده است که آنهم بهدرستی کار خود را انجام نمیدهد. نمیدانم چرا کسی از حوزه بزرگسال چنین توقعاتی ندارد! اینها برآمده از پیشفرضهایی است که در ذهنمان جا خوش کرده است. ادبیات قدرت پیشبینی و هشدار دارد، اینکه فلان جامعه با فلان شاخصهها چه عاقبتی دارد. هر چند که این ویژگیاش هم اغلب شامل سانسور میشود. از سوی دیگر ادبیات قدرت همدلیمان را زیاد میکند و این تأثیری است که بر قشر کتابخوان بهجای میگذارد؛ چراکه فرصتی برای مشاهده اتفاقات مختلف در اختیار مخاطبان میگذارد.
اثرگذاری کوتاهمدت آثار فرهنگی آموزشی از جمله کتاب و پویانماییهایی که طی این ماهها در اختیار علاقهمندان قرار گرفتند به سبب شرایط ویژهای میدانید که احاطهمان کرده؟
بله، بههرحال این آثار تا حدی درصدد برطرف کردن نیازی برآمدند که شیوع بیماری کرونا سبب شده نهفقط کودکان و نوجوانان، بلکه حتی بزرگسالان هم به آموزش نیاز داشتند و به همین منظور بود که انیمیشن و فیلمهای آموزشی کوتاه مرتبط هم ساخته شد. کاری که خود من در تألیف «هانا قهرمان ما» انجام دادم این بود که کتاب را به رسانه تبدیل کردم؛ بااینکه «هانا قهرمان ما» به بیش از دوازده زبان ترجمه شد اما اگر همین حالا از من بپرسید چه کتابهایی در حیطه ادبیات نوشتهام آن را جزو آثار ادبیام نمیدانم؛ «هانا قهرمان ما» کتابی است که بهضرورت شرایط نوشتهشده. بااینکه کتاب در خیلی کشورها خوانده شد؛ حتی از طریق دوستی باخبر شدم که پزشکی آلمانی بهدنبال پیدا کردن من است. گویا کتاب به دست او و تعداد زیادی از همکارانش رسیده بود و این روانپزشک به نیابت از دیگر همکارانش با من تماس گرفت تا تشکر کند. این کتاب حتی به مدارس کرواسی هم راه پیدا کرد و گویا آن را به بچهها معرفی کردهاند تا بخوانند. با اینکه بیشتر از همه آثارم به زبانهای دیگر ترجمهشده اما اگر از من بپرسید که موفقترین نوشتهام چیست آن را معرفی نمیکنم. تألیف این کتاب درست بهمثابه کمکی فوری بوده که در این شرایط از عهدهام برمیآمده. فکر کردم چهکاری از من ساخته و در نهایت با تصویرگری دخترم که نقاش است آن را در قالب کار اجتماعی داوطلبانه انجام دادیم. این کتاب برای من همچون متنی برای اطلاعرسانی آموزشی بود که تلاش کردم در مشورت با چند دوست پزشک، ازجمله سخنگوی سازمان نظام پزشکی آن را تا حد ممکن اصولی بنویسم. اما نقد دیگری که به وضعیت ادبیات کودک و نوجوان امروزمان دارم این است که نویسندگان کودک و نوجوان در رمانهای خود توجهی به تغییراتی که جامعه ایرانی طی این چهل سال پشت سر گذاشته نداشتهاند؛ آنهم در شرایطی که ادبیات باید منعکسکننده شرایط اجتماع باشد. البته شاهد مواردی ازجمله حضور زنان و دختران در داستانها هستیم؛ درست برخلاف گذشته که شخصیتهای اصلی را پسران و مردان تشکیل میدادند. به گمانم نویسندگان امروزمان بیشتر متأثر از نویسندگان پیش از خود هستند و از این بابت است که چندان شاهد انعکاس تغییرات در ادبیات کودک و نوجوان نیستیم.
میتوان گفت که از این بابت از ادبیات بزرگسال جامانده؟ بویژه که در آثار نویسندگان گروه سنی بزرگسال با افرادی همچون فرخنده آقایی یا ناهید طباطبایی طرف هستیم که عمده توجه آنان به همین تغییرات اجتماعی است!
نمیتوان گفت جامانده، همین حالا ادبیات کودک و نوجوان ایران خیلی جهانیتر از ادبیات بزرگسال است، بیشتر دیده و خوانده شده است. حداقل چند سالی میشود که در بزرگترین جایزه ادبی کودک و نوجوان جهان، جایزه هانس کریستین اندرسن نامزد نهایی داریم. احمدرضا احمدی، فرهاد حسنزاده و هوشنگ مرادی کرمانی جزو پنج انتخاب نهایی داوری این جایزه در سطح جهانی شدهاند. حتی کتابهای بسیاری از این گروه سنی به زبانهای دیگر ترجمهشده که البته بخشی از آن به مدد سطح خوب تصویرگریمان بوده است. بنابراین نمیتوان از لفظ جا ماندن استفاده کرد بویژه که اصلاً در مسابقه باهم نیستند که باهم سنجیده شوند. نقد بیتوجهی به زندگی امروز و تحولاتی که پشت سر گذاشتهایم به آثار نویسندگان بزرگسال امروز هم هست. دراینبین نویسندگان زن جایگاه متفاوتتری دارند؛ فراموش نکنیم اگر زنان نویسنده به مسائل امروز توجه نشان دادهاند از باب تلاش برای انعکاس مشکلات خودشان بوده است. آثار آنان بیش از آنکه در بردارنده انعکاسی از مسائل مهم کشور باشد، تنها شامل دغدغههای مهم زنان است.
چه اتفاقی رخداده که ادبیات کودک و نوجوان در عرصه جهانی به موفقیتهای بیشتری در مقایسه با ادبیات بزرگسال دستیافته؟
مهمترین دلیل را باید در این دانست که ادبیات کودک و نوجوان برخلاف ادبیات بزرگسال توانسته از سیاست دوری کند و گرفتار آن نشده است. متأسفانه ما هنوز معاهده جهانی کپیرایت را نپذیرفتهایم و به همین دلیل از گفتوگوی جهانی ادبیات حذفشدهایم. از امکان برقراری تعامل با نویسندگان نقاط دیگر جهان برخوردار نیستیم؛ در بحثهای جهانی ادبیات حضور نداریم و اگر میبینیم که هرازگاهی ناشری خارجی به سراغ اثر نویسندهای ایرانی میرود این را بهمثابه لطف یا انجام کاری عجیب در نظر میگیرد. امروز اغلب کشورهایی که ازنظر غنای ادبی جایگاه ما را ندارند وارد این گفتوگوی جهانی شدهاند و فرصتی برای دیده شدن یافتهاند.
با اینحال ادبیات کودک و نوجوانمان تا حدی حتی از این موانع هم عبور کرده!
این مشکلات شامل ادبیات کودک و نوجوان هم میشود اما مسأله اینجاست که این حوزه ادبی هنوز سیاسی نشده و از سویی سالها است اهالی آن به لطف نهادهایی همچون شورای کتاب کودک یا کانون پرورش فکری کودک و نوجوان در تعامل با دیگر تشکلها و نویسندگان ادبی جهان قرارگرفتهاند. از همین رو در مهمترین رویدادهای ادبی جهان نماینده داریم؛ حتی نویسندگان یا تصویرگران ما هرازگاهی بهعنوان داور یا رئیس هیأت داوران برخی از جوایز مطرح انتخاب میشوند. تصویرگران ما به سبب همین امکان تعاملی که ادبیات کودک و نوجوان پیداکرده با ناشران چینی، فرانسوی و حتی امریکایی همکاری دارند. در همایشها شرکت میکنیم و رفتوآمدهایی داریم. در مباحث ترویج کتابخوانی همکاری کردهایم و جایزه گرفتهایم. وجود این تعاملها حتی از سطح کیفی آثار هم مهمتر است، هرچند که ادامه آن بههرحال افزایش سطح کیفی آثار را هم به دنبال دارد.
در این بین عملکرد تشکلهایی همچون شورای کتاب کودک چقدر مؤثر بوده، بویژه که ما در حوزه ادبیات بزرگسال با چنین NGOهایی روبهرو نیستیم!
در دیده شدن ادبیات کودک و نوجوان، بیشک تشکلها از اثرگذاری زیادی برخوردار بوده و هستند؛ بااینحال نباید فراموش کرد ادبیات بزرگسال از سوی مسئولان با نگاهی سیاسی روبهرو شده که فقط به این چهل سال هم محدود نمیشود. ادبیات از سوی خود نویسندگان هم پدیده سیاسی است و تنها نگاهی به تجربه کانون نویسندگان برای درک این مسأله کافی است. حتی در زمانهایی که کانون برپا بوده هم میان خود اعضا صفبندیهایی ازنظر تفکرات سیاسی شکلگرفته که مانع اثرگذاری مطلوب آن شده است.
پس بیش از ظرفیتهای ادبی، بحث نگاهی سیاسی در میان است!
حتی ظرفیت آثار هم متأثر از نگاههای سیاسی است. تا وقتی صدایی در بحثهای جهانی ادبیات نداشته باشیم فراتر از مرز خودمان نمیرویم. اگر امکان ورود به گفتوگوهای جهانی برای ادبیات ما هم فراهم شود حتی تأثیر خوبی برای ادبیات ملیمان هم بهجای میگذارد چراکه در عرصه جهانی ارائه کپی از آثار آنان بیفایده است، تنها وقتی قادر به اظهار وجود خواهیم بود که از داشتههای خودمان سخن بگوییم. در عرصه جهانی است که ایرانی بودن آثارمان مهم میشود چراکه میخواهند بدانند بهعنوان یک نویسنده ایرانی چه حرفی برای گفتن داریم و شرکت در گفتوگوی جهانی ادبیات حتی به ایرانی شدن بیشتر کارهایمان میانجامد.
فراتر از مباحث آموزشی، ارزیابیتان از سطح کیفی کلیت ادبیات کودک و نوجوانمان چیست؟
ادبیات کودک و نوجوان ما حداقل در منطقه بیرقیب است. این هم گفته من نیست، به استناد گفته برپاکنندگان جوایز و جشنوارههای خارجی میتوان به آن پی برد. حتی در خود ترکیه با احترام خاصی از ادبیات کودک ما یاد میکند. شورای کتاب کودک بیش از پنجاه سالی میشود که مشغول فعالیت جدی است، حتی در دولت دهههاست نهادی مانند کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در همکاری با کتابخانههای بسیاری است و اقدامات ارزشمندی هم انجام داده. وجود اینهمه ناشر خصوصی خوب و از سویی گروههای ترویج کتابخوانی و انجمن نویسندگان کودک و نوجوان همه مؤثر بودهاند. برخلاف ادبیات بزرگسال، در ادبیات کودک و نوجوان با مباحث جهانی غریبه نیستیم چراکه حتی در همایش های خارجی هم حضور داریم؛ از همین رو هم به آینده ادبیات کودک و نوجوانمان بسیار خوشبین هستم.
موفقیت طرحهای ترویج کتابخوانی در مردمی بودن آنهاست
کاری را که با همراهی برخی دوستان در راستای ترویج کتابخوانی در سطح کشور شروع کردیم چندان نمیتوان فردی دانست چراکه برخوردار از حمایت دولتی در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی شد. البته مقصودم حمایت مالی نیست. نکته جالب این که برخی از این آدمها قبل از آنکه ما پروژههای ترویج کتابخوانی را شروع کنیم در این زمینه کار میکردند منتهی فعالیتهای آنان از این طریق شکلی شبکهای پیدا کرد. اینها به تعامل با یکدیگر نشستند و حتی اهداف مشترک پیریزی و دنبال کردند. بخش مهمی از موفقیت این کار را میتوان در مردمی بودن طرحها دانست، به این معنا که ما با کاری دولتی روبهرو نیستیم؛ تنها وظیفه دولت دراینبین تسهیلگری و پشتیبانی از امور بود و تصدی امور با خود مروجان بوده و هست. شاید باورتان نشود اما در خلال فعالیتهای ترویجی کتابخوانی که طی این سالها دنبال میشود با فعالیت کاملاً داوطلبانه و رایگان پانزده هزار نیروی مردمی از معلم، کتابدار، مربی کانون و... روبهرو شدهایم. در این روزگار تیرهوتاری که به آن دچار شدهایم وجود چنین افرادی امیدبخش است. بحث موفق شدن یا نشدن این طرحها به کنار، همینکه در شرایط اقتصادی فعلی پانزده هزار نفر داوطلب فعالیتهای ترویجی کتابخوانی شدهاند اتفاق بزرگی است. به گمانم کار اصلی را خود مردم انجام دادهاند، در سیستان و بلوچستان مردم اقدامات ارزشمندی برای راهاندازی شبکههای کتابخوانی روستایی انجام دادهاند. کارهایی که کودکان و نوجوانان را فراتر از بحث کتابخوانی به کارهای گروهی کشانده است. ازآنجاییکه ساختار این کار به شکل دولتی تعریفنشده حتی اگر متولیان درصدد تعطیلی جشنواره و مسابقههای آن برآیند، مردم همچنان به کارهای خود مشغول خواهند بود. بنابراین میتوان امیدوار بود که سرانه مطالعه به مرور وضعیت بهتری در کشورمان پیدا کند. برپایی این طرح نشان داد و از سویی سبب شد با بچههایی در شهرها و روستاهای کشورمان روبهرو شویم که امروز فراتر از تصورمان کتابخوان هستند. کتابخوانی میان بچهها به کار مشارکتی جمعی تبدیلشده است. باشگاهها بدون برنامهریزی قبلی، منجر به تمرین کار جمعی و گفتوگو شدهاند. این تجربه نشان داد اگر ما هم برنامهریزی و قدری تلاش کنیم، بچهها حتی در محرومترین مناطق کشور هم کتاب میخوانند. حتی در شرایطی که امروز بچهها درگیر فضای مجازی هستند بعید میدانم اگر به بچهای لذت مطالعه چشانده شود به کتاب روی نیاورد. ایراد کار از بچهها نیست، از ما والدین، آموزشوپرورش و کلاً ما آدمبزرگها است که وقت کافی برای آنان صرف نمیکنیم.
رئیس مرکز آمار در گفتوگو با «ایران» تبیین کرد
سدهای ضد تحریمی اقتصاد
در گروه صنعت ، 9 بخش از جمله تجهیزات حمل و نقل با رشد 5.7 درصد ، لاستیک و پلاستیک سازی با رشد 5.2 درصد
و محصولات غیرفلزی با رشد 2.9 در شرایط تحریم با رشد روبهرو بودند
سیاوش رضایی
خبرنگار
فصل بهار امسال به عنوان نخستین فصل متأثر از شیوع کرونا درکنار تداوم آثار تحریم، با شرایط متفاوتی روبهرو شد. در بهار امسال، نرخ رشد اقتصادی با نفت منفی 3.5 و بدون نفت منفی 1.7 درصد بوده است. دراین فصل گروه کشاورزی 0.1، گروه صنایع و معادن منفی 4.4 و گروه خدمات منفی 3.5 درصد نسبت به فصل بهار سال 1398 رشد داشته است. درباره چرایی این نرخها، تأثیر کرونا و تحریم با جواد حسینزاده، رئیس مرکز آمار ایران به گفتوگو نشستیم . در این گفتوگو میتوان ظرفیتهای بالقوه بخشهای اقتصادی کشور را که در شرایط سخت تحریم و کرونایی رشد داشته باشند مشاهده کرد. برای مثال بخش کشاورزی یکی از مهمترین بخشهایی است که میتواند رشد بالایی داشته باشد. اگر برای مثال بخش دامداری آن تقویت شود هم میتوان تغذیه داخل را تأمین کرد و هم صادرات فرآوردههای دامی داشت. یا برای مثال در بخش صنعت تجهیزات حمل و نقل و یا لاستیک و پلاستیک از ظرفیتهای بالقوه این بخش هستند. در ادامه این گفتوگو را میخوانید.
درسال جاری علاوه بر تحریم، شیوع کرونا نیز در نخستین فصل سال جاری نمایان شده است. این دو عامل چه سهمی درافت نرخ رشد اقتصادی داشتهاند؟
به طور قطع کرونا تأثیر زیادی درتولید بخشهای مختلف داشته که البته به صورت عمده روی گروه خدمات مؤثر بوده است. کرونا درکنار کاهش تولید برخی از بخشها باعث افزایش تولید برخی از بخشها نیز شده است. با این حال دامنه تأثیر این بیماری در زیربخشهای خدمات نمایان است. برای مثال در بخش فعالیتهای هتلداری و رستوران نرخ رشد منفی 6.7 درصد بوده که با متوسط منفی 1.7 درصدی گروه اصلی فاصله زیادی دارد.
نرخ رشد گروه کشاورزی در بهار امسال تنها یک دهم درصد بوده است. این رشد ضعیف ناشی از چه بوده است؟
این گروه شامل زیربخشهای زراعت و باغداری، دامداری، جنگلداری و ماهیگیری است. براساس محاسبات فصل بهار ۱۳۹۹ رشد این گروه بیشتر تحت تأثیر رشد منفی زیربخش دامداری با منفی 2.3 درصد و سپس جنگلداری با منفی 1.8 درصد بوده است چراکه زیربخشهای زراعت و باغداری و ماهیگیری به ترتیب 0.9 درصد و 8.7 درصد مثبت بوده است.
طبق محاسبات انجام شده، نرخ رشد گروه صنایع و معادن منفی 4.4 درصد است، استخراج نفت و گاز به عنوان یکی از زیربخشهای این گروه چه سهمی درنرخ رشد منفی این گروه دارد؟
برای محاسبه ارزش افزوده فعالیت استخراج نفت خام و گاز طبیعی از آمارهای ثبتی وزارت نفت استفاده شده است. نتایج نشان میدهد رشد ارزش افزوده بخش استخراج نفت خام و گاز طبیعی سال ۹۸ همچنان به روند کاهشی خود معادل منفی ۳۵ درصد ادامه داده است. رشد منفی این بخش از پاییز سال ۹۷ همزمان با اجرای تحریمهای خصمانه علیه کشورمان شروع شد. در پاییز ۹۷ رشد این بخش نسبت به مدت مشابه سال قبل منفی 33.5 درصد کاهش یافت و در زمستان سال ۹۷ با اندکی بهبود به منفی ۲۶ درصد رسید.
در بهار سال ۹۸ نیز روند رشد کاهشیتر شد و به منفی ۴۱ درصد رسید. در تابستان 9۸ بیشترین کاهش در رشد این بخش نسبت به فصلهای قبل معادل منفی ۴۷ درصد مشاهده شد. از آنجا که شروع روند کاهشی از پاییز ۱۳۹۷ بوده، در پاییز ۹۸ رشد ارزش افزوده بخش استخراج نفت خام و گاز طبیعی با یک بهبود نسبت به دورههای قبل معادل منفی 15.3 درصد بوده است، اگرچه این بخش همچنان با رشد منفی خود تأثیر قابل ملاحظهای بر رشد منفی محصول ناخالص داخلی با نفت داشته است. در زمستان سال ۱۳۹۸ روند کاهشی این بخش دوباره شدت گرفت و به منفی ۲۷ رسید و در فصل بهار به منفی ۱۴ درصد رسیده است.
همان گونه که اشاره شد، دراین فصل گروه نفت با رشد منفی 14.3 درصد مواجه شده است. اگر این نرخ را با سال گذشته مقایسه کنیم شاهد بهبود نسبی هستیم. در چهارفصل سال گذشته رشد گروه نفت به ترتیب منفی 41.3، منفی 46.9، منفی 15.4 و منفی 26.9 درصد بوده و برای کل سال گذشته منفی 35 درصد بوده است که درمقایسه با منفی 14.3 درصد بهار امسال رشد منفی این بخش کمتر شده است.البته این بهبود به این دلیل است که عدد تولیدناخالص داخلی سال قبل افت بسیاری داشته و تأثیر خود را گذاشته است. اگر بخواهیم نرخ رشد را قبل از تهدید نفت مقایسه کنیم باید این اعداد را با هم جمع کنیم یعنی در یکسال گذشته بخش نفتی افت شدیدی را تجربه کرده است.
دررشد فعالیت سایر معادن نیز بر اساس شاخصهای مقدار محاسبه شده 9/0 درصد بوده است. در سه ماهه اول سال مذکور، استخراج سنگهای فلزی با بیشترین سهم، رشدی نداشته است، استخراج سایر سنگهای معدنی و زغال سنگ به ترتیب دارای رشد افزایشی و کاهشی بودهاند.
درحالی که بخش نفت در سالهای گذشته سهم بالایی در تولید ناخالص داخلی داشت در بهار امسال سهم آن به 12.7 درصد رسیده است، آیا این کاهش سهم به معنای خروج تدریجی از اقتصاد نفتی است؟
از سال 96 که با افت بیش از 40 درصدی بخش نفت مواجه شدیم، این بخش به شدت کوچک شده است. اما با توجه به آثار مستقیم و غیرمستقیم نفت بر اقتصاد ایران نمیتوان این افت را به معنای خروج از اقتصاد نفتی معنا کرد. درکنار کاهش تولید نفت و گاز، افت درآمدهای ارزی آن روی عمده بخشهای اقتصادی تأثیر میگذارد.
بخش صنعت تحت تأثیر چه عواملی با رشد منفی مواجه شده است؟
در فصل بهار امسال، فعالیت صنعت رشد کاهشی ۰٫۴ درصد داشته است. رشد منفی صنعت بیشتر ناشی از رشد منفی رشته فعالیتهای ساخت کک، فرآوردههای حاصل از تصفیه نفت و سوختهای هستهای و ساخت مواد شیمیایی و محصولات شیمیایی بوده است.
درمجموع صنعت شامل 22 رشته فعالیت است که در بهار امسال رشد 13 رشته منفی بوده است. دراین فصل بیشترین رشد منفی با 27 درصد در صنعت پوشاک بوده است. همچنین نرخ رشد صنعت چرم، منفی 11.5 درصد، انتشار و چاپ منفی 10.7 درصد، منسوجات منفی 10.5 درصد و ساخت رادیو و تلویزیون منفی 9.4 درصد بوده که بیشترین تأثیر را در منفی شدن این بخش داشته است.
در مقابل صنایعی مانند ساخت تجهیزات حمل و نقل با رشد 5.7 درصدی، لاستیک و پلاستیک با رشد 5.2 درصدی، وسایل نقلیه موتوری با رشد 4.1 درصدی و محصولات غیرفلزی با رشد 2.9 درصدی همراه بودهاند.
بخش ساختمان به چه دلیل افت داشته است؟
برای برآورد این بخش از اطلاعات عملکرد پرداختهای عمرانی دولت و همچنین اطلاعات ساعت کار نیروی کار شاغل در بخش ساختمان و مساحت زیربنا در پروانههای ساختمانی استفاده میشود.
بخش ساختمان در فصل بهار سال جاری همانند فصل زمستان سال ۱۳۹۸ دارای رشد کاهشی است و رشد منفی ۲ درصدی را ثبت کرده است. احتمالاً اثرات شیوع ویروس ۱۹ -COVID همچنان نقش مؤثری در کاهش فعالیتهای ساختمانی و کاهش ارزش افزوده این بخش در فصل بهار ۱۳۹۹ نیز داشته است. همچنین بر اساس اطلاعات ثبتی وزارت صمت، رشد منفی رشته فعالیت فلزات اساسی در فصل بهار امسال و رشد منفی محصولات فولادی را میتوان مؤید رشد منفی بخش ساختمان در فصل بهار ۱۳۹۹ دانست.
به نظر میرسد گروه خدمات که تقریباً نیمی از تولید ناخالص داخلی کشور را تشکیل میدهد بیشترین تأثیر را از کرونا داشته است.
این گروه نیز در بهار امسال منفی 3.5 درصد رشد داشته است. این گروه شامل زیر بخشهای عمده فروشی و خرده فروشی، هتل و رستوران، حمل و نقل و ارتباطات واسطه گریهای مالی، مستغلات، امور عمومی، آموزش، بهداشت و مددکاری و سایر خدمات است.
خدمات عمده فروشی و خرده فروشی حلقه وصل بین عرضه و تقاضای بازار کالا است. به طوری که از یکسو ستانده بخشهای مختلف مانند صنعت، کشاورزی و ماهیگیری از کانال عمده فروشی و خرده فروشی در بازار عرضه شده و از سوی دیگر، کالاهای مورد نیاز فعالیتهای اقتصادی و خانوار که به واسطه واردات یا تولید داخل تأمین میشوند از کانال عمدهفروشی و خرده فروشی در اختیار آنها قرار میگیرد. بنابراین انتظار بر این است که ستانده این بخش از یک سو متأثر از ستانده بخشهای تولیدی و تجارت خارجی و از سوی دیگر متأثر از هزینه خانوارها درگروههای منتخب کالایی باشد. در فصل بهار سال ۱۳۹۹ رشد خدمات عمده فروشی و خردهفروشی منفی 6.7 درصد بوده است.
ارزش افزوده برخی فعالیتهای خدماتی از جمله هتل و رستوران، خدمات مستغلات ، خدمات مربوط به سلامت انسان و سایر خدمات دارای رشد کاهشی ۶۳ درصدی است. شیوع ویروس ۱۹-COVID علت کاهش ارزش افزوده فعالیتهای خدماتی مذکور در فصل بهار سال ۹۹ نسبت به فصل مشابه سال قبل است.
همچنین بخش مستغلات که شامل ۵ رشته فعالیت: خدمات واحدهای مسکونی شخصی، خدمات واحدهای مسکونی اجاری، خدمات واحدهای غیرمسکونی، خدمات دلالان و مستغلات و فعالیت کرایه و خدمات کسب و کاره انجام میشود، رشد منفی 6.1 درصدی داشته است.
با وجود این برخی از زیربخشهای خدمات در این فصل رشد مثبت قابل توجهی داشتهاند.
دقیقاً، باوجود تأثیر کرونا بر رکود ، برخی از زیربخشها رشد داشتهاند. برای مثال بخش خدمات مالی و بیمه که شامل فعالیتهای بانک، بیمه و سایر واسطهگریهای مالی است، در بهار سال ۱۳۹۹، به میزان 10.3 درصد افزایشی بوده که رشد مثبت این بخش بیشتر ناشی از فعالیت سایر واسطهگریهای مالی است.
همچنین فعالیت بانک با بیشترین سهم در بخش خدمات مالی و بیمه، در بهار سال ۱۳۹۹ از رشد مثبت 5.5 درصدی برخوردار است. این درحالی است که بخش بیمه هیچ رشدی نداشته است. درمقابل فعالیت سایر واسطهگریهای مالی که بیشتر فعالیتهای بورس را دربر میگیرد، به دلیل رونق بازار سهام رشد قابل توجه 27 درصدی داشته است.
بخش حمل و نقل، انبارداری و ارتباطات چه تغییراتی داشته است؟
این بخش شامل فعالیتهای حمل و نقل ریلی، جادهای، لولهای، آبی، هوایی، پشتیبانی و انبارداری و پست و مخابرات است که در بهار رشد منفی ۳ درصدی داشته است. تمام فعالیتها بجز فعالیت پست و مخابرات دارای رشد منفی بوده است.
فعالیت حمل و نقل جادهای و فعالیت پست و مخابرات با بیشترین سهم در ارزش افزوده این بخش، در فصل بهار به ترتیب از رشد منفی 5.9 درصد و 7.8 درصدی برخوردار است ولی به دلیل سهم بالاتر حملونقل جادهای و منفی بودن سایر فعالیتهای این بخش رشد گروه در فصل مذکور، کاهشی شده است. سایر فعالیتهای حمل و نقل که سهم کمتری در ارزش افزوده این بخش دارند؛ شامل حمل و نقل ریلی، لولهای، آبی، هوایی و پشتیبانی و انبارداری به ترتیب از رشد منفی 4.4، منفی 13.9، منفی 20.5، منفی 59.2 و منفی 38.3 درصد برخوردار است. احتمالاً شیوع ویروس 91 - DIVOC علت کاهش ارزش افزوده بخش حمل و نقل در هریک از فصول زمستان سال ۹۸ و بهار سال ۹۹ نسبت به فصل مشابه سال قبل است.
در این بخش کدام زیربخشها از کرونا بیشتر متأثر شدهاند؟
در بهار امسال حمل و نقل هوایی به دلیل محدودیتها رشد منفی 59.2 درصدی داشته که بیشترین رشد منفی است. پس از آن حمل و نقل آبی با منفی 20.5 درصد، جادهای با منفی 5.9 درصد و ریلی با منفی 4.4 درصد به ترتیب در رتبههای بعدی قرار دارند. اما درهمین زیر بخش، پست و مخابرات به دلیل افزایش درآمد حاصل از مکالمات به دلیل استفاده بیشتر خانوارها از اینترنت و افزایش مکالمات داخل منزل رشد 7.8 درصدی داشته است.
تحت تأثیر متغیرهای مؤثر، مصرف نهایی خانوارها چه تغییری کرده است؟
در فصل بهار سال ۹۹، رشد مصرف نهایی خانوارهای کشور به قیمت ثابت با روند کاهشی، منفی 0.6 درصد بوده است که نسبت تمام فصول سال ۹۸، اندکی بهبود را نشان میدهد. البته با وجود بهبود مصرف خانوار همچنان اثرات تورمی از طریق افزایش شاخص بهای کالاها و خدمات مصرفی، منجر به کاهش مصرف نهایی حقیقی خانوار شده و رشد متوسط قیمتها از رشد مصرف خانوار به قیمت اسمی پیشی گرفته است.
بررسی هزینههای خوراکی خانوار به قیمت ثابت نشان میدهد با توجه به رشد ۱۲٫۴ درصدی شاخص بهای کالاها و خدمات مصرفی در گروه خوراکیها، رشد مصرف نهایی خانوار از این گروه به ۲٫۹ درصد میرسد که بیشترین رشد هزینههای خوراکی خانوار، مربوط به سه گروه غلات، نان، آرد، رشته و فرآوردههای آن، شیر و فرآوردههای آن و میوهها و خشکبار است. رشد مصرف نهایی خانوار به قیمتهای ثابت در گروه هزینههای غیر خوراکی و خدمات، بجز گروه مسکن، آب آنها و سوخت، مبلمان و گروه ارتباطات، در سایر گروهها منفی بوده است.
در گروه هزینههای پوشاک و کفش، با توجه به رشد ۲۷٫۷ درصدی شاخص بهای کالاها و خدمات مصرفی پوشاک و کفش، رشد این هزینهها به منفی 0.8 درصد میرسد. در گروه حمل و نقل با توجه به رشد 47.5 درصدی شاخص بهای کالا و خدمات حمل و نقل، مصرف نهایی خانوار با رشد منفی
۲۲٫۷ درصدی مواجه شد.
در گروه تفریح و فرهنگ، با توجه به شرایط خاص پیش آمده و رشد ۲۵٫۴ درصدی شاخص بهای کالاها و خدمات مصرفی تفریح و فرهنگ، رقم رشد به منفی ۳۳٫۴ درصد رسیده است. در گروههای هتل و رستوران و کالاها و خدمات متفرقه، کاهش هزینههای خانوار با توجه به رعایتهای بهداشتی از یکسو و تعطیلی هتلها و رستورانها تحت شرایط خاص بوجود آمده از سوی دیگر، رشدهای منفی ۶۹ درصدی ومنفی
۴٫۲ درصدی مصرف خانوار را به دنبال داشته است. رشد شاخص بهای کالا و خدمات گروه هتل و رستوران 17.5 درصد و گروه کالاها و خدمات ۲۳٫۳ درصد است در گروه مسکن، آب و سوخت و نیز گروه ارتباطات، مصرف نهایی خانوار رشدی مثبت به ترتیب معادل 3.3 درصد و 23.1 درصد را تجربه کرده که با توجه به رشد ۲۱٫۷ درصدی شاخص بهای کالا و خدمات مسکن و ۶٫۱ درصدی ارتباطات به وقوع پیوسته است. رشد مصرف نهایی خانوار در گروه بهداشت معادل منفی 9 درصد است که با توجه به رشد ۲۲٫۲ درصدی شاخص بهای کالاها و خدمات در این گروه حاصل شده است.
باتوجه به شیوع کرونا انتظار میرفت که بخش بهداشت با رشد همراه شود؟
شرایط پیش آمده در خصوص شیوع ویروس کرونا هزینههای بیمارستانی خانوار بویژه مراجعات به بیمارستانهای خصوصی را بشدت کاهش داد، زیرا بخش عمدهای از این خدمات در بیمارستانهای دولتی به خانوارها ارائه شده است. میتوان گفت رشد پایین هزینههای خانوار در این گروه متأثر از دو عامل حمایتهای دولت برای کاهش هزینههای ناشی از کرونا و همچنین به تأخیر انداختن مراقبتهای درمانی از طرف خانوار مانند هزینههای دندانپزشکی، تستهای تشخیصی روتین، عملهای زیبایی، واکسیناسیون کودکان و... است.
کرونا تا چه حد تجارت خارجی را محدود کرد؟
در بهار امسال ارزش صادرات کالاهای غیرنفتی به قیمت ثابت منفی 47.1 درصد و ارزش واردات کالا به قیمت ثابت 62.8 درصد کاهش یافته است. در فصل زمستان نیز ارزش صادرات غیرنفتی و واردات کالا به قیمت ثابت به ترتیب 23.4 و 38.5 درصد کاهش یافته است که با توجه به نتایج، وضعیت صادرات و واردات کالا در فصل بهار ۱۳۹۹ منفیتر شده است و بخشی از این کاهش به شیوع ویروس ۱۹-COVID و بسته شدن مرزهای ارتباطی کشور با سایر کشورها باز میگردد.
پس از شیوع کرونا برخی از کشورها با نرخهای منفی بیشتری نسبت به ایران مواجه شدند، آیا این به معنای بهتر بودن شرایط اقتصادی ایران است؟
اقتصاد این کشورها دردوره قبل رشد داشته است و به دلیل شیوع کرونا، افت تولید دراین کشورها عدد بزرگی را نشان میدهد درحالی که اقتصاد ایران در سال گذشته نیز با افت شدیدی مواجه بود. برهمین اساس نمیتوان گفت که وضعیت اقتصادی ایران نسبت به این کشورها بهتر است.
با توجه به ارقامی که در نخستین فصل سالجاری با آن روبهرو هستیم و شرایط فصل دوم سال به نظر شما تولید ناخالص داخلی کشور بهبود مییابد؟
با توجه به تأثیر بازار کار و تولیدناخالص داخلی بازار کار نشان میدهد که اثر کرونا درحال کاهش است. آمارها نشان میدهد که در بهار حدود 1.5 میلیون خالص اشتغال کاهش یافته است درحالی که در تابستان امسال این رقم به 1.2 میلیون رسیده است. همچنین دربهار 2 میلیون نفر از جمعیت فعال کشور کم شد درحالی که در تابستان امسال این رقم به 1.6 میلیون کاهش یافته است. جمعیت غیرفعال کشور درفصل تابستان کاهش حدود 2.2 میلیونی را نشان میدهد در شرایطی که در فصل بهار این عدد بیش از 2.7 میلیون نفر بود. همچنین مدت کار انجام شده درتابستان به 43.4 ساعت رسیده درصورتی که در بهار به 40.4 رسیده بود که نشان میدهد کم شدن ساعت کاری کمتر شده است. درمجموع درتابستان امسال از 22 گروه شغلی، 12 گروه با رشد اشتغال نسبت به بهار روبهرو شدهاند.
تمام این آمارها نشان میدهد که در فصل تابستان با وجود تداوم آثار منفی کرونا، وضعیت بهتر شده است. حال با توجه به اینکه بازارکار به نوعی نمایانگر میزان فعالیت و تولید بخشهای مختلف است، به نظر میرسد در تابستان امسال با بهبود نسبی تولید ناخالص داخلی مواجه شویم.
اول آبان روز آمار و برنامهریزی بود، در سال آماری پیشرو چه برنامههایی دارید؟
امسال شعار روز آمار و برنامهریزی «ورود به قرن جدید با حکمرانی دادهها در نظام آماری نوین» است. در این راستا اصلیترین مأموریت سال آماری پیش رو متنوعتر کردن آمار و حکمرانی شواهد محوراست.
بزرگترین طرح آماری در هر کشوری، سرشماری نفوس و مسکن است. دراین بخش قرار است که از روش سنتی استفاده نکنیم و با روش ثبتی مبنا انجام شود. بدین ترتیب در سرشماری که در سال 1405 انجام میشود دیگر مراجعه حضوری نخواهیم داشت. این سرشماری که البته کار بسیار دشواری خواهد بود، مزایای بسیار زیاد مستقیم و غیرمستقیم خواهد داشت. هزینه اجرای یک سرشماری عمومی بیش از 500 میلیارد تومان است که با روش جدید صرفهجویی میشود. در واقع با این روش یک سرشماری آنلاین خواهیم داشت.
در این بخش نیاز به کدهای یونیک مانند کدملی، پستی و کد اقتصادی است که باید در تمام سامانهها از آن استفاده شود. باید تمام مکانها و مناطق کشور «ژئوکد» داشته باشند که منحصر بفرد است. در این زمینه شرکت پست تاکنون 180 شهر را ژئوکد کرده است.
خبرنگار
فصل بهار امسال به عنوان نخستین فصل متأثر از شیوع کرونا درکنار تداوم آثار تحریم، با شرایط متفاوتی روبهرو شد. در بهار امسال، نرخ رشد اقتصادی با نفت منفی 3.5 و بدون نفت منفی 1.7 درصد بوده است. دراین فصل گروه کشاورزی 0.1، گروه صنایع و معادن منفی 4.4 و گروه خدمات منفی 3.5 درصد نسبت به فصل بهار سال 1398 رشد داشته است. درباره چرایی این نرخها، تأثیر کرونا و تحریم با جواد حسینزاده، رئیس مرکز آمار ایران به گفتوگو نشستیم . در این گفتوگو میتوان ظرفیتهای بالقوه بخشهای اقتصادی کشور را که در شرایط سخت تحریم و کرونایی رشد داشته باشند مشاهده کرد. برای مثال بخش کشاورزی یکی از مهمترین بخشهایی است که میتواند رشد بالایی داشته باشد. اگر برای مثال بخش دامداری آن تقویت شود هم میتوان تغذیه داخل را تأمین کرد و هم صادرات فرآوردههای دامی داشت. یا برای مثال در بخش صنعت تجهیزات حمل و نقل و یا لاستیک و پلاستیک از ظرفیتهای بالقوه این بخش هستند. در ادامه این گفتوگو را میخوانید.
درسال جاری علاوه بر تحریم، شیوع کرونا نیز در نخستین فصل سال جاری نمایان شده است. این دو عامل چه سهمی درافت نرخ رشد اقتصادی داشتهاند؟
به طور قطع کرونا تأثیر زیادی درتولید بخشهای مختلف داشته که البته به صورت عمده روی گروه خدمات مؤثر بوده است. کرونا درکنار کاهش تولید برخی از بخشها باعث افزایش تولید برخی از بخشها نیز شده است. با این حال دامنه تأثیر این بیماری در زیربخشهای خدمات نمایان است. برای مثال در بخش فعالیتهای هتلداری و رستوران نرخ رشد منفی 6.7 درصد بوده که با متوسط منفی 1.7 درصدی گروه اصلی فاصله زیادی دارد.
نرخ رشد گروه کشاورزی در بهار امسال تنها یک دهم درصد بوده است. این رشد ضعیف ناشی از چه بوده است؟
این گروه شامل زیربخشهای زراعت و باغداری، دامداری، جنگلداری و ماهیگیری است. براساس محاسبات فصل بهار ۱۳۹۹ رشد این گروه بیشتر تحت تأثیر رشد منفی زیربخش دامداری با منفی 2.3 درصد و سپس جنگلداری با منفی 1.8 درصد بوده است چراکه زیربخشهای زراعت و باغداری و ماهیگیری به ترتیب 0.9 درصد و 8.7 درصد مثبت بوده است.
طبق محاسبات انجام شده، نرخ رشد گروه صنایع و معادن منفی 4.4 درصد است، استخراج نفت و گاز به عنوان یکی از زیربخشهای این گروه چه سهمی درنرخ رشد منفی این گروه دارد؟
برای محاسبه ارزش افزوده فعالیت استخراج نفت خام و گاز طبیعی از آمارهای ثبتی وزارت نفت استفاده شده است. نتایج نشان میدهد رشد ارزش افزوده بخش استخراج نفت خام و گاز طبیعی سال ۹۸ همچنان به روند کاهشی خود معادل منفی ۳۵ درصد ادامه داده است. رشد منفی این بخش از پاییز سال ۹۷ همزمان با اجرای تحریمهای خصمانه علیه کشورمان شروع شد. در پاییز ۹۷ رشد این بخش نسبت به مدت مشابه سال قبل منفی 33.5 درصد کاهش یافت و در زمستان سال ۹۷ با اندکی بهبود به منفی ۲۶ درصد رسید.
در بهار سال ۹۸ نیز روند رشد کاهشیتر شد و به منفی ۴۱ درصد رسید. در تابستان 9۸ بیشترین کاهش در رشد این بخش نسبت به فصلهای قبل معادل منفی ۴۷ درصد مشاهده شد. از آنجا که شروع روند کاهشی از پاییز ۱۳۹۷ بوده، در پاییز ۹۸ رشد ارزش افزوده بخش استخراج نفت خام و گاز طبیعی با یک بهبود نسبت به دورههای قبل معادل منفی 15.3 درصد بوده است، اگرچه این بخش همچنان با رشد منفی خود تأثیر قابل ملاحظهای بر رشد منفی محصول ناخالص داخلی با نفت داشته است. در زمستان سال ۱۳۹۸ روند کاهشی این بخش دوباره شدت گرفت و به منفی ۲۷ رسید و در فصل بهار به منفی ۱۴ درصد رسیده است.
همان گونه که اشاره شد، دراین فصل گروه نفت با رشد منفی 14.3 درصد مواجه شده است. اگر این نرخ را با سال گذشته مقایسه کنیم شاهد بهبود نسبی هستیم. در چهارفصل سال گذشته رشد گروه نفت به ترتیب منفی 41.3، منفی 46.9، منفی 15.4 و منفی 26.9 درصد بوده و برای کل سال گذشته منفی 35 درصد بوده است که درمقایسه با منفی 14.3 درصد بهار امسال رشد منفی این بخش کمتر شده است.البته این بهبود به این دلیل است که عدد تولیدناخالص داخلی سال قبل افت بسیاری داشته و تأثیر خود را گذاشته است. اگر بخواهیم نرخ رشد را قبل از تهدید نفت مقایسه کنیم باید این اعداد را با هم جمع کنیم یعنی در یکسال گذشته بخش نفتی افت شدیدی را تجربه کرده است.
دررشد فعالیت سایر معادن نیز بر اساس شاخصهای مقدار محاسبه شده 9/0 درصد بوده است. در سه ماهه اول سال مذکور، استخراج سنگهای فلزی با بیشترین سهم، رشدی نداشته است، استخراج سایر سنگهای معدنی و زغال سنگ به ترتیب دارای رشد افزایشی و کاهشی بودهاند.
درحالی که بخش نفت در سالهای گذشته سهم بالایی در تولید ناخالص داخلی داشت در بهار امسال سهم آن به 12.7 درصد رسیده است، آیا این کاهش سهم به معنای خروج تدریجی از اقتصاد نفتی است؟
از سال 96 که با افت بیش از 40 درصدی بخش نفت مواجه شدیم، این بخش به شدت کوچک شده است. اما با توجه به آثار مستقیم و غیرمستقیم نفت بر اقتصاد ایران نمیتوان این افت را به معنای خروج از اقتصاد نفتی معنا کرد. درکنار کاهش تولید نفت و گاز، افت درآمدهای ارزی آن روی عمده بخشهای اقتصادی تأثیر میگذارد.
بخش صنعت تحت تأثیر چه عواملی با رشد منفی مواجه شده است؟
در فصل بهار امسال، فعالیت صنعت رشد کاهشی ۰٫۴ درصد داشته است. رشد منفی صنعت بیشتر ناشی از رشد منفی رشته فعالیتهای ساخت کک، فرآوردههای حاصل از تصفیه نفت و سوختهای هستهای و ساخت مواد شیمیایی و محصولات شیمیایی بوده است.
درمجموع صنعت شامل 22 رشته فعالیت است که در بهار امسال رشد 13 رشته منفی بوده است. دراین فصل بیشترین رشد منفی با 27 درصد در صنعت پوشاک بوده است. همچنین نرخ رشد صنعت چرم، منفی 11.5 درصد، انتشار و چاپ منفی 10.7 درصد، منسوجات منفی 10.5 درصد و ساخت رادیو و تلویزیون منفی 9.4 درصد بوده که بیشترین تأثیر را در منفی شدن این بخش داشته است.
در مقابل صنایعی مانند ساخت تجهیزات حمل و نقل با رشد 5.7 درصدی، لاستیک و پلاستیک با رشد 5.2 درصدی، وسایل نقلیه موتوری با رشد 4.1 درصدی و محصولات غیرفلزی با رشد 2.9 درصدی همراه بودهاند.
بخش ساختمان به چه دلیل افت داشته است؟
برای برآورد این بخش از اطلاعات عملکرد پرداختهای عمرانی دولت و همچنین اطلاعات ساعت کار نیروی کار شاغل در بخش ساختمان و مساحت زیربنا در پروانههای ساختمانی استفاده میشود.
بخش ساختمان در فصل بهار سال جاری همانند فصل زمستان سال ۱۳۹۸ دارای رشد کاهشی است و رشد منفی ۲ درصدی را ثبت کرده است. احتمالاً اثرات شیوع ویروس ۱۹ -COVID همچنان نقش مؤثری در کاهش فعالیتهای ساختمانی و کاهش ارزش افزوده این بخش در فصل بهار ۱۳۹۹ نیز داشته است. همچنین بر اساس اطلاعات ثبتی وزارت صمت، رشد منفی رشته فعالیت فلزات اساسی در فصل بهار امسال و رشد منفی محصولات فولادی را میتوان مؤید رشد منفی بخش ساختمان در فصل بهار ۱۳۹۹ دانست.
به نظر میرسد گروه خدمات که تقریباً نیمی از تولید ناخالص داخلی کشور را تشکیل میدهد بیشترین تأثیر را از کرونا داشته است.
این گروه نیز در بهار امسال منفی 3.5 درصد رشد داشته است. این گروه شامل زیر بخشهای عمده فروشی و خرده فروشی، هتل و رستوران، حمل و نقل و ارتباطات واسطه گریهای مالی، مستغلات، امور عمومی، آموزش، بهداشت و مددکاری و سایر خدمات است.
خدمات عمده فروشی و خرده فروشی حلقه وصل بین عرضه و تقاضای بازار کالا است. به طوری که از یکسو ستانده بخشهای مختلف مانند صنعت، کشاورزی و ماهیگیری از کانال عمده فروشی و خرده فروشی در بازار عرضه شده و از سوی دیگر، کالاهای مورد نیاز فعالیتهای اقتصادی و خانوار که به واسطه واردات یا تولید داخل تأمین میشوند از کانال عمدهفروشی و خرده فروشی در اختیار آنها قرار میگیرد. بنابراین انتظار بر این است که ستانده این بخش از یک سو متأثر از ستانده بخشهای تولیدی و تجارت خارجی و از سوی دیگر متأثر از هزینه خانوارها درگروههای منتخب کالایی باشد. در فصل بهار سال ۱۳۹۹ رشد خدمات عمده فروشی و خردهفروشی منفی 6.7 درصد بوده است.
ارزش افزوده برخی فعالیتهای خدماتی از جمله هتل و رستوران، خدمات مستغلات ، خدمات مربوط به سلامت انسان و سایر خدمات دارای رشد کاهشی ۶۳ درصدی است. شیوع ویروس ۱۹-COVID علت کاهش ارزش افزوده فعالیتهای خدماتی مذکور در فصل بهار سال ۹۹ نسبت به فصل مشابه سال قبل است.
همچنین بخش مستغلات که شامل ۵ رشته فعالیت: خدمات واحدهای مسکونی شخصی، خدمات واحدهای مسکونی اجاری، خدمات واحدهای غیرمسکونی، خدمات دلالان و مستغلات و فعالیت کرایه و خدمات کسب و کاره انجام میشود، رشد منفی 6.1 درصدی داشته است.
با وجود این برخی از زیربخشهای خدمات در این فصل رشد مثبت قابل توجهی داشتهاند.
دقیقاً، باوجود تأثیر کرونا بر رکود ، برخی از زیربخشها رشد داشتهاند. برای مثال بخش خدمات مالی و بیمه که شامل فعالیتهای بانک، بیمه و سایر واسطهگریهای مالی است، در بهار سال ۱۳۹۹، به میزان 10.3 درصد افزایشی بوده که رشد مثبت این بخش بیشتر ناشی از فعالیت سایر واسطهگریهای مالی است.
همچنین فعالیت بانک با بیشترین سهم در بخش خدمات مالی و بیمه، در بهار سال ۱۳۹۹ از رشد مثبت 5.5 درصدی برخوردار است. این درحالی است که بخش بیمه هیچ رشدی نداشته است. درمقابل فعالیت سایر واسطهگریهای مالی که بیشتر فعالیتهای بورس را دربر میگیرد، به دلیل رونق بازار سهام رشد قابل توجه 27 درصدی داشته است.
بخش حمل و نقل، انبارداری و ارتباطات چه تغییراتی داشته است؟
این بخش شامل فعالیتهای حمل و نقل ریلی، جادهای، لولهای، آبی، هوایی، پشتیبانی و انبارداری و پست و مخابرات است که در بهار رشد منفی ۳ درصدی داشته است. تمام فعالیتها بجز فعالیت پست و مخابرات دارای رشد منفی بوده است.
فعالیت حمل و نقل جادهای و فعالیت پست و مخابرات با بیشترین سهم در ارزش افزوده این بخش، در فصل بهار به ترتیب از رشد منفی 5.9 درصد و 7.8 درصدی برخوردار است ولی به دلیل سهم بالاتر حملونقل جادهای و منفی بودن سایر فعالیتهای این بخش رشد گروه در فصل مذکور، کاهشی شده است. سایر فعالیتهای حمل و نقل که سهم کمتری در ارزش افزوده این بخش دارند؛ شامل حمل و نقل ریلی، لولهای، آبی، هوایی و پشتیبانی و انبارداری به ترتیب از رشد منفی 4.4، منفی 13.9، منفی 20.5، منفی 59.2 و منفی 38.3 درصد برخوردار است. احتمالاً شیوع ویروس 91 - DIVOC علت کاهش ارزش افزوده بخش حمل و نقل در هریک از فصول زمستان سال ۹۸ و بهار سال ۹۹ نسبت به فصل مشابه سال قبل است.
در این بخش کدام زیربخشها از کرونا بیشتر متأثر شدهاند؟
در بهار امسال حمل و نقل هوایی به دلیل محدودیتها رشد منفی 59.2 درصدی داشته که بیشترین رشد منفی است. پس از آن حمل و نقل آبی با منفی 20.5 درصد، جادهای با منفی 5.9 درصد و ریلی با منفی 4.4 درصد به ترتیب در رتبههای بعدی قرار دارند. اما درهمین زیر بخش، پست و مخابرات به دلیل افزایش درآمد حاصل از مکالمات به دلیل استفاده بیشتر خانوارها از اینترنت و افزایش مکالمات داخل منزل رشد 7.8 درصدی داشته است.
تحت تأثیر متغیرهای مؤثر، مصرف نهایی خانوارها چه تغییری کرده است؟
در فصل بهار سال ۹۹، رشد مصرف نهایی خانوارهای کشور به قیمت ثابت با روند کاهشی، منفی 0.6 درصد بوده است که نسبت تمام فصول سال ۹۸، اندکی بهبود را نشان میدهد. البته با وجود بهبود مصرف خانوار همچنان اثرات تورمی از طریق افزایش شاخص بهای کالاها و خدمات مصرفی، منجر به کاهش مصرف نهایی حقیقی خانوار شده و رشد متوسط قیمتها از رشد مصرف خانوار به قیمت اسمی پیشی گرفته است.
بررسی هزینههای خوراکی خانوار به قیمت ثابت نشان میدهد با توجه به رشد ۱۲٫۴ درصدی شاخص بهای کالاها و خدمات مصرفی در گروه خوراکیها، رشد مصرف نهایی خانوار از این گروه به ۲٫۹ درصد میرسد که بیشترین رشد هزینههای خوراکی خانوار، مربوط به سه گروه غلات، نان، آرد، رشته و فرآوردههای آن، شیر و فرآوردههای آن و میوهها و خشکبار است. رشد مصرف نهایی خانوار به قیمتهای ثابت در گروه هزینههای غیر خوراکی و خدمات، بجز گروه مسکن، آب آنها و سوخت، مبلمان و گروه ارتباطات، در سایر گروهها منفی بوده است.
در گروه هزینههای پوشاک و کفش، با توجه به رشد ۲۷٫۷ درصدی شاخص بهای کالاها و خدمات مصرفی پوشاک و کفش، رشد این هزینهها به منفی 0.8 درصد میرسد. در گروه حمل و نقل با توجه به رشد 47.5 درصدی شاخص بهای کالا و خدمات حمل و نقل، مصرف نهایی خانوار با رشد منفی
۲۲٫۷ درصدی مواجه شد.
در گروه تفریح و فرهنگ، با توجه به شرایط خاص پیش آمده و رشد ۲۵٫۴ درصدی شاخص بهای کالاها و خدمات مصرفی تفریح و فرهنگ، رقم رشد به منفی ۳۳٫۴ درصد رسیده است. در گروههای هتل و رستوران و کالاها و خدمات متفرقه، کاهش هزینههای خانوار با توجه به رعایتهای بهداشتی از یکسو و تعطیلی هتلها و رستورانها تحت شرایط خاص بوجود آمده از سوی دیگر، رشدهای منفی ۶۹ درصدی ومنفی
۴٫۲ درصدی مصرف خانوار را به دنبال داشته است. رشد شاخص بهای کالا و خدمات گروه هتل و رستوران 17.5 درصد و گروه کالاها و خدمات ۲۳٫۳ درصد است در گروه مسکن، آب و سوخت و نیز گروه ارتباطات، مصرف نهایی خانوار رشدی مثبت به ترتیب معادل 3.3 درصد و 23.1 درصد را تجربه کرده که با توجه به رشد ۲۱٫۷ درصدی شاخص بهای کالا و خدمات مسکن و ۶٫۱ درصدی ارتباطات به وقوع پیوسته است. رشد مصرف نهایی خانوار در گروه بهداشت معادل منفی 9 درصد است که با توجه به رشد ۲۲٫۲ درصدی شاخص بهای کالاها و خدمات در این گروه حاصل شده است.
باتوجه به شیوع کرونا انتظار میرفت که بخش بهداشت با رشد همراه شود؟
شرایط پیش آمده در خصوص شیوع ویروس کرونا هزینههای بیمارستانی خانوار بویژه مراجعات به بیمارستانهای خصوصی را بشدت کاهش داد، زیرا بخش عمدهای از این خدمات در بیمارستانهای دولتی به خانوارها ارائه شده است. میتوان گفت رشد پایین هزینههای خانوار در این گروه متأثر از دو عامل حمایتهای دولت برای کاهش هزینههای ناشی از کرونا و همچنین به تأخیر انداختن مراقبتهای درمانی از طرف خانوار مانند هزینههای دندانپزشکی، تستهای تشخیصی روتین، عملهای زیبایی، واکسیناسیون کودکان و... است.
کرونا تا چه حد تجارت خارجی را محدود کرد؟
در بهار امسال ارزش صادرات کالاهای غیرنفتی به قیمت ثابت منفی 47.1 درصد و ارزش واردات کالا به قیمت ثابت 62.8 درصد کاهش یافته است. در فصل زمستان نیز ارزش صادرات غیرنفتی و واردات کالا به قیمت ثابت به ترتیب 23.4 و 38.5 درصد کاهش یافته است که با توجه به نتایج، وضعیت صادرات و واردات کالا در فصل بهار ۱۳۹۹ منفیتر شده است و بخشی از این کاهش به شیوع ویروس ۱۹-COVID و بسته شدن مرزهای ارتباطی کشور با سایر کشورها باز میگردد.
پس از شیوع کرونا برخی از کشورها با نرخهای منفی بیشتری نسبت به ایران مواجه شدند، آیا این به معنای بهتر بودن شرایط اقتصادی ایران است؟
اقتصاد این کشورها دردوره قبل رشد داشته است و به دلیل شیوع کرونا، افت تولید دراین کشورها عدد بزرگی را نشان میدهد درحالی که اقتصاد ایران در سال گذشته نیز با افت شدیدی مواجه بود. برهمین اساس نمیتوان گفت که وضعیت اقتصادی ایران نسبت به این کشورها بهتر است.
با توجه به ارقامی که در نخستین فصل سالجاری با آن روبهرو هستیم و شرایط فصل دوم سال به نظر شما تولید ناخالص داخلی کشور بهبود مییابد؟
با توجه به تأثیر بازار کار و تولیدناخالص داخلی بازار کار نشان میدهد که اثر کرونا درحال کاهش است. آمارها نشان میدهد که در بهار حدود 1.5 میلیون خالص اشتغال کاهش یافته است درحالی که در تابستان امسال این رقم به 1.2 میلیون رسیده است. همچنین دربهار 2 میلیون نفر از جمعیت فعال کشور کم شد درحالی که در تابستان امسال این رقم به 1.6 میلیون کاهش یافته است. جمعیت غیرفعال کشور درفصل تابستان کاهش حدود 2.2 میلیونی را نشان میدهد در شرایطی که در فصل بهار این عدد بیش از 2.7 میلیون نفر بود. همچنین مدت کار انجام شده درتابستان به 43.4 ساعت رسیده درصورتی که در بهار به 40.4 رسیده بود که نشان میدهد کم شدن ساعت کاری کمتر شده است. درمجموع درتابستان امسال از 22 گروه شغلی، 12 گروه با رشد اشتغال نسبت به بهار روبهرو شدهاند.
تمام این آمارها نشان میدهد که در فصل تابستان با وجود تداوم آثار منفی کرونا، وضعیت بهتر شده است. حال با توجه به اینکه بازارکار به نوعی نمایانگر میزان فعالیت و تولید بخشهای مختلف است، به نظر میرسد در تابستان امسال با بهبود نسبی تولید ناخالص داخلی مواجه شویم.
اول آبان روز آمار و برنامهریزی بود، در سال آماری پیشرو چه برنامههایی دارید؟
امسال شعار روز آمار و برنامهریزی «ورود به قرن جدید با حکمرانی دادهها در نظام آماری نوین» است. در این راستا اصلیترین مأموریت سال آماری پیش رو متنوعتر کردن آمار و حکمرانی شواهد محوراست.
بزرگترین طرح آماری در هر کشوری، سرشماری نفوس و مسکن است. دراین بخش قرار است که از روش سنتی استفاده نکنیم و با روش ثبتی مبنا انجام شود. بدین ترتیب در سرشماری که در سال 1405 انجام میشود دیگر مراجعه حضوری نخواهیم داشت. این سرشماری که البته کار بسیار دشواری خواهد بود، مزایای بسیار زیاد مستقیم و غیرمستقیم خواهد داشت. هزینه اجرای یک سرشماری عمومی بیش از 500 میلیارد تومان است که با روش جدید صرفهجویی میشود. در واقع با این روش یک سرشماری آنلاین خواهیم داشت.
در این بخش نیاز به کدهای یونیک مانند کدملی، پستی و کد اقتصادی است که باید در تمام سامانهها از آن استفاده شود. باید تمام مکانها و مناطق کشور «ژئوکد» داشته باشند که منحصر بفرد است. در این زمینه شرکت پست تاکنون 180 شهر را ژئوکد کرده است.
نقشه راه پنجساله «اژدهای زرد»
حزب کمونیست چین، کاهش فقر و خودکفایی فناوری را هدفگذاری میکند
بنفشه غلامی/ با گذشت نزدیک به 10 ماه از شیوع کرونا در چین، این کشور نه تنها توانسته با جلوگیری از انتشار بیشتر این ویروس در کشورش، آمار ابتلا به آن را نزدیک به صفر رساند، که همچنین موفق شده، برخلاف اغلب کشورهای جهان از تبعات اقتصادی کووید 19 در امان بماند. با توجه به اینکه چین تنها کشوری است که بر اساس برنامههای 5 ساله حرکت میکند، ناظران چین معتقدند، این کامیابیها ناشی از تدوین چنین برنامههای از پیش تعیین شده است. در جدیدترین این نشستها سران حزب کمونیست چین از دیروز نشستی 4 روزه را با هدف تعیین چشمانداز سیاسی و اقتصادی کشور خود برای 5 سال آتی آغاز کردند.
به گزارش سایت روزنامه «فایننشال تایمز»، در تعیین اهداف 5 ساله، انتظار میرود افزایش خودکفایی فناوری، هوش مصنوعی و برآورده کردن تقاضاهای داخلی با تولیدات داخلی در مرکز توجه نشست باشد. این نشست که از سال 1953 هر پنج سال یک بار برگزار میشود، مهمترین رویداد سیاستگذاریها در این کشور برای تعیین اهداف آتی آن است. نشست امسال اما اهمیتی ویژه دارد. این نکتهای است که «سام ساکس»، تحلیلگر امنیت سایبری در اندیشکده «نیو امریکا» در واشنگتن به آن اشاره کرده و میگوید: «درست است که چین چندین دهه است که به طور ویژه توجه خود را روی خودکفایی در زمینه فناوری متمرکز کرده است اما با توجه به تحریمهای امریکا علیه هوآوی و فناوری نسل پنجم چین، پکن قصد دارد خود را قهرمانی نشان دهد که در سایه تهدید این دست تحریمها میتواند به حیات خود ادامه داده و بر جهان تأثیر بگذارد.»
طی طریق در مسیر فقرزدایی
این طرحها در حالی پیریزی میشود که مهلت تعیین شده برای طرح قبلی این سلسله نشستها برای دستیابی به یک «جامعهای با سطح متوسط اقتصادی» که «شی جین پینگ» سال 2013 تحت عنوان «رویای چینی» ارائه کرد، سال آینده به پایان میرسد و شواهد نیز حاکی از آن است که این طرح یک سال مانده به اتمام مهلت خود، موفق بوده است. به گزارش «چاینا دیلی»، تابستان امسال صندوق بینالمللی پول برآورد کرده بود که اقتصاد چین میتواند تا سال 2021 که مهلت هدف تعیین شده برای دستیابی به جامعهای متوسط است، 40 درصد بزرگتر از اقتصاد امریکا شود. صندوق بینالمللی پول همچنین با تکیه بر آمارها تأکید کرده است که چین اگر به این روند ادامه دهد، میتواند تا سال 2049 به اقتصادی که سه برابر اقتصاد امریکا باشد، دست یابد. در چنین اقتصادی همه شهروندان، اعم از روستایی و شهری از استانداردهای بالای زندگی برخوردار خواهند بود. در گزارشی که تابستان امسال از سوی چین منتشر شد و به تأیید سازمانهای جهانی نیز رسید، سرانه درآمد ناخالص داخلی چین از 5 هزارو 940 دلار به 8 هزار و 260 دلار افزایش یافته است. همچنین نسبت به سال 2016 وضعیت زندگی 55 میلیون چینی که در فقر به سر میبردند، بهتر شده است. دولت چین برای اطمینان یافتن از کاهش فقر در این کشور، مقامات محلی را موظف کرده است، اطمینان حاصل کنند، برنامهای مؤثر برای از بین بردن فقر در منطقه خود دارند. بر مبنای همین تأکید در سالهای اخیر، سالانه 13 میلیون روستایی از خط فقر خارج شدهاند. یکی از راههای رسیدن به این نقطه ایجاد اشتغال در مناطق روستایی بوده است. دولت چین تنها در سال 2016 توانست 12 میلیون شغل برای روستاییان ایجاد کند. اغلب این مشاغل نیز مشارکت روستاییان در اجرای پروژههای توسعهای، نظیر احداث بزرگراهها، خطوط راه آهن، سدها و بنادر بوده است. به گزارش اندیشکده «مرکز چین و جهانی سازی»، در سال 2019 نیز حدود 340 شهرستان چین و 10 میلیون نفر از فقر نجات یافتند. سایر آمارها نیز به همین اندازه چشمگیر هستند. به عنوان مثال، طی چهار دهه اخیر، امید به زندگی در چین از 65 سال به 77 رسیده است و میزان مرگ و میر نوزادان از 48 مرگ در هر هزار تولد به 6.1 مرگ کاهش یافته است. البته دولت چین خود معتقد است، با اهداف نهایی خود، هنوز فاصله زیادی دارد. زیرا برخی مناطق کشور از نابرابری در درآمد رنج میبرند و سرانه درآمد در آن هنوز با آمارهای متعلق به کشورهای پیشرفته فاصله دارد و با به نتیجه رسیدن سیاستهای دولت پکن، مردم چین تازه به یک زندگی متوسط دست خواهند یافت و نه یک زندگی کاملاً مرفه.
وضعیت چین و امریکا در پساکرونا
بنابر گزارشی که صندوق بینالمللی پول منتشر کرده است، جهان نیز بهرههای خود را از پویایی اقتصادی چین برده است. طوری که چین تنها در سال 2016 در 39 درصد از میزان رشد اقتصادی جهان نقش داشته است. این نقشآفرینی چین در اقتصاد جهان، از زمانی که «دونالد ترامپ» در امریکا وارد کاخ سفید شده و نبردهای تجاری در جهان را به راه انداخته افزایش نیز یافته است. در حالی که امریکا بهواسطه سیاستهای تعرفهای خود، نه تنها در این زمینه پسرفت داشته است که بهطور خاص در ایام کرونا نیز ضربههای اقتصادی بدی خورده است. به گزارش «سیانان»، مدل اقتصادی چین میتواند سرلوحه بسیاری از کشورها قرار گیرد. «ریچارد مک گرگور»، در اندیشکده «لوی» در استرالیا معتقد است: «در حالی که برنده انتخابات 3 نوامبر امریکا در سراسر سال 2021 باید انرژی خود را مصروف بازسازی اقتصادی کند، پکن در حال برداشت سیاستهای اقتصادی خود در ایام پساکرونا خواهد بود. چین در مقایسه با امریکا و اروپا بستر اقتصادی فوقالعادهای برای مهار تبعات مالی کرونا ایجاد کرده است. این مزیت بزرگی برای چین در سالهای آتی خواهد بود، زیرا میتواند بهراحتی بالاتر از سایر کشورها قرار گیرد». گواه پیشبینی «ریچارد مک گرگور»، گزارشی است که چین هفته پیش منتشر کرد و خبر داد، اقتصاد این کشور بین ماههای جولای تا سپتامبر (نیمه تیر تا نیمه شهریور) یعنی همان زمانی که اغلب کشورها از جمله امریکا از کاهش رشد اقتصادی خود شکایت داشتند، 4.9 درصد رشد کرده است.
به گزارش «بیبیسی» در همین ارتباط پروفسور «هو تیانگ بون»، استاد دانشگاه نانیانگ در سنگاپور، معتقد است: «نشست کنونی در چین و تعیین چشمانداز 5 ساله و 15 ساله در خلال آن، پاسخی مستقیم به وخیم شدن روابط بین امریکا و چین است. زیرا چین دریافته دیگر نباید به امریکا و فضایی که در جهان علیه چین ترسیم میکند، اعتماد کند. البته این به آن معنا نیست که چین بخواهد خود را تبدیل به جزیره جدا از سایر کشورهای جهان کند». در همین ارتباط «ایژیا نیوز» نیز نوشته است، «شی جین پینگ»، استراتژی جدایی اقتصادی از امریکا را آغاز کرده است و میخواهد با از بین بردن وابستگی کشورش به صادرات و بازارهای خارجی ارزشهای مائویی «خودکفایی» را احیا کند.
بــــرش
اهداف سیاسی <شی>
در پنجمین نشست نوزدهمین کمیته مرکزی حزب کمونیست چین که با حضور بیش از 300 عضو ثابت و علیالبدل این کمیته برگزار شد، هرچند قرار است، سران این حزب برنامه 5 ساله توسعه اقتصادی خود را پیریزی کنند. اما جدا از این «شی جین پینگ»، رئیس جمهوری چین، در نظر دارد از برنامه بلندمدتی که شامل 15 سال آینده این کشور میشود، با نام «چشمانداز 2035» رونمایی کند. به گزارش «بیبیسی»، از همینرو برخی تحلیلگران این گمانهزنی را مطرح کردهاند که «شی» در نظر دارد، مدت ریاست جمهوری خود را افزایش داده و یا «رئیس جمهوری مادامالعمر شود.» این چیزی است که «جان هیلمن»، استاد دانشگاه ملی استرالیا مدعی شده است: «هدف از چشمانداز 2035 تعیین ستونهای پیشرفت اقتصادی چین به عنوان یک کشور توسعه یافته تا سال 2049 است. اما جدا از این مانیفست شی برای این طرح آشکار میکند که او قصد دارد تبدیل به رئیس جمهوری مادامالعمر کشورش شود.» لازم به ذکر است، چین سال 2018 محدودیتهای دوره ریاست جمهوری را لغو کرد. این مسأله میتواند به «شی» این امکان را بدهد که بیش از دو دوره به ریاست جمهوریاش ادامه دهد.
به گزارش سایت روزنامه «فایننشال تایمز»، در تعیین اهداف 5 ساله، انتظار میرود افزایش خودکفایی فناوری، هوش مصنوعی و برآورده کردن تقاضاهای داخلی با تولیدات داخلی در مرکز توجه نشست باشد. این نشست که از سال 1953 هر پنج سال یک بار برگزار میشود، مهمترین رویداد سیاستگذاریها در این کشور برای تعیین اهداف آتی آن است. نشست امسال اما اهمیتی ویژه دارد. این نکتهای است که «سام ساکس»، تحلیلگر امنیت سایبری در اندیشکده «نیو امریکا» در واشنگتن به آن اشاره کرده و میگوید: «درست است که چین چندین دهه است که به طور ویژه توجه خود را روی خودکفایی در زمینه فناوری متمرکز کرده است اما با توجه به تحریمهای امریکا علیه هوآوی و فناوری نسل پنجم چین، پکن قصد دارد خود را قهرمانی نشان دهد که در سایه تهدید این دست تحریمها میتواند به حیات خود ادامه داده و بر جهان تأثیر بگذارد.»
طی طریق در مسیر فقرزدایی
این طرحها در حالی پیریزی میشود که مهلت تعیین شده برای طرح قبلی این سلسله نشستها برای دستیابی به یک «جامعهای با سطح متوسط اقتصادی» که «شی جین پینگ» سال 2013 تحت عنوان «رویای چینی» ارائه کرد، سال آینده به پایان میرسد و شواهد نیز حاکی از آن است که این طرح یک سال مانده به اتمام مهلت خود، موفق بوده است. به گزارش «چاینا دیلی»، تابستان امسال صندوق بینالمللی پول برآورد کرده بود که اقتصاد چین میتواند تا سال 2021 که مهلت هدف تعیین شده برای دستیابی به جامعهای متوسط است، 40 درصد بزرگتر از اقتصاد امریکا شود. صندوق بینالمللی پول همچنین با تکیه بر آمارها تأکید کرده است که چین اگر به این روند ادامه دهد، میتواند تا سال 2049 به اقتصادی که سه برابر اقتصاد امریکا باشد، دست یابد. در چنین اقتصادی همه شهروندان، اعم از روستایی و شهری از استانداردهای بالای زندگی برخوردار خواهند بود. در گزارشی که تابستان امسال از سوی چین منتشر شد و به تأیید سازمانهای جهانی نیز رسید، سرانه درآمد ناخالص داخلی چین از 5 هزارو 940 دلار به 8 هزار و 260 دلار افزایش یافته است. همچنین نسبت به سال 2016 وضعیت زندگی 55 میلیون چینی که در فقر به سر میبردند، بهتر شده است. دولت چین برای اطمینان یافتن از کاهش فقر در این کشور، مقامات محلی را موظف کرده است، اطمینان حاصل کنند، برنامهای مؤثر برای از بین بردن فقر در منطقه خود دارند. بر مبنای همین تأکید در سالهای اخیر، سالانه 13 میلیون روستایی از خط فقر خارج شدهاند. یکی از راههای رسیدن به این نقطه ایجاد اشتغال در مناطق روستایی بوده است. دولت چین تنها در سال 2016 توانست 12 میلیون شغل برای روستاییان ایجاد کند. اغلب این مشاغل نیز مشارکت روستاییان در اجرای پروژههای توسعهای، نظیر احداث بزرگراهها، خطوط راه آهن، سدها و بنادر بوده است. به گزارش اندیشکده «مرکز چین و جهانی سازی»، در سال 2019 نیز حدود 340 شهرستان چین و 10 میلیون نفر از فقر نجات یافتند. سایر آمارها نیز به همین اندازه چشمگیر هستند. به عنوان مثال، طی چهار دهه اخیر، امید به زندگی در چین از 65 سال به 77 رسیده است و میزان مرگ و میر نوزادان از 48 مرگ در هر هزار تولد به 6.1 مرگ کاهش یافته است. البته دولت چین خود معتقد است، با اهداف نهایی خود، هنوز فاصله زیادی دارد. زیرا برخی مناطق کشور از نابرابری در درآمد رنج میبرند و سرانه درآمد در آن هنوز با آمارهای متعلق به کشورهای پیشرفته فاصله دارد و با به نتیجه رسیدن سیاستهای دولت پکن، مردم چین تازه به یک زندگی متوسط دست خواهند یافت و نه یک زندگی کاملاً مرفه.
وضعیت چین و امریکا در پساکرونا
بنابر گزارشی که صندوق بینالمللی پول منتشر کرده است، جهان نیز بهرههای خود را از پویایی اقتصادی چین برده است. طوری که چین تنها در سال 2016 در 39 درصد از میزان رشد اقتصادی جهان نقش داشته است. این نقشآفرینی چین در اقتصاد جهان، از زمانی که «دونالد ترامپ» در امریکا وارد کاخ سفید شده و نبردهای تجاری در جهان را به راه انداخته افزایش نیز یافته است. در حالی که امریکا بهواسطه سیاستهای تعرفهای خود، نه تنها در این زمینه پسرفت داشته است که بهطور خاص در ایام کرونا نیز ضربههای اقتصادی بدی خورده است. به گزارش «سیانان»، مدل اقتصادی چین میتواند سرلوحه بسیاری از کشورها قرار گیرد. «ریچارد مک گرگور»، در اندیشکده «لوی» در استرالیا معتقد است: «در حالی که برنده انتخابات 3 نوامبر امریکا در سراسر سال 2021 باید انرژی خود را مصروف بازسازی اقتصادی کند، پکن در حال برداشت سیاستهای اقتصادی خود در ایام پساکرونا خواهد بود. چین در مقایسه با امریکا و اروپا بستر اقتصادی فوقالعادهای برای مهار تبعات مالی کرونا ایجاد کرده است. این مزیت بزرگی برای چین در سالهای آتی خواهد بود، زیرا میتواند بهراحتی بالاتر از سایر کشورها قرار گیرد». گواه پیشبینی «ریچارد مک گرگور»، گزارشی است که چین هفته پیش منتشر کرد و خبر داد، اقتصاد این کشور بین ماههای جولای تا سپتامبر (نیمه تیر تا نیمه شهریور) یعنی همان زمانی که اغلب کشورها از جمله امریکا از کاهش رشد اقتصادی خود شکایت داشتند، 4.9 درصد رشد کرده است.
به گزارش «بیبیسی» در همین ارتباط پروفسور «هو تیانگ بون»، استاد دانشگاه نانیانگ در سنگاپور، معتقد است: «نشست کنونی در چین و تعیین چشمانداز 5 ساله و 15 ساله در خلال آن، پاسخی مستقیم به وخیم شدن روابط بین امریکا و چین است. زیرا چین دریافته دیگر نباید به امریکا و فضایی که در جهان علیه چین ترسیم میکند، اعتماد کند. البته این به آن معنا نیست که چین بخواهد خود را تبدیل به جزیره جدا از سایر کشورهای جهان کند». در همین ارتباط «ایژیا نیوز» نیز نوشته است، «شی جین پینگ»، استراتژی جدایی اقتصادی از امریکا را آغاز کرده است و میخواهد با از بین بردن وابستگی کشورش به صادرات و بازارهای خارجی ارزشهای مائویی «خودکفایی» را احیا کند.
بــــرش
اهداف سیاسی <شی>
در پنجمین نشست نوزدهمین کمیته مرکزی حزب کمونیست چین که با حضور بیش از 300 عضو ثابت و علیالبدل این کمیته برگزار شد، هرچند قرار است، سران این حزب برنامه 5 ساله توسعه اقتصادی خود را پیریزی کنند. اما جدا از این «شی جین پینگ»، رئیس جمهوری چین، در نظر دارد از برنامه بلندمدتی که شامل 15 سال آینده این کشور میشود، با نام «چشمانداز 2035» رونمایی کند. به گزارش «بیبیسی»، از همینرو برخی تحلیلگران این گمانهزنی را مطرح کردهاند که «شی» در نظر دارد، مدت ریاست جمهوری خود را افزایش داده و یا «رئیس جمهوری مادامالعمر شود.» این چیزی است که «جان هیلمن»، استاد دانشگاه ملی استرالیا مدعی شده است: «هدف از چشمانداز 2035 تعیین ستونهای پیشرفت اقتصادی چین به عنوان یک کشور توسعه یافته تا سال 2049 است. اما جدا از این مانیفست شی برای این طرح آشکار میکند که او قصد دارد تبدیل به رئیس جمهوری مادامالعمر کشورش شود.» لازم به ذکر است، چین سال 2018 محدودیتهای دوره ریاست جمهوری را لغو کرد. این مسأله میتواند به «شی» این امکان را بدهد که بیش از دو دوره به ریاست جمهوریاش ادامه دهد.
ظریف: سازمان ملل در برابر یکجانبهگرایی و جنگ بایستد
وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران، مماشات را باعث رشد قلدری امریکا دانست و از سازمان ملل متحد خواست در برابر یکجانبهگرایی و جنگ بایستد.به گزارش ایرنا، محمدجواد ظریف روز دوشنبه در آیین هفتاد و پنجمین سالگرد تأسیس سازمان ملل متحد، افزود: ۷۵ سال پیش، سازمان ملل متحد برای بازگرداندن صلح و امنیت بینالمللی پس از دو جنگ هولناک تأسیس شد. اما چقدر موفق بودهایم؟
او ادامه داد: طبق یک مطالعه جدید، از سال ۲۰۰۱ - از قضا، «سال گفتوگوی تمدنهای ملل متحد» - ۳۷ میلیون نفر در نتیجه «جنگهای ابدی» ایالات متحده آواره شدهاند.
وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران اضافه کرد: هشت جنگ خشونتآمیز که ایالات متحده از سال ۲۰۰۱ آغاز کرده یا به آنها پیوسته است - تحت عنوان «جنگ علیه تروریسم» - منجر به از دست دادن صدها هزار جان بیگناه، گسستگی تعداد بی شماری از جوامع و خانوادهها، ناکامی و شکست دولتها و افراطگرایی بیسابقه شده است.
ظریف تأکید کرد: بنابراین امروز، باید از خود بپرسیم آیا دنیای ما نسبت به سال ۱۹۴۵ از امنیت بیشتر برخوردار است یا کمتر؟ چگونه میتوانیم با یکجانبهگرایی و تحقیر حقوق بینالملل یک قلدر که فقط میداند از یک چوب بزرگ استفاده و متکبرانه صحبت کند، مقابله کنیم.
او تصریح کرد: چگونه میتوان قدرتی را مهار کرد که بیش از ۲۲۰ سال از کل ۲۴۴ سال تاریخ خود را در جنگ گذرانده است؛ از جنگ علیه بومیان خود، جنگ علیه جمعیت برده آن - که با بیرحمی شدید ادامه دارد - و ۳۹ درگیری نظامی و از تقریباً ۱۲۰ جنگ اقتصادی از سال ۱۹۴۵ که به طور فریبنده «تحریم» نامیده میشود.
رئیس دستگاه دیپلماسی ایران با بیان اینکه ایالات متحده همواره در این «جنگهای ابدی» میبازد، یادآور شد: در واقع، هیچ کسی در جنگ پیروز نمیشود. وقت تغییر روش است؛ جان و ثروت امریکاییها و دنیا را از بدبختی بیشتر نجات دهید.
ظریف خطاب به کشورهای جهان اظهار کرد: بیخیالی، اکسیژن مورد نیاز ایالات متحده برای ادامه قلدری است. اشتهای ایالات متحده فقط با مماشات، با گردننهادن در برابر اقدامات غیرقانونی آن علیه دیگران، به امید جلوگیری از خشم آن، رشد میکند. این کارایی ندارد دوستان من.
او تصریح کرد: لازم است سازمان ملل متحد در سن ۷۵ سالگی، خود را متعهد و متحد کند و در برابر یکجانبهگرایی و جنگ بایستد.
واکنشها به مواضع ضد اسلامی فرانسه:
توهین به مقدسات مذهبی ظلم به آزادی است
ظریف: مسلمانان، قربانیان اصلی «فرقه نفرت» هستند
حمایتهای اسلامستیزانه امانوئل مکرون، رئیس جمهوری فرانسه از انتشار کاریکاتورهای توهینآمیز علیه پیامبر اکرم(ص) در یک نشریه فرانسوی که اخیراً در پی قتل یک معلم پاریسی اتفاق افتاد، با واکنش گستردهای در جوامع اسلامی از جمله در ایران روبهرو شد.
«محمدجواد ظریف»، وزیر امور خارجه ایران توهینهای اخیر علیه مسلمانان جهان را محکوم کرد. ظریف در پیامی توئیتری نوشت: «مسلمانان قربانی اصلی «کیش نفرت» [وهابیت] هستند که از سوی رژیمهای استعمارگر قوت یافته و توسط عمال آنها منتشر میشود.»
وزیر امور خارجه ایران افزود: «توهین به ۱.۹ میلیارد مسلمان و مقدسات آنها به بهانه جنایات شنیع چنین افراطگرایانی، به نوعی سوءاستفاده فرصتطلبانه از آزادی بیان محسوب میشود.»
نمایندگان مجلس شورای اسلامی هم در بیانیهای اظهارات رئیس جمهوری فرانسه در هتک حرمت پیامبر اسلام را محکوم کرده و خواستار ایستادگی و اتحاد مسلمانان جهان اسلام علیه جریان کفر جهانی شدند.
به گزارش ایرنا، نمایندگان مجلس در این بیانیه چنین رفتارهایی را که به بهانه آزادی بیان انجام میشود، بزرگترین ظلم به آزادی دانستند و در ادامه تأکید کردند که این جسارت و گستاخیها بخشی از یک نقشه بزرگتر در جهت کند کردن روند پرشتاب اسلامگرایی مردم فرانسه است که این دولت را شدیداً به وحشت انداخته و رئیس جمهوری این کشور را واداشته به سوی خوی دوران سیاه استعمارگرایی بازگرداند و چنین جنایتی را رقم بزند.
علی شمخانی، دبیر شورای عالی امنیت ملی هم در حساب کاربری خود در توئیتر در پیامی که به سه زبان انگلیسی، عربی و فارسی منتشر شده است، نوشت: «رفتار نابخردانه مکرون در اسلامستیزی علنی نشان از خامی او در سیاست دارد وگرنه در سودای رهبری بر اروپا به اسلام جسارت نمیکرد».
جامعه مدرسین حوزه علمیه قم هم در بیانیهای با محکوم کردن لایحه پیشنهادی دولت فرانسه در مورد محدودسازی فعالیتهای اسلامی و اسلامزدایی نوشت: مکرون بهجای آنکه عمق فجایع و آسیبهای حقیقی جامعه فرانسه را بشناسد و در آن تأمل کند تیر کینه خود را به سمت اسلام نشانه گرفته است و دم از مبارزه با جداییخواهی اسلامی میزند. بر اساس این بیانیه مشکلی که فرانسه و دیگر جوامع غربی را به ابتذال و بنبست کشیده، اندیشه لائیسیته و سکولاریسم است که بنای جدا کردن دین و معنویت از زندگی بشر دارد.
سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نیز در بیانیهای با محکومیت شدید اقدام رئیس جمهور فرانسه در حمایت از توهین به پیامبر اسلام(ص)؛ اسلامستیزی را پروژه شکست خورده، اما شتابدهنده به افول گریزناپذیر امریکا و رژیم صهیونیستی دانست. در این بیانیه شکلگیری موج اعتراضی و محکومیت در جوامع اسلامی و غیر اسلامی علیه اقدام رئیس جمهور فرانسه که با تحریم کالاهای فرانسوی وارد پروسه جدیدی شده است را فرصتی برای افشای پشت پرده توهین به مقدسات اسلامی توصیف و تصریح کرده است: سردمداران نظام سلطه و صهیونیسم که حامیان اصلی جریانهای افراطی و تکفیری و تولید وحشت و خشونت در عالم هستند، قادر نخواهند بود غرب بحرانزده و ضد بشریت را از باتلاق خود ساخته رهایی بخشند و بیشک در آیندهای نه چندان دور فراتر از تحریم کالاهای فرانسوی و اعتراضات میدانی، بایستی در انتظار دریافت پاسخهای درخور از امت اسلامی باشند.
علی اکبر ولایتی، دبیرکل مجمع جهانی بیداری اسلامی هم با صدور بیانیهای این اقدام را محکوم کرد. این بیانیه اشاره کرده است که پس از محکومیتهای جهانی در حالی که باید شاهد جمعآوری و جلوگیری از چاپ نشریه موهن به ساحت پیامبر اکرم(ص) در فرانسه میبودیم اما اعمال برخوردها و استانداردهای دوگانه موجب شد این تفکر شرکآمیز و ضد دینی در نظام آموزشی این کشور نیز رسوخ و بروز یافته و تبلیغ گردد. دبیر کل مجمع جهانی بیداری اسلامی در این بیانیه افزوده است: «تمامی این رویدادها گواه آن است که رشد روز افزون اسلامخواهی و اسلامگرایی، وجدانهای آگاه و بیدار را بر پایه آموزههای وحیانی رشد و گسترش داده و موجب گردیده دولتمردان و هدایتکنندگان اصلی حرکت شوم به صورت علنی وارد میدان گردند و چهره واقعی و ننگین خود را رسوا سازند.»
پیش از این وزارت خارجه ایران هم ضمن اعلام همراهی با موضع کشورهای اسلامی در محکومیت اینگونه تحرکات، توهین به ارزشهای اسلامی و عقاید مسلمانان را غیر قابل قبول و مردود دانست.
رئیس جمهوری فرانسه پس از قتل یک معلم تاریخ در پاریس که تصاویر موهن از پیامبر اسلام(ص) را در کلاسهای درس به نمایش میگذاشته، ضمن حمایت از انتشار چنین تصاویری، به بهانه آزادی بیان تأکید کرد که کشورش به پشتیبانی از انتشار این تصاویر ادامه خواهد داد. به دنبال این اظهارات مکرون، هشتگ تحریم کالاهای فرانسوی در کشورهای عربی به ترند اول تبدیل شد و بسیاری استفاده از این کالاها را ممنوع کردند.
فرانسه مدعی است که ممانعت از آزادی بیان به خاطر نگرانی از احساسات یک گروه و جامعه خاص، وحدت را تضعیف میکند.
فرمانده ستاد مقابله با کرونا در پایتخت اعلام کرد
ضرورت تغییر غربالگری افراد و شناسایی بیماران محلات
فرمانده ستاد عملیات مدیریت بیماری کرونای پایتخت در راستای اجرای منویات مقام معظم رهبری بر استفاده از ظرفیت نیروهای جهادی و مساجد با انجام اقدامات مداخلهای محلهمحور در مقابله با کرونا تأکید کرد.
به گزارش روابط عمومی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، دکتر علیرضا زالی در نشست هماهنگی ستاد فرماندهی عملیات مدیریت مبارزه با کرونا با اشاره به تأکید مقام معظم رهبری بر شکلگیری اقدامات محلهمحور در مقابله با کرونا گفت: از دیدگاه همهگیرشناسی محلات میتوانند کانونهای بالقوه خوشهای بیماری باشند، زیرا فعالیت و حضور افراد عمدتاً محلهمحور است و بالاترین سطح چگالی مراودات اجتماعی را در محلات شاهدیم.وی گفت: مساجد کانون تپنده ترویج مسائل بهداشتی و ریشهکنسازی محیطی و عملیاتی در حوزه کرونا هستند. در این دوران ما عملکردهای جدیدی را برای مساجد شاهد خواهیم بود که بهخوبی عملیاتی میشود.
زالی گفت: بر اساس بیانات مقام معظم رهبری؛ دو استراتژی جدید آموزش همگانی و اقناع افکار عمومی کماکان یک راهبرد مؤثر در مقابله با بیماری است و هنوز هم یکی از تأکیدات سازمان بهداشت جهانی محسوب میشود.به گفته وی، آموزش همگانی اصول کلی بهداشتی و حفاظتی میتواند از طریق مساجد محله اعمال شود و این آموزش بسته به سلیقه، قدرت ابتکار و خلاقیت در هر محله میتواند صورت بگیرد. این آموزش باید به فرم جذاب و مناسب، موجز، قابل فهم و در تناسب با ادراک حداقلی مخاطبان انجام شود.
زالی با توجه به فرمایشات مقام معظم رهبری مبنی بر این که اقدامات بازدارنده و سلبی از این پس شکل متفاوتی خواهد داشت، افزود: اقناع افکار عمومی برای این محدودیتها باید شکل گیرد. مساجد میتوانند در این عرصه ورود پیدا کنند، اما باید تدبیری اندیشیده شود که این اقناع همراه با بالابردن سطح تابآوری اجتماعی عمومی باشد.
فرمانده ستاد مقابله با کرونای پایتخت با اشاره به تحقیقات صورت گرفته و شناسایی محلات و نقاط داغ بیماری در تهران، تأکید کرد: بخش مهمی از برنامهها و مداخلات باید معطوف به نقاط داغ اولیه باشد.
وی در ادامه به تأکید مقام معظم رهبری مبنی بر ردیابی دقیق بیماران و در نتیجه تشخیص بموقع و درمان زودرس بیماری اشاره کرد و گفت: متأسفانه بیماران تهرانی در بدترین و وخیمترین شرایط به مراکز درمانی مراجعه میکنند. بنابراین با کمک معاونان بهداشتی و نظارت مراقبان سلامت باید در هر محله لیست افراد تست مثبت، بیماران ترخیص شده از بیمارستان و ناقلان در اختیار نهادهای فرهنگی یا اعضای بسیج محلات قرار گیرد تا بر رعایت کامل الزامات قرنطینه خانگی نظارت کافی صورت گیرد.
زالی در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به بضاعت (پایین) مالی اقشار فرودست جامعه که درصورت قرنطینه شدن دچار مشکلات معیشتی میشوند بر لزوم شناسایی خانوادههای آسیبپذیر در محلات تأکید کرد تا درصورت قرنطینه شدن از بستههای حمایتی معیشتی و تغذیهای اهدایی از سوی خیرین، سپاه، بسیج و یا نهادها و سازمانهای مختلف بهرهمند شوند.به گفته وی، بستههای حمایتی و کمکهای خیرین باید به گروههای هدفمند معطوف شود و بازتوزیع امکانات سوبسیدی، خیرین و رفاهی را متناسب با نقشهای دانست که از طریق مساجد و نهادهای فرهنگی محلی و شهرداری به دست میآید. همچنین وی شناسایی افراد در معرض خطر، سالمندان، مبتلایان به بیماریهای زمینهای شدید در محلات را الزامی دانست تا مورد حمایت و نظارت قرار گیرند.فرمانده ستاد عملیات مدیریت بیماری کرونا در کلانشهر تهران با اشاره به ضرورت تحلیل وضعیت بیماری کرونا در محلات به صورت هفتگی، تأکید کرد: برای برنامهریزیهای دقیق و اعمال مداخلات لازم؛ داشتن یک شناسنامه تفصیلی از وضعیت ابتلا، فوت و ترخیص از بیمارستان در هر محله در انتهای هر هفته الزامی است.
وی خوداظهاری، تماس با ۴۰۳۰ یا مراجعه به صورت حضوری و تست pcr را از جمله روشهای غربالگری در تهران برشمرد و به بازشناسایی مجدد مراکز مراقبت سلامت به عنوان کانون و مرکز ثقل غربالگری در محلات اشاره کرد.
زالی با تأکید بر لزوم تغییر رویکرد غربالگری یادآور شد: با آموزش نیروهای جهادی میتوان با هماهنگی و ردیابی مراقبان سلامت تست غربالگری را به صورت فعالانه انجام داد. به این معنا که به صورت هدفمند از افراد مشکوک، در معرض خطر، سالمند یا دارای بیماریهای زمینهای با رعایت تمامی چهارچوبهای امنیتی در منزل آنها تست گرفته شود.زالی با اشاره به استفاده از کمک سلامتیاران در بیمارستانها؛ همراهان بیماران کرونایی را به واسطه عدم رعایت اصول و نکات بهداشتی و محافظتی یکی از کانونهای بهشدت انتقالدهنده بیماری برشمرد که با حضور سلامتیاران جهادی آموزش دیده به صورت هدفمند و منطقی در بیمارستان میتوان این زنجیره را قطع کرد.
وی در خاتمه سخنان خود اظهار امیدواری کرد که با همکاری و مشارکت حاضران، نیروهای سپاه، بسیج، نهادهای فرهنگی، شهرداری و سایر سازمانهای مربوطه و نیروهای مردمی هر چه سریعتر شاهد ریشهکنی این بیماری باشیم.
آماده سازی وکمک گروه های جهادی برای شناسایی افراد ناقل
در ادامه این نشست سردار یزدی فرمانده سپاه تهران از شروع طرحی با عنوان سربازان مهدی یاوران مردم و آمادهسازی گروههای جهادی پیرو تأکیدات مقام معظم رهبری در روز گذشته خبر داد و به تشریح اقدامات و برنامههای آتی این ارگان پرداخت که استفاده از نیروهای بسیجی آموزش دیده برای کمک به انجام آزمایش کرونا در محلات و شناسایی افراد ناقل، کمک به ضدعفونی اماکن عمومی و ناوگان حمل و نقل، توزیع ماسک صلواتی و ارزان قیمت، گشتهای سهجانبه نهی از منکر مسائل بهداشت، توزیع مواد غذایی برای بیماران و کادر درمان، کمکهای مؤمنانه هوشمند به اقشار آسیبپذیر، فعال کردن ۱۱۰ ارگان سایبری در تهران برای اقناع سازی افکار عمومی، آماده سازی سلامتیاران و فعالیت نقاهتگاهها برخی از این برنامهها و اقدامات بود.
در ادامه جلسه نوری از مرکز رسیدگی به امور مساجد استان تهران با بیان اینکه فراخوان ویژه، توجیه و آموزش و فعالسازی مساجد را در محلههای پرخطر میتوان انجام داد، یادآور شد: حدود ۱۰۰ مسجد دارای درمانگاه و کلینیک در سطح تهران هستند که میتوانند در شناسایی و درمان و غربالگری بیماران کمک کنند.
همچنین دانایی از قرارگاه خاتمالاوصیا و جبهه مردمی انقلاب اسلامی نیز در این نشست با اشاره به اینکه این قرارگاه از مدتها پیش در حال سازماندهی و اقدامات محلهمحور بوده است، به تشریح اقدامات صورت گرفته پرداخت و آمادگی این قرارگاه برای همکاری با ستاد کرونای تهران را در راستای نبرد با کرونا اعلام کرد.
تأکید بانک مرکزی بر لزوم تسریع در پرداخت تسهیلات مرتبط با کرونا
تسهیل پرداخت وام کرونایی
گروه اقتصادی / تازهترین اخبار از تسهیلات کرونایی نشان میدهد که با توجه به کثرت افراد در صف دریافت تسهیلات، بانک مرکزی بهدنبال تسریع پرداخت و آسان گرفتن شرایط مدارک است.
در این راستا، در جلسهای که روز گذشته به ریاست اکبر کمیجانی، قائم مقام بانک مرکزی و با حضور اعضای هیأت مدیره بانکهای عامل، نمایندگان «وزارت راه و شهرسازی» و «وزارت کار، تعاون و رفاه اجتماعی» در محل این بانک برگزار شد؛ بر پرداخت تسهیلات با مدارک هویتی و وثایق و تسهیل وام کسبوکارهای آسیبدیده حوزه گردشگری تأکید شد. به گزارش روابط عمومی بانک مرکزی، این جلسه به منظور بررسی عملکرد شبکه بانکی در عمل به مصوبات ستاد کرونا برای اجرای «طرح اعطای تسهیلات به کسبوکارهای آسیب دیده از شیوع ویروس کرونا» و «تسهیلات ودیعه مسکن مستأجران» بود که 2 بخش از 5 حمایت اصلی دولت از زمان شیوع ویروس کرونا را تشکیل میدهند.
تا پایان مهر ماه سالجاری فرصت دارید
در این جلسه درخصوص موضوع تمدید پرداخت تسهیلات به «مشاغل و کسبوکارها و حوزههای حملونقل آسیب دیده از کرونا» تا پایان مهر ماه سالجاری مباحثی مطرح و با توجه به کثرت افراد در صف دریافت تسهیلات، موارد زیر به بانکها و مؤسسات اعتباری ابلاغ شد: نخست آنکه؛ با توجه به محدودیتهای موجود به منظور مراجعه متقاضیان به بانکهای عامل برای تکمیل مدارک به منظور اخذ تسهیلات، چنانچه متقاضی نسبت به تکمیل پرونده خود اقدام کند، بانک یا مؤسسه عامل مساعدت لازم را در اعطای تسهیلات تا پایان زمان اجرای طرح به عمل آورد.
دوم؛ ملاک اعطای تسهیلات به کسبوکارهای موردنظر، تأیید متقاضی توسط «وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی» و دستگاه اجرایی ذیربط و مستندات ارائه شده از طریق سامانه «کارا» است. از اینرو لازم است بانکها از اخذ مدارک و مستندات مربوط به فهرست بیمه کارکنان و... خودداری کرده و صرفاً نسبت به اخذ مدارک هویتی و وثایق از متقاضیان تسهیلات یاد شده مطابق با موارد مندرج در دستورالعمل اجرایی مربوط، اقدام کنند.
بازپرداخت کسبوکارهای آسیبدیده حوزه گردشگری از اردیبهشت 1400
همچنین برای «کسبوکارهای آسیبدیده حوزه گردشگری» (زیر رستههای مصوب کارگروه مقابله با پیامدهای اقتصادی ناشی از شیوع ویروس کرونا) حسب تصمیمهای اتخاذ شده در سیونهمین جلسه ستاد ملی مدیریت کرونا مورخ 12 مهر ماه 1399 و ابلاغیه انجام شده در این خصوص، بر پرداخت تسهیلات با شرایط زیر تأکید شد:
نخست آنکه؛ بازپرداخت تسهیلات بانکی قبلی دریافت شده تا پایان سال 1399 امهال میشود.
دوم؛ با پرداخت تسهیلات به کسبوکارهای آسیب دیده حوزه مذکور بر اساس بنگاه محوری، مطابق دستورالعمل مصوب کارگروه اقتصادی مقابله با پیامدهای ناشی از شیوع ویروس کرونا موافقت شد. متقاضیان مجازند تا پایان آذرماه سالجاری ثبتنام کنند. بازپرداخت اقساط این تسهیلات از اول اردیبهشت ماه سال 1400 خواهد بود. بنگاههایی که با دستورالعمل قبل تسهیلات دریافت کردهاند نیز مجاز به دریافت مابهالتفاوت تسهیلات طبق دستورالعمل جدید خواهند بود.
نگاهی به تسهیلات کرونایی بنگاههای آسیبدیده
از اسفندماه و با شیوع ویروس کرونا در ایران بخشهای مختلف اقتصاد کشور دچار زیان شدند و این بخشها نیازمند حمایت بودند. یکی از بزرگترین نهادهای اقتصاد کشور یعنی بنگاهها از مهمترین بخشهای آسیب دیده در این بحران بودند. به طوری که براساس گزارش مرکز آمار، شیوع ویروس کرونا موجب توقف کامل
۳۸ درصد کسبوکارها در اسفند ۹۸ و فروردین ۹۹ شد و این عدد در اردیبهشت به ۲۱ درصد کاهش یافت.
اقتصاد کشور در این ماههای ابتدایی شیوع کووید-19 با شرایطی مواجه بود که تنها ۲۲ درصد کسبوکارها در اسفند و فروردین ماه با تمام ظرفیت فعالیت میکردند و آمار اردیبهشت ماه نیز به ۳۴ درصد رسیده بود.
از این رو، دولت از سیزدهم خردادماه ثبتنام در سامانه کارا برای دریافت تسهیلات شروع و پرداخت تسهیلات کرونا را آغاز کرد که تا پایان آبان ماه تمدید شده است. در راستای حمایت از کسب و کارها، در مجموع ۱۴ رسته اصلی و ۸۵۰ زیررسته شناسایی شد. تعداد بنگاههای آسیب دیده ذیل این ۱۴ رسته شامل سه میلیون واحد است که یک میلیون و ۳۰۰ واحد آن بیمه شده و دارای کد کارگاهی و یک میلیون و ۷۰۰ واحد فاقد بیمه و کد کارگاهی هستند. همچنین در این واحدها ۲.۸ میلیون نفر بیمه شده و سه میلیون نفر فاقد بیمه مشغول به کارند.
به گزارش ایرنا، تاکنون براساس آخرین آمار (۲۹ مهرماه) از میان ۵۵۱ هزار پرونده متقاضی دریافت وام کرونایی ۳۱۳ بنگاه تسهیلات به مبلغ ۶ هزار و ۲۴۷ میلیارد تومان دریافت کردهاند و این روند اکنون قرار است سرعت بیشتری بگیرد.
از وام یک میلیونی تا بیمه بیکاری
دوره همهگیری بیماری کرونا فقط بنگاههای اقتصادی نبودند که دولت حمایت از آنها را آغاز کرد. حمایت از اقشار آسیبپذیر نیز در اولویت نخست دولت قرار گرفت. به این ترتیب که وام یک میلیون تومانی یارانهای، تسهیلات ودیعه مسکن، بیمه بیکاری و کمک هزینه ۲۰۰ تا ۶۰۰ هزار تومانی نیز در دستور کار قرار گرفت. به هرحال، با پاندمی کرونا و تأکید بهداشت جهانی بر کاهش ترددها و اعمال محدودیتها به منظور حفظ فاصلهگذاری اجتماعی، سطح درآمدی خانوارها مدتی است که روند نزولی به خود گرفته و در این میان تحریمها نیز با اثرگذاری بر مؤلفههای اقتصادی شرایط را سختتر کرده است. از این رو، پرداخت تسهیلات بانکی به شکل وام قرضالحسنه یک میلیون تومانی به خانوارهای یارانه بگیر یکی از مصوبات حمایتی دولت بود که اجرا شد که کارکرد آن بیشتر به اوایل دوره شیوع و محدودیتهای شدید ترددی مربوط میشود.
مبلغ وام یک میلیون تومان و نرخ کارمزد چهار درصد است که اقساط آن از ابتدای تیر ماه به مدت ۳۰ ماه و هر قسط ۳۵هزار تومان از یارانه سرپرست خانوار کسر میشود و تا کنون چهار قسط آن از حساب یارانهبگیران اخذ شده است.
موضوع دیگر، پرداخت مبلغ ۲۰۰ الی ۶۰۰هزار تومان به یک میلیون خانوار با جمعیت سه میلیون نفر که عضو کارمند یا بازنشسته نداشتند، بود. افرادی که تحت پوشش بیمه یا نهادهای حمایتی هم نیستند. مسئولان ماهانه ۳۵۰ میلیارد تومان را به این بند اختصاص دادند. میزان کمک بین ۲۰۰ هزار تا ۶۰۰ هزار تومان بسته به بعد خانوار به این ترتیب که خانوار یک نفره ۲۰۰ هزار تومان، دو نفره ۳۰۰هزار تومان، سه نفره ۴۰۰ هزار تومان، چهار نفره ۵۰۰ هزار تومان و پنج نفره و بیشتر ۶۰۰ هزار تومان، در چهار مرحله پرداخت شده است که آخرین مرحله آن ۳۱ خرداد ۹۹ توسط سازمان هدفمندسازی یارانهها، واریز شد. بیمه بیکاری کرونا، راهکار دیگر دولت برای حمایت از معیشت مردم بود. به این منظور سامانهای به آدرس
bimebikari.mcls.gov.ir راهاندازی شد تا افراد درخواست خود را در آن ثبت کنند.
در این ارتباط بر اساس گزارش صدا و سیما، تازهترین آمار اعلامی از زبان سخنگوی دولت گویای آن است که با شیوع بیماری کرونا یک میلیون و ۶۰۰ هزار نفر از بازار کار خارج شدند و از این میزان ۸۵۰ هزار نفر متقاضی دریافت بیمه بیکاری بودند. با احتساب ۲۴۰ هزار نفر از افرادی که پیش از این مقرری بیمه بیکاری دریافت میکردند در مجموع یک میلیون و ۱۰۰ هزار نفر در لیست دریافت بیمه بیکاری قرار گرفتهاند. علی ربیعی میگوید که ۱۶۹ هزار نفر در دور جدید بازگشت به کار داشتند.
ایرنا به نقل از مهدی شکوری، مدیرکل امور بیمهشدگان سازمان تأمین اجتماعی نیز نوشته است که «تاکنون ۹۹۰ هزار نفر بیمه بیکاری دریافت کردند و ۶۲ هزار نفر نیز تا چند روز آینده مقرری بیمه بیکاری دریافت خواهند کرد.»
شنیده میشود که با وجود محدودیت شدید منابع مالی موجود، دولت بهدنبال افزایش سطوح حمایتی از آسیب دیدگان بحران کروناست و به همین منظور بانک مرکزی و نهادهای ذی ربط مدام در حال بررسی و تسریع روند حمایتی هستند. هرچند که آسیب اقتصادی ناشی از این بحران نه تنها در ایران بلکه در جهان، فراتر از حمایتهای انجام شده بوده است.
زنان باردار «بندر تنگ» دیگر در نیمه راه نمیمانند
زایمان سخت
مریم طالشی
گزارش نویس
«تا حالا 9 تا مار اینجا کشتهایم.» منظورش از اینجا، مرکز تسهیلات زایمانی روستای «کهیر» است؛ روستایی در بخش مرکزی شهرستان کنارک سیستان و بلوچستان.
معصومه هراتی، مامای روستاست، خودش اهل زاهدان است. روستای کهیر تنها مرکز زایمان را در منطقه دارد؛ منطقهای با روستاهای پراکنده و فاصلههای زیاد از هم. تمام زنان روستاهای اطراف برای زایمان به کهیر میآیند، گاهی در شرایط بسیار وخیم.
«زنهای باردار معمولاً از راههای صعبالعبور و گاهی با پای پیاده برای زایمان اینجا میآیند. بیشترشان وقتی میرسند در شرایطی هستند که باید سریع زایمان کنند و بدون فوت وقت باید کار را شروع کنیم. بعضیها در راه دچار خونریزی میشوند و با استرس شدیدی مراجعه میکنند. اینجا تنها مرکز روستاهای اطراف است اما مرکز ما هم ساختمان خوبی ندارد. کف موزاییک نیست و خاکی است. مار در مرکز دیده میشود و تا حالا 9 تا مار اینجا کشتهایم. عکسهایشان را هم برایتان میفرستم. زنهای اینجا مشکلات زیادی در دوران بارداری و خصوصاً زمان زایمان دارند. همین راههای صعبالعبور هم گاهی صعبالعبورتر میشود، مثلاً وقتی سیل میآید که اینجا احتمالش هم زیاد است، دیگر رسیدن به کهیر برایشان غیرممکن میشود و جان مادر و نوزاد به خطر میافتد. البته پزشک و ماما به روستاهای صعبالعبور سرکشی میکنند تا زنان باردار را شناسایی کنند و برایشان داروهایی مثل قرص آهن ببرند و وضعیتشان را چک کنند اما به هرحال برای زایمان مجبورند از اطراف به همین مرکز مراجعه کنند.»
کهیر سالهاست محل مراجعه زنانی شده که موعد زایمانشان فرا میرسد و شادی رسیدن نوزاد با ترس ناشی از بد بودن شرایط برایشان در هم میآمیزد. زنان روستاهای اطراف همهشان همین وضع را دارند که «بندر تنگ» یکی از آنهاست؛ بندری زیبا که اگر نامش را در صفحات وب جستوجو کنید، بیشتر از همه چیز جاذبههای گردشگریاش را معرفی کردهاند. میتوانید عکسهای زیبایی از این بندر ببینید و محو ساحل بی نظیر و گلافشان بیمانندش شوید که مهمترین جاذبه گردشگری بندر محسوب میشود اما پشت این همه زیبایی، غمی پنهان وجود دارد از روزگار مردمی که برای سادهترین امور زندگی باید مشقتهای زیادی را متحمل شوند.
بندر تنگ تا کهیر حدود 50 دقیقه فاصله دارد، البته با ماشین. طی کردن این فاصله برای زنی باردار آن هم با پای پیاده احتمالاً چند ساعتی طول میکشد، تازه اگر سیل مسیر را نبسته باشد و اتفاق غیرمترقبه دیگری پیش نیاید.
«مردم اینجا توان مالی ندارند که بخواهند سوار ماشین شوند. اصلاً آنقدر ماشین از اینجا رد نمیشود.»
این را محمد نیکخواه، دهیار روستای بندرتنگ میگوید که به تازگی ساختمان مرکز جامع سلامتش را بچههای دست یاری به دشتیاری تجهیز کردهاند و حالا نام شهید حسین علیمرادی بر سردر مرکز نقش بسته است؛ کسی که جان خود را در راه خدمت به آموزش و آبادانی منطقه بلوچستان از دست داد.
«بندرتنگ و چهار روستای همجوارش، تقریباً 5 هزار نفر جمعیت دارند. مردم این روستاها برای مراجعه به مرکز بهداشت یا باید به چابهار میرفتند که 120 کیلومتر فاصله دارد و یا به کهیر که تنها روستایی است که مرکز سلامت دارد. با توجه به وضعیت معیشتی این مردم، چنین کاری چندان ممکن نیست. شاید 4 خانواده در روستا بتوانند رفت و آمد کنند اما همه نمیتوانند. تمام امید مردم این بود که مرکز سلامت روستا زودتر افتتاح شود. دستشان واقعاً درد نکند که این کار را انجام دادند و مرکز را تجهیز کردند. الان تجهیزات درمانگاهی داریم و پزشک هم به زودی مستقر میشود و همین طور ماما در مرکز هست اما فعلاً تخت زایمان نداریم و بیشتر مشکل ما تسهیلات زایمانی است که هنوز وجود ندارد. اینجا خانمهای زیادی نیاز به زایمان دارند که یا باید به کهیر مراجعه کنند که 50 کیلومتر فاصله دارد و یا چابهار که در 120 کیلومتری است. با علوم پزشکی هم در این باره صحبت کردهایم که گفتهاند فعلاً بودجه نداریم و مرکز فعلاً راهاندازی شود تا بعد ببینیم چه کار میکنیم. حالا هم مرکز راهاندازی شده و مردم امید پیدا کردهاند که مشکلاتشان در این زمینه حل شود.»
نبود امکانات درمانی در روستاهای کنارک سبب شد تا مردمی که علائم مشابه کرونا داشتند، نتوانند برای آزمایش و درمان مراجعه کنند؛ کسانی که ابتلایشان هیچ کجا ثبت نمیشود و بنابراین جزو آمار محسوب نمیشوند.
نیکخواه در این باره اینطور میگوید: «بعد از ماه رمضان یکهو یک بیماری بین کل مردم روستاهای شهرستان کنارک شایع شد که علائم تب و لرز و کمردرد داشت مثل علائم همین کرونا بود اما کسی مراجعه نکرد و مردم سعی کردند با داروهای گیاهی خودشان را درمان کنند چون پول نداشتند تا شهرستان بروند و آزمایش بدهند. خدا را شکر البته فوتی نداشتیم. البته قول دادهاند که آزمایشگاه مرکز سلامت هم تا یک ماه دیگر راهاندازی شود.»
«مرکز جامع سلامت بندر تنگ را تکنیسین اورژانس آنجا به ما معرفی کرد و عکسها و اطلاعاتش را فرستاد و گفت 4 سال پیش اینجا را ساختهاند. آن موقع زیر نظر علوم پزشکی زاهدان بود و بعد رفت زیر نظر علوم پزشکی ایرانشهر و همین طور هم به حال خودش رها شده و تجهیز نشده است. مردم برای کوچکترین کارهای درمانی باید مراجعه میکردند چابهار.»
این را طاهره مرادی، فعال اجتماعی و عضو مؤسسه «دست یاری به دشتیاری» میگوید و ادامه میدهد:«ما چون در بحث تحصیل و آموزش فعال بودیم اصلاً برنامه نداشتیم در این مسأله ورود کنیم البته دوست داشتیم در بحث بهداشت و درمان وارد شویم چون حسن علیمرادی، برادر شهید حسین علیمرادی پزشک است و دغدغههای پزشکی و درمانی دارد. با چند نفر صحبت کردیم که شما بیایید و این مرکز را تجهیز کنیم که به نتیجه نرسید. بالاخره تصمیم گرفتیم با همکاری علوم پزشکی ایرانشهر این کار را بکنیم که از طریق معین سعیدی، نماینده مجلس در چابهار، ایرانشهر، قصر قند و کنارک و دشتیاری با دکتر امینی فرد مدیر علوم پزشکی ایرانشهر صحبت کردیم و قبول کردند که نصف تجهیزات را ما متقبل شویم و نصف آن را علوم پزشکی و کتیبه به نام شهید حسین علیمرادی بخورد. تفاهمنامه را امضا کردند. آنها بیشتر بحث تجهیز پانسیون را داشتند و ما تجهیز مرکز پزشکی را. خرداد ماه بازدید کردیم از مرکز تا ویدئویی تهیه کنیم و کمپینی برای جذب کمک خیران تشکیل دهیم. خوشبختانه این مبلغ با همت خیران جذب شد و مرکز تجهیز و راهاندازی شد. الان تجهیزات پزشکی در مرکز موجود است و روز 24 مهرماه هم رسماً افتتاح شد.»
در سفر به سیستان و بلوچستان با زنان زیادی آشنا شدهام. زنی کهنسال به نام «صدگنج» را میشناسم که سالها قابله روستایشان بود. میگفت تمام زنان روستا بچههایشان را پیش خودم به دنیا آوردهاند. زنانی هم بودند البته که به سلامت از این مرحله نمیگذشتند. گاهی جان خودشان از دست میرفت و گاهی جان نوزاد هنوز از راه نرسیدهشان. زنان در روستاهای دورافتاده سیستان و بلوچستان میدانند وقتی زمان زایمانشان فرامیرسد، راه سختی در پیش دارند. حالا آنها به خاطر حفظ جان خود و کودکشان تلاش میکنند هر طوری هست، خودشان را به مراکز درمانی برسانند. در راه میمانند و ساعتها طول میکشد تا در وضعیتی وخیم به خانههای بهداشت و مراکز سلامت برسند به امید اینکه کودکشان در سلامت چشم به روی دنیا باز کند. حالا راه برای زنان بندرتنگ کوتاه شده و آنها امیدوارند دیگر مشقت راه را در ساعتهای مانده به زایمان به جان نخرند.
بنا بر اعلام مؤسسه پژوهشی IDC
<کرونا> فروش <فناوریهای پوشیدنی> را افزایش داد
میترا جلیلی
خبرنگار
با شیوع کرونا بخشهای مختلفی از اقتصاد کشورهای جهان تحت تأثیر کووید۱۹ قرار گرفت و صنعت فناوری هم از این مشکلات درامان نماند، اما جدیدترین تحقیقات نشان میدهد بخشی از این صنعت یعنی فناوریهای پوشیدنی بهدلیل استقبال مردم، همچنان بازار خود را حفظ کرده و حتی روندی رو به رشد دارد. فناوریهای پوشیدنی حالا دیگر در خط مقدم تشخیص بیماری کرونا قرار گرفتهاند و حتی در نگهداری از بیماران و تحقیقات بیمارستانی برای ساخت واکسن یا داروی کرونا نیز از ابزارهای اصلی محققان به شمار میروند.
فروش ۳۹۶میلیون گجت پوشیدنی
در طول بحران کرونا، مؤسسات پژوهشی مختلف به انتشار مقالات تحقیقی و ارائه آمارهای مختلف اقدام کردهاند که یکی از این مؤسسات، IDC است. مؤسسه پژوهشی IDC در تازهترین گزارش خود از رشد ۱۴.۵درصدی فروش محصولات فناوری پوشیدنی در سال ۲۰۲۰ خبر داده است. در این گزارش آمده است: با این که گمان میرفت پاندمی کرونا بر میزان فروش فناوریهای پوشیدنی تأثیری منفی بگذارد اما شاهد رشد ۱۴.۵درصدی فروش این محصولات هستیم.
طبق تحقیقات مؤسسه پژوهشی IDC، پیشبینی میشود تا پایان سال ۲۰۲۰ رقمی معادل ۳۹۶میلیون عدد فناوری پوشیدنی در جهان به فروش برسد که هرچند این عدد از رقم پیشبینی شده قبلی توسط مؤسسه IDCکمتر است ولی نسبت بهرقم ۳۴۵.۹میلیونی سال ۲۰۱۹ رشدی ۱۴.۵درصدی نشان میدهد. همچنین انتظار میرود تا سال ۲۰۲۴ تعداد گجتهای پوشیدنی به فروش رسیده به ۶۳۷.۱میلیون عدد برسد.
در این گزارش همچنین اشاره شده است که در سه ماهه نخست امسال بهدلیل قرنطینه و بیکار شدن بسیاری از مردم جهان و بالطبع حذف کالاهای غیرضروری از سبد خرید مردم، میزان فروش فناوریهای پوشیدنی تا حد زیادی کاهش یافت اما کمی بعد با توجه به این که مردم متوجه اهمیت استفاده از این فناوریها برای مقابله با ویروس کرونا، اطلاع زودهنگام از بیماری کرونا و... شدند، این فروش بالاتر رفت. درواقع میتوان گفت با وجود ناکامی بازار فناوریهای پوشیدنی در سه ماهه نخست سالجاری میلادی، از سه ماهه دوم سال، کووید۱۹ عاملی برای رشد تقاضا برای فناوریهای پوشیدنی بهشمار رفت و این روند ادامه دار شد. هرچند درنهایت میزان رشد فروش این فناوریها مطابق پیشبینیها نبود اما به هرحال این میزان رشد فروش در بحران کرونا، یک موفقیت بزرگ بهشمار میآید.
همچنین اطلاعات مؤسسه GlobalData نشان میدهد با افزایش استقبال از پیشبینی علائم بیماری، سیستمهای ردیاب بیماری و همچنین سیستمهای مانیتورینگ بیماران، بازار فناوریهای پوشیدنی از ۲۷میلیارد دلار سال ۲۰۱۹ به ۶۴میلیارد دلار در سال ۲۰۲۴ خواهد رسید که نشان از نرخ رشد مرکب سالانه(CAGR)۱۹درصدی و رشد سرمایه دارد.همچنین در این گزارش آمده است ارزش بازار فناوریهای پوشیدنی در سال ۲۰۲۳ به ۵۴.۴میلیارد دلار میرسد.
مقابله هوش مصنوعی با کرونا
در گزارش مؤسسه پژوهشیIDC آمده است فناوریهای پوشیدنی از تکنولوژیهایی همچون هوش مصنوعی، یادگیری ماشینی(machine learning)، اینترنت اشیا و آنالیز بیگ دیتا(ابر داده) استفاده میکنند تا با نظارت بر الگوی خواب، ضربان قلب، دمای بدن و... نقشی عمده در تشخیص زودهنگام علائم کرونا داشته باشند. این موضوع بویژه در زمستان که علائم این بیماری با آنفلوانزا و سرماخوردگیهای معمولی ممکن است اشتباه گرفته شود از اهمیت بیشتری برخوردار است. پیش از این نیز با توجه به حجم خستگی بدن و میزان ضربان قلب، از محصولات فیت بیت برای شناسایی آنفلوانزا استفاده شده و نتیجه رضایتبخش بوده است، حالا هم این محصولات در همهگیری کرونا به یاری بشر آمدهاند.یکی دیگر از فناوریهای پوشیدنی که در بحران کرونا یاریگر مردم بوده، انگشتر Oura است. این فناوری پوشیدنی که برای ردیابی کیفیت خواب و نظارت بر فعالیت کاربر طراحی شده میتواند با یک اپلیکیشن ویژه همراه و سازگار شود و درنهایت، علائمی ازجمله میزان دمای بدن را اندازهگیری کند. به این ترتیب اگر فرد، احتمالاً به کووید۱۹ آلوده شده باشد، میتواند سه روز قبل از بروز تظاهرات بیماری، موضوع را به کاربر یادآوری کند تا زنجیره انتقال ویروس سریعتر قطع شود.از دیگر فناوریهای پوشیدنی پرطرفدار در بحران کرونا، گجتهایی هستند که در اختیار پزشکان و کادر درمان قرار دارد تا بتوانند نظارت بر بیماران مبتلا به کرونا را از راه دور انجام دهند این موضوع سبب میشود تا احتمال بیمار شدن کادر درمان و وقوع بحران در این بخش بهحداقل ممکن برسد.
رونمایی زودهنگام از محصولات
در طول پاندمی کرونا، کمپانیها بهدنبال راههای ابتکاری برای کاهش میزان انتشار ویروس بودهاند و بهطور کلی تمرکز آنها بر تشخیص زودهنگام بیماری، درمان، نظارت و کنترل و همچنین پیشگیری بوده است. یکی از تلاشهای کمپانیهای فناوریهای پوشیدنی در راستای حذف پول نقد بوده است تا میزان انتقال ویروس بهحداقل برسد. همچنین فناوریهای پوشیدنی بهدنبال ردیابی دقیق تماس بیماران با اطرافیان ضمن حفظ حریم خصوصی فرد بودهاند که این عملکرد، تاکنون نقش مهمی در مهار انتشار این ویروس داشته است. همچنین اطلاعات جمعآوری شده توسط فناوریهای پوشیدنی به پیشبینی درباره رفتار ویروس و نحوه انتشار آن نیز کمک شایان توجهی کرده است.
در نیمه دوم سال ۲۰۲۰ فروش فناوریهای پوشیدنی ازجمله ساعتهای هوشمند، وسایل ردیاب سلامت و ورزشی رشد مناسبی داشتهاند هرچند بیشتر خریداران ترجیح میدهند از گجتی استفاده کنند که بیشتر به سلامت مرتبط باشد. در همین راستا کمپانیهای بزرگی همچون اپل، سامسونگ، Fitbit, Withings و همچنین Oppo فناوریهای پوشیدنی خود را زودتر از موعد انتظار روانه بازار کردند تا بخشی از کاهش درآمد ناشی از کرونا را جبران کنند.هرچند کرونا هم بر قدرت خرید مردم تأثیر گذاشته و هم با دورکاری و بسته شدن تعدادی از کارخانهها، تا مدتی این کمپانیها به قطعات و لوازم مورد نیاز خود دسترسی نداشتند و نمیتوانستند محصولاتشان را تولید کنند، اما اکنون این کمپانیها فناوریهای پوشیدنی مجهز به ECG، شناسایی آریتمی قلب، سنجش میزان اکسیژن خون، سنجش قدرت ریهها در تنفس و... را به بازار ارائه کرده یا در حال طراحی و تولید آن هستند. ازسوی دیگر این کمپانیها تلاش دارند تا چند فناوری پوشیدنی را در قالب یک محصول ارائه دهند بهعنوان مثال ساعت هوشمندی که به کاربر کمک میکند تا بهجای استفاده از چند وسیله و سنسور، تنها از یک محصول استفاده کند و بیشتر نیازهایش برطرف شود.کووید۱۹ در سه ماهه نخست ۲۰۲۰ بر زنجیره تأمین قطعات مورد نیاز ساعتهای هوشمند، تلفنهای هوشمند و کامپیوترهای خانگی(PC) تأثیرگذار بود اما برندهایی همچون هوآوی، گارمین و هوآمی(Huami) بهدلیل اتکای کمتر به بازار چین و حضور در بازارهایی همچون امریکا، اروپا و بخشهایی از آسیا کمتر از سایر برندها متضرر شدند.
این برندهای موفق
اما در بحران کرونا کدام برندها در ارائه فناوریهای پوشیدنی و فروش آن موفقتر بوده و سهم بیشتری از بازار را به خود اختصاص داده اند؟ در پاسخ به این سؤال باید گفت گزارش IDC نشان میدهد در نیمه نخست امسال اپل در رأس فروش فناوریهای پوشیدنی قرار گرفت و موفق شد ۲۹.۳درصد از سهم بازار را به خود اختصاص دهد. برند شیائومی هم با ۱۴درصد سهم بازار در رتبه دوم قرار گرفت و پس از آن، سامسونگ با سهم ۱۱.۹درصدی سومین کمپانی برتر در فروش این گجتهای پوشیدنی بهشمار میرود. البته باید گفت سامسونگ این موقعیت را مدیون ارائه نسل تازه ایربادهای Galaxy Buds خود است. پس از آن هوآوی و Honor از زیرمجموعههای این برند با سهم ۸.۱درصدی در جایگاه چهارم این جدول ایستاده است. با وجود بسته بودن بازارها در طول قرنطینه، هوآوی بهدلیل ارائه قدرتمند خدمات آنلاین و ارتباط مناسب با مشتریان و فروشندگان موفقیتهای بزرگی در چین کسب کرد. هرچند دونالد ترامپ موانع بسیاری بر سر راه این غول دنیای فناوری ایجاد کرد اما این برند حتی بیرون از چین هم در اروپا، امریکای لاتین و برخی بازارهای آسیایی موفقیتهایی بهدست آورد. فیت بیت هم پس از هوآوی با سهم ۳درصدی بازار قرار گرفت و سایر برندها هم ۲۲.۳درصد بازار فناوریهای پوشیدنی را به خود اختصاص دادند.
خبرنگار
با شیوع کرونا بخشهای مختلفی از اقتصاد کشورهای جهان تحت تأثیر کووید۱۹ قرار گرفت و صنعت فناوری هم از این مشکلات درامان نماند، اما جدیدترین تحقیقات نشان میدهد بخشی از این صنعت یعنی فناوریهای پوشیدنی بهدلیل استقبال مردم، همچنان بازار خود را حفظ کرده و حتی روندی رو به رشد دارد. فناوریهای پوشیدنی حالا دیگر در خط مقدم تشخیص بیماری کرونا قرار گرفتهاند و حتی در نگهداری از بیماران و تحقیقات بیمارستانی برای ساخت واکسن یا داروی کرونا نیز از ابزارهای اصلی محققان به شمار میروند.
فروش ۳۹۶میلیون گجت پوشیدنی
در طول بحران کرونا، مؤسسات پژوهشی مختلف به انتشار مقالات تحقیقی و ارائه آمارهای مختلف اقدام کردهاند که یکی از این مؤسسات، IDC است. مؤسسه پژوهشی IDC در تازهترین گزارش خود از رشد ۱۴.۵درصدی فروش محصولات فناوری پوشیدنی در سال ۲۰۲۰ خبر داده است. در این گزارش آمده است: با این که گمان میرفت پاندمی کرونا بر میزان فروش فناوریهای پوشیدنی تأثیری منفی بگذارد اما شاهد رشد ۱۴.۵درصدی فروش این محصولات هستیم.
طبق تحقیقات مؤسسه پژوهشی IDC، پیشبینی میشود تا پایان سال ۲۰۲۰ رقمی معادل ۳۹۶میلیون عدد فناوری پوشیدنی در جهان به فروش برسد که هرچند این عدد از رقم پیشبینی شده قبلی توسط مؤسسه IDCکمتر است ولی نسبت بهرقم ۳۴۵.۹میلیونی سال ۲۰۱۹ رشدی ۱۴.۵درصدی نشان میدهد. همچنین انتظار میرود تا سال ۲۰۲۴ تعداد گجتهای پوشیدنی به فروش رسیده به ۶۳۷.۱میلیون عدد برسد.
در این گزارش همچنین اشاره شده است که در سه ماهه نخست امسال بهدلیل قرنطینه و بیکار شدن بسیاری از مردم جهان و بالطبع حذف کالاهای غیرضروری از سبد خرید مردم، میزان فروش فناوریهای پوشیدنی تا حد زیادی کاهش یافت اما کمی بعد با توجه به این که مردم متوجه اهمیت استفاده از این فناوریها برای مقابله با ویروس کرونا، اطلاع زودهنگام از بیماری کرونا و... شدند، این فروش بالاتر رفت. درواقع میتوان گفت با وجود ناکامی بازار فناوریهای پوشیدنی در سه ماهه نخست سالجاری میلادی، از سه ماهه دوم سال، کووید۱۹ عاملی برای رشد تقاضا برای فناوریهای پوشیدنی بهشمار رفت و این روند ادامه دار شد. هرچند درنهایت میزان رشد فروش این فناوریها مطابق پیشبینیها نبود اما به هرحال این میزان رشد فروش در بحران کرونا، یک موفقیت بزرگ بهشمار میآید.
همچنین اطلاعات مؤسسه GlobalData نشان میدهد با افزایش استقبال از پیشبینی علائم بیماری، سیستمهای ردیاب بیماری و همچنین سیستمهای مانیتورینگ بیماران، بازار فناوریهای پوشیدنی از ۲۷میلیارد دلار سال ۲۰۱۹ به ۶۴میلیارد دلار در سال ۲۰۲۴ خواهد رسید که نشان از نرخ رشد مرکب سالانه(CAGR)۱۹درصدی و رشد سرمایه دارد.همچنین در این گزارش آمده است ارزش بازار فناوریهای پوشیدنی در سال ۲۰۲۳ به ۵۴.۴میلیارد دلار میرسد.
مقابله هوش مصنوعی با کرونا
در گزارش مؤسسه پژوهشیIDC آمده است فناوریهای پوشیدنی از تکنولوژیهایی همچون هوش مصنوعی، یادگیری ماشینی(machine learning)، اینترنت اشیا و آنالیز بیگ دیتا(ابر داده) استفاده میکنند تا با نظارت بر الگوی خواب، ضربان قلب، دمای بدن و... نقشی عمده در تشخیص زودهنگام علائم کرونا داشته باشند. این موضوع بویژه در زمستان که علائم این بیماری با آنفلوانزا و سرماخوردگیهای معمولی ممکن است اشتباه گرفته شود از اهمیت بیشتری برخوردار است. پیش از این نیز با توجه به حجم خستگی بدن و میزان ضربان قلب، از محصولات فیت بیت برای شناسایی آنفلوانزا استفاده شده و نتیجه رضایتبخش بوده است، حالا هم این محصولات در همهگیری کرونا به یاری بشر آمدهاند.یکی دیگر از فناوریهای پوشیدنی که در بحران کرونا یاریگر مردم بوده، انگشتر Oura است. این فناوری پوشیدنی که برای ردیابی کیفیت خواب و نظارت بر فعالیت کاربر طراحی شده میتواند با یک اپلیکیشن ویژه همراه و سازگار شود و درنهایت، علائمی ازجمله میزان دمای بدن را اندازهگیری کند. به این ترتیب اگر فرد، احتمالاً به کووید۱۹ آلوده شده باشد، میتواند سه روز قبل از بروز تظاهرات بیماری، موضوع را به کاربر یادآوری کند تا زنجیره انتقال ویروس سریعتر قطع شود.از دیگر فناوریهای پوشیدنی پرطرفدار در بحران کرونا، گجتهایی هستند که در اختیار پزشکان و کادر درمان قرار دارد تا بتوانند نظارت بر بیماران مبتلا به کرونا را از راه دور انجام دهند این موضوع سبب میشود تا احتمال بیمار شدن کادر درمان و وقوع بحران در این بخش بهحداقل ممکن برسد.
رونمایی زودهنگام از محصولات
در طول پاندمی کرونا، کمپانیها بهدنبال راههای ابتکاری برای کاهش میزان انتشار ویروس بودهاند و بهطور کلی تمرکز آنها بر تشخیص زودهنگام بیماری، درمان، نظارت و کنترل و همچنین پیشگیری بوده است. یکی از تلاشهای کمپانیهای فناوریهای پوشیدنی در راستای حذف پول نقد بوده است تا میزان انتقال ویروس بهحداقل برسد. همچنین فناوریهای پوشیدنی بهدنبال ردیابی دقیق تماس بیماران با اطرافیان ضمن حفظ حریم خصوصی فرد بودهاند که این عملکرد، تاکنون نقش مهمی در مهار انتشار این ویروس داشته است. همچنین اطلاعات جمعآوری شده توسط فناوریهای پوشیدنی به پیشبینی درباره رفتار ویروس و نحوه انتشار آن نیز کمک شایان توجهی کرده است.
در نیمه دوم سال ۲۰۲۰ فروش فناوریهای پوشیدنی ازجمله ساعتهای هوشمند، وسایل ردیاب سلامت و ورزشی رشد مناسبی داشتهاند هرچند بیشتر خریداران ترجیح میدهند از گجتی استفاده کنند که بیشتر به سلامت مرتبط باشد. در همین راستا کمپانیهای بزرگی همچون اپل، سامسونگ، Fitbit, Withings و همچنین Oppo فناوریهای پوشیدنی خود را زودتر از موعد انتظار روانه بازار کردند تا بخشی از کاهش درآمد ناشی از کرونا را جبران کنند.هرچند کرونا هم بر قدرت خرید مردم تأثیر گذاشته و هم با دورکاری و بسته شدن تعدادی از کارخانهها، تا مدتی این کمپانیها به قطعات و لوازم مورد نیاز خود دسترسی نداشتند و نمیتوانستند محصولاتشان را تولید کنند، اما اکنون این کمپانیها فناوریهای پوشیدنی مجهز به ECG، شناسایی آریتمی قلب، سنجش میزان اکسیژن خون، سنجش قدرت ریهها در تنفس و... را به بازار ارائه کرده یا در حال طراحی و تولید آن هستند. ازسوی دیگر این کمپانیها تلاش دارند تا چند فناوری پوشیدنی را در قالب یک محصول ارائه دهند بهعنوان مثال ساعت هوشمندی که به کاربر کمک میکند تا بهجای استفاده از چند وسیله و سنسور، تنها از یک محصول استفاده کند و بیشتر نیازهایش برطرف شود.کووید۱۹ در سه ماهه نخست ۲۰۲۰ بر زنجیره تأمین قطعات مورد نیاز ساعتهای هوشمند، تلفنهای هوشمند و کامپیوترهای خانگی(PC) تأثیرگذار بود اما برندهایی همچون هوآوی، گارمین و هوآمی(Huami) بهدلیل اتکای کمتر به بازار چین و حضور در بازارهایی همچون امریکا، اروپا و بخشهایی از آسیا کمتر از سایر برندها متضرر شدند.
این برندهای موفق
اما در بحران کرونا کدام برندها در ارائه فناوریهای پوشیدنی و فروش آن موفقتر بوده و سهم بیشتری از بازار را به خود اختصاص داده اند؟ در پاسخ به این سؤال باید گفت گزارش IDC نشان میدهد در نیمه نخست امسال اپل در رأس فروش فناوریهای پوشیدنی قرار گرفت و موفق شد ۲۹.۳درصد از سهم بازار را به خود اختصاص دهد. برند شیائومی هم با ۱۴درصد سهم بازار در رتبه دوم قرار گرفت و پس از آن، سامسونگ با سهم ۱۱.۹درصدی سومین کمپانی برتر در فروش این گجتهای پوشیدنی بهشمار میرود. البته باید گفت سامسونگ این موقعیت را مدیون ارائه نسل تازه ایربادهای Galaxy Buds خود است. پس از آن هوآوی و Honor از زیرمجموعههای این برند با سهم ۸.۱درصدی در جایگاه چهارم این جدول ایستاده است. با وجود بسته بودن بازارها در طول قرنطینه، هوآوی بهدلیل ارائه قدرتمند خدمات آنلاین و ارتباط مناسب با مشتریان و فروشندگان موفقیتهای بزرگی در چین کسب کرد. هرچند دونالد ترامپ موانع بسیاری بر سر راه این غول دنیای فناوری ایجاد کرد اما این برند حتی بیرون از چین هم در اروپا، امریکای لاتین و برخی بازارهای آسیایی موفقیتهایی بهدست آورد. فیت بیت هم پس از هوآوی با سهم ۳درصدی بازار قرار گرفت و سایر برندها هم ۲۲.۳درصد بازار فناوریهای پوشیدنی را به خود اختصاص دادند.
پیشبینی کارشناسان نشان میدهد
نیمه دوم متفاوت بازار مسکن تا پایان سال
سهیلا یادگاری
خبرنگار
شرایط بازار مسکن در سالهای گذشته نشان میهد در نیمه دوم سال نسبت به 6 ماهه اول، تغییرات قیمت و تعداد معاملات در این بازار کمتر است. اما به نظر میرسد اگر تحت تأثیر تحولات سیاسی، ثبات یا کاهش قیمت در بازارهای دیگر رخ دهد، بازار مسکن نیمه دوم امسال را متفاوت و با افزایش معاملات همراه با کاهش قیمتها به پایان برساند.
اطلاعات مربوط به قیمت و معاملات بازار مسکن، هر ماه از طریق آمارهای بانک مرکزی و مرکز آمار ارائه میشود و تحلیل تحولات بازار، معمولاً بر مبنای این دادههای آماری است. آخرین آمار رسمی بازار مسکن مربوط به شهریور است و هنوز آمارهای مهر از سوی مراجع رسمی اعلام نشده است. براساس آمارها، قیمت مسکن در نیمه اول امسال هرماه نسبت به ماه قبل از آن افزایش داشته و به خاطر این افزایش قیمت از تعداد معاملات کم شده است. آمار بانک مرکزی نشان میدهد متوسط قیمت مسکن در شهریور 24 میلیون تومان بود که افزایش 91 رصدی را نسبت به شهریور سال گذشته نشان میدهد.
تعداد معاملات آپارتمانهای مسکونی شهر تهران در شهریورماه سال ۱۳۹۹ به 8.5 هزار واحد مسکونی رسید که نسبت به ماه قبل و ماه مشابه سال قبل به ترتیب 6.8 درصد کاهش و 203 درصد افزایش نشان میدهد. البته با توجه به کاهش معاملات مسکن در شهریور 98، فعالان بازار مسکن معتقدند آمار رشد معاملات شهریور امسال نسبت به مدت مشابه سال قبل به خاطر افت چشمگیر معاملات سال گذشته است. همچنین بر اساس اعلام بانک مرکزی، متوسط قیمت خرید و فروش یک متر آپارتمان در شهر تهران 24 میلیون تومان بود که نسبت به ماه قبل و ماه مشابه سال قبل به ترتیب معادل 5.1 درصد افزایش نشان میدهد. گزارش مهرماه هنوز اعلام نشده است.
افزایش قیمت مسکن در نیمه نخست سال تحت تأثیر رشد قیمت در بازارهای دیگر بویژه در بازار ارز و طلا بود. البته به گفته برخی کارشناسان افزایش ارزش بازار سرمایه هم امسال بازار مسکن را متأثر کرده است. در دو ماه منتهی به مهرماه ۱۳۹۹ معاملات روند کاهشی داشته و دو افت ۳۵ درصد و 6.8 درصد ماهانه را تجربه کرد.
نیمه دوم متفاوت؟
بازار مسکن اگر شرایط عادی داشته باشد معمولاً نیمه اول سال را پر تحرک و نیمه دوم سال را با کاهش تحرکات به پایان میبرد. البته با توجه به اینکه این بازار کاملاً متأثر از تحولات بازارهای دیگر است، اگر بازارهای دیگر تلاطم داشته باشد، بازار مسکن هم به خاطر تلاطم بازارهای دیگر، از روند عادی خود خارج میشود. به همین دلیل امسال در 6 ماهه دوم سال ممکن است بازار مسکن متفاوت از نیمه دوم سالهای دیگر باشد.
مصطفی قلی خسروی، رئیس مشاوران املاک در گفتوگو با «ایران» گفت: بهخاطر انتخابات ریاست جمهوری امریکا، تحولات سیاسی در نیمه دوم امسال شرایط متفاوتی دارد. اگر این تحولات به آرامش بازارها و به دنبال آن کاهش نرخ ارز منجر شود، تأثیر آن بر بازار مسکن دیده خواهد شد و قیمت در این بازار هم کاهش را نشان خواهد داد.
اما در بازار مسکن بر خلاف بازارهای دیگر دورههای رکود و رونق وجود دارد. در دوره رونق رشد قیمت و افزایش تقاضا وجود دارد اما در دوره رکود قیمت مسکن افت نمیکند، بلکه ثبات قیمتی ایجاد میشود. به این معنی که اگر رشد قیمت مسکن به خاطر رشد قیمت در بازارهای دیگر اتفاق بیفتد، اما با کاهش قیمت در آن بازارها قیمت مسکن کاهشی نخواهد بود بلکه ممکن است مدتی قیمت در این بازار پایدار بماند. در حالی که در بازارهای دیگر کاهش یا افزایش قیمتها وجود دارد و قیمت در این بازارها برای چند ماه پایداری یا ثبات ندارد.
نرگس رزبان، کارشناس اقتصاد مسکن، در گفتوگو با «ایران» میگوید چون رشد قیمت در بازارهای دیگر در چند ماه اخیر بسیار زیاد بود و به تبع آن قیمت مسکن هم رشد بالایی داشت، قطعاً با کاهش نرخ ارز و طلا چشمانداز قیمت مسکن هم در ماههای پیش رو کاهش خواهد داشت.
به گفته این کارشناس اقتصاد مسکن، اگر تحولات سیاسی طوری پیش برود که در چند ماه آینده چشمانداز رشد قیمت ارز را داشته باشیم، قیمت مسکن رشد آرامی دارد. رشد قیمت مسکن به اندازه رشد قیمت در بازارهای دیگر نیست چون در 6 ماه گذشته رشد قیمتی به نهایت خود رسیده و متقاضیان مصرفی را از بازار خرید خارج کرده است. اما اگر نرخ ارز کاهش داشته باشد این اتفاق روی قیمت مسکن تأثیر کاهشی دارد. هر چند قیمت مسکن به اندازه قیمت خودرو، ارز یا سکه و طلا افت نخواهد داشت اما اطمینان داشته باشید کاهش قیمت مخصوصاً در برخی مناطق تهران را خواهیم داشت با این تحولات، رشد تعداد معاملات را هم در نیمه دوم سال مشاهده میکنیم.
رئیس اتحادیه مشاوران املاک هم بر این موضوع تأکید دارد که چهار مؤلفه، ارز، طلا، انرژی و بورس تأثیر مستقیم بر بازار مسکن دارد و اگر قیمت در این بازارها افزایشی باشد، در بازار مسکن مشکل ایجاد میشود چون رشد قیمت مسکن در هر متر رخ میدهد و ممکن است در یک ماه قیمت یک واحد از یک میلیارد به یک و نیم یا دو میلیارد تومان برسد.
به گفته خسروی، حتی اگر قیمت یک ملک مثلاً 50 تا 100 میلیون تومان رشد داشته باشد خریداران از معامله آن کنار میروند به همین دلیل افزایش قیمت مسکن باعث کاهش تقاضا در بازار شده است.
خسروی میگوید: کنترل قیمت در بازارهای دیگر تأثیر بسیار زیادی بر ثبات قیمت مسکن دارد. چون برای مثال مصالح ساختمانی تورم کمتری دارد و تولید داخل است اما 85 درصد هزینه مسکن نرخ زمین است که مستقیماً تحت تأثیر قیمتها در بازارهای موازی است.
رئیس مشاوران املاک به این نکته اشاره میکند که تورم مسکن برای مصرف کنندگان سود نیست و سود آن فقط برای معاملات سرمایهای و سوداگری است بنابراین مالکانی که یک واحد دارند و در آن زندگی میکنند، هیچ سودی از افزایش حتی یک میلیارد تومانی ملک خود نمیبرند و حتی به خاطر افزایش تورم و بالا رفتن هزینهها از افزایش قیمت ملک خود متضرر هم میشوند.
روند کاهشی نرخ ارز، طلا و افت شاخص بورس در هفته گذشته در بازار مسکن تأثیر هر چند اندک داشت و نرخهای پیشنهادی در فایلهای فروش مسکن در برخی مناطق افت داشت اما کارشناسان چشمانداز کاهش یا رشد قیمت در بازار مسکن را در انتظار تحولات سیاسی میدانند.
بازار اجاره
در بازار اجاره، اما امسال علاوه بر متغیرهای عمومی تأثیرگذار بر قیمت اجاره، شیوع کرونا تأثیر بیشتری بر تحولات این بازار داشت. آن طور که یکی از مشاوران املاک منطقه 7 تهران به ما میگوید: به خاطر کرونا در بهار و تابستان که همیشه بیشترین جابهجایی فصلی را داریم، جابهجاییها کم شده و بیشتر مستأجران و مالکان قرارداد خود را تمدید کردهاند.
امسال در بازار اجاره همچنین دو سیاست جدید به خاطر شیوع کرونا اجرا شد. تعیین محدودیت سقف برای افزایش اجاره بها و پرداخت وام کمک ودیعه مسکن به افراد واجد شرایط دو برنامه حمایتی سیاستگذاران از مستاجران بود. با این حال مشاوران املاک یا برخی مستأجران میگویند این تعیین سقف برای افزایش اجاره، هم تأثیر مثبت و هم تأثیر منفی بر قرارداد اجاره آنها داشته است. بر اساس تصمیم دولت حداکثر افزایش سقف اجاره برای مثال در شهر تهران 25 درصد اعلام شد. مستأجران ناراضی میگویند صاحبخانه هر سال حدود 15 درصد به اجاره اضافه میکرد اما امسال برخی صاحبخانهها حداکثر سقف قیمتی اعلام شده را در نظر میگیرند و قیمت را با 25 درصد افزایش در نظر میگیرند. اما تعیین محدودیت سقف افزایش اجاره بها به گفته مشاوران املاک برای واحدهای بزرگ که قیمت اجاره بالایی دارد بهتر بوده چون مالکان این واحدها هر سال افزایش سقف اجاره بیش از 25 درصد را در نظر میگرفتند اما امسال تصمیم دولت باعث شده دست آنها برای افزایش زیاد اجاره بها باز نباشد.
با توجه به اینکه قیمت اجاره بر اساس تورم و قیمت مسکن تعیین میشود بنابراین اگر تأثیر تحولات سیاسی به سمت کاهش قیمت در بازارهای دیگر و در بازار مسکن باشد، رشد قیمت در بازار اجاره هم، در نیمه دوم سال، آرامتر از نیمه اول خواهد بود و جابهجاییها هم با توجه به ادامه کرونا، همچنان کاهشی خواهد بود.
خبرنگار
شرایط بازار مسکن در سالهای گذشته نشان میهد در نیمه دوم سال نسبت به 6 ماهه اول، تغییرات قیمت و تعداد معاملات در این بازار کمتر است. اما به نظر میرسد اگر تحت تأثیر تحولات سیاسی، ثبات یا کاهش قیمت در بازارهای دیگر رخ دهد، بازار مسکن نیمه دوم امسال را متفاوت و با افزایش معاملات همراه با کاهش قیمتها به پایان برساند.
اطلاعات مربوط به قیمت و معاملات بازار مسکن، هر ماه از طریق آمارهای بانک مرکزی و مرکز آمار ارائه میشود و تحلیل تحولات بازار، معمولاً بر مبنای این دادههای آماری است. آخرین آمار رسمی بازار مسکن مربوط به شهریور است و هنوز آمارهای مهر از سوی مراجع رسمی اعلام نشده است. براساس آمارها، قیمت مسکن در نیمه اول امسال هرماه نسبت به ماه قبل از آن افزایش داشته و به خاطر این افزایش قیمت از تعداد معاملات کم شده است. آمار بانک مرکزی نشان میدهد متوسط قیمت مسکن در شهریور 24 میلیون تومان بود که افزایش 91 رصدی را نسبت به شهریور سال گذشته نشان میدهد.
تعداد معاملات آپارتمانهای مسکونی شهر تهران در شهریورماه سال ۱۳۹۹ به 8.5 هزار واحد مسکونی رسید که نسبت به ماه قبل و ماه مشابه سال قبل به ترتیب 6.8 درصد کاهش و 203 درصد افزایش نشان میدهد. البته با توجه به کاهش معاملات مسکن در شهریور 98، فعالان بازار مسکن معتقدند آمار رشد معاملات شهریور امسال نسبت به مدت مشابه سال قبل به خاطر افت چشمگیر معاملات سال گذشته است. همچنین بر اساس اعلام بانک مرکزی، متوسط قیمت خرید و فروش یک متر آپارتمان در شهر تهران 24 میلیون تومان بود که نسبت به ماه قبل و ماه مشابه سال قبل به ترتیب معادل 5.1 درصد افزایش نشان میدهد. گزارش مهرماه هنوز اعلام نشده است.
افزایش قیمت مسکن در نیمه نخست سال تحت تأثیر رشد قیمت در بازارهای دیگر بویژه در بازار ارز و طلا بود. البته به گفته برخی کارشناسان افزایش ارزش بازار سرمایه هم امسال بازار مسکن را متأثر کرده است. در دو ماه منتهی به مهرماه ۱۳۹۹ معاملات روند کاهشی داشته و دو افت ۳۵ درصد و 6.8 درصد ماهانه را تجربه کرد.
نیمه دوم متفاوت؟
بازار مسکن اگر شرایط عادی داشته باشد معمولاً نیمه اول سال را پر تحرک و نیمه دوم سال را با کاهش تحرکات به پایان میبرد. البته با توجه به اینکه این بازار کاملاً متأثر از تحولات بازارهای دیگر است، اگر بازارهای دیگر تلاطم داشته باشد، بازار مسکن هم به خاطر تلاطم بازارهای دیگر، از روند عادی خود خارج میشود. به همین دلیل امسال در 6 ماهه دوم سال ممکن است بازار مسکن متفاوت از نیمه دوم سالهای دیگر باشد.
مصطفی قلی خسروی، رئیس مشاوران املاک در گفتوگو با «ایران» گفت: بهخاطر انتخابات ریاست جمهوری امریکا، تحولات سیاسی در نیمه دوم امسال شرایط متفاوتی دارد. اگر این تحولات به آرامش بازارها و به دنبال آن کاهش نرخ ارز منجر شود، تأثیر آن بر بازار مسکن دیده خواهد شد و قیمت در این بازار هم کاهش را نشان خواهد داد.
اما در بازار مسکن بر خلاف بازارهای دیگر دورههای رکود و رونق وجود دارد. در دوره رونق رشد قیمت و افزایش تقاضا وجود دارد اما در دوره رکود قیمت مسکن افت نمیکند، بلکه ثبات قیمتی ایجاد میشود. به این معنی که اگر رشد قیمت مسکن به خاطر رشد قیمت در بازارهای دیگر اتفاق بیفتد، اما با کاهش قیمت در آن بازارها قیمت مسکن کاهشی نخواهد بود بلکه ممکن است مدتی قیمت در این بازار پایدار بماند. در حالی که در بازارهای دیگر کاهش یا افزایش قیمتها وجود دارد و قیمت در این بازارها برای چند ماه پایداری یا ثبات ندارد.
نرگس رزبان، کارشناس اقتصاد مسکن، در گفتوگو با «ایران» میگوید چون رشد قیمت در بازارهای دیگر در چند ماه اخیر بسیار زیاد بود و به تبع آن قیمت مسکن هم رشد بالایی داشت، قطعاً با کاهش نرخ ارز و طلا چشمانداز قیمت مسکن هم در ماههای پیش رو کاهش خواهد داشت.
به گفته این کارشناس اقتصاد مسکن، اگر تحولات سیاسی طوری پیش برود که در چند ماه آینده چشمانداز رشد قیمت ارز را داشته باشیم، قیمت مسکن رشد آرامی دارد. رشد قیمت مسکن به اندازه رشد قیمت در بازارهای دیگر نیست چون در 6 ماه گذشته رشد قیمتی به نهایت خود رسیده و متقاضیان مصرفی را از بازار خرید خارج کرده است. اما اگر نرخ ارز کاهش داشته باشد این اتفاق روی قیمت مسکن تأثیر کاهشی دارد. هر چند قیمت مسکن به اندازه قیمت خودرو، ارز یا سکه و طلا افت نخواهد داشت اما اطمینان داشته باشید کاهش قیمت مخصوصاً در برخی مناطق تهران را خواهیم داشت با این تحولات، رشد تعداد معاملات را هم در نیمه دوم سال مشاهده میکنیم.
رئیس اتحادیه مشاوران املاک هم بر این موضوع تأکید دارد که چهار مؤلفه، ارز، طلا، انرژی و بورس تأثیر مستقیم بر بازار مسکن دارد و اگر قیمت در این بازارها افزایشی باشد، در بازار مسکن مشکل ایجاد میشود چون رشد قیمت مسکن در هر متر رخ میدهد و ممکن است در یک ماه قیمت یک واحد از یک میلیارد به یک و نیم یا دو میلیارد تومان برسد.
به گفته خسروی، حتی اگر قیمت یک ملک مثلاً 50 تا 100 میلیون تومان رشد داشته باشد خریداران از معامله آن کنار میروند به همین دلیل افزایش قیمت مسکن باعث کاهش تقاضا در بازار شده است.
خسروی میگوید: کنترل قیمت در بازارهای دیگر تأثیر بسیار زیادی بر ثبات قیمت مسکن دارد. چون برای مثال مصالح ساختمانی تورم کمتری دارد و تولید داخل است اما 85 درصد هزینه مسکن نرخ زمین است که مستقیماً تحت تأثیر قیمتها در بازارهای موازی است.
رئیس مشاوران املاک به این نکته اشاره میکند که تورم مسکن برای مصرف کنندگان سود نیست و سود آن فقط برای معاملات سرمایهای و سوداگری است بنابراین مالکانی که یک واحد دارند و در آن زندگی میکنند، هیچ سودی از افزایش حتی یک میلیارد تومانی ملک خود نمیبرند و حتی به خاطر افزایش تورم و بالا رفتن هزینهها از افزایش قیمت ملک خود متضرر هم میشوند.
روند کاهشی نرخ ارز، طلا و افت شاخص بورس در هفته گذشته در بازار مسکن تأثیر هر چند اندک داشت و نرخهای پیشنهادی در فایلهای فروش مسکن در برخی مناطق افت داشت اما کارشناسان چشمانداز کاهش یا رشد قیمت در بازار مسکن را در انتظار تحولات سیاسی میدانند.
بازار اجاره
در بازار اجاره، اما امسال علاوه بر متغیرهای عمومی تأثیرگذار بر قیمت اجاره، شیوع کرونا تأثیر بیشتری بر تحولات این بازار داشت. آن طور که یکی از مشاوران املاک منطقه 7 تهران به ما میگوید: به خاطر کرونا در بهار و تابستان که همیشه بیشترین جابهجایی فصلی را داریم، جابهجاییها کم شده و بیشتر مستأجران و مالکان قرارداد خود را تمدید کردهاند.
امسال در بازار اجاره همچنین دو سیاست جدید به خاطر شیوع کرونا اجرا شد. تعیین محدودیت سقف برای افزایش اجاره بها و پرداخت وام کمک ودیعه مسکن به افراد واجد شرایط دو برنامه حمایتی سیاستگذاران از مستاجران بود. با این حال مشاوران املاک یا برخی مستأجران میگویند این تعیین سقف برای افزایش اجاره، هم تأثیر مثبت و هم تأثیر منفی بر قرارداد اجاره آنها داشته است. بر اساس تصمیم دولت حداکثر افزایش سقف اجاره برای مثال در شهر تهران 25 درصد اعلام شد. مستأجران ناراضی میگویند صاحبخانه هر سال حدود 15 درصد به اجاره اضافه میکرد اما امسال برخی صاحبخانهها حداکثر سقف قیمتی اعلام شده را در نظر میگیرند و قیمت را با 25 درصد افزایش در نظر میگیرند. اما تعیین محدودیت سقف افزایش اجاره بها به گفته مشاوران املاک برای واحدهای بزرگ که قیمت اجاره بالایی دارد بهتر بوده چون مالکان این واحدها هر سال افزایش سقف اجاره بیش از 25 درصد را در نظر میگرفتند اما امسال تصمیم دولت باعث شده دست آنها برای افزایش زیاد اجاره بها باز نباشد.
با توجه به اینکه قیمت اجاره بر اساس تورم و قیمت مسکن تعیین میشود بنابراین اگر تأثیر تحولات سیاسی به سمت کاهش قیمت در بازارهای دیگر و در بازار مسکن باشد، رشد قیمت در بازار اجاره هم، در نیمه دوم سال، آرامتر از نیمه اول خواهد بود و جابهجاییها هم با توجه به ادامه کرونا، همچنان کاهشی خواهد بود.
غلامرضا بهروان، مشاور امور مسابقات سازمان لیگ در گفتوگو با «ایران» خبر داد
پروتکل جدید خیال تیمها را راحت میکند
حامد جیرودی / طبق برنامه قرار بود لیگ برتر بیستم از دهم آبان آغاز شود اما با ابلاغ محمد اسد مسجدی سرپرست فدراسیون پزشکی- ورزشی با موج جدید کرونا شروع مسابقات به ۱۶ آبان موکول شد. موضوعی که انتقاد تعدادی از باشگاهها را در پی داشت و مربیانی مانند جواد نکونام سرمربی فولاد، عبدالله ویسی سرمربی پیکان و ابراهیم صادقی سرمربی سایپا مدعی شدند تعویق لیگ به دلیل آماده نبودن برخی تیمها بوده است، نه کرونا. اعتراضی که با واکنش فدراسیون فوتبال مواجه شد: «سازمان لیگ از سیاستهای ستاد ملی مبارزه با کرونا تبعیت کرده است.»
ضمن اینکه سهیل مهدی، سرپرست کمیته مسابقات سازمان لیگ هم گفت: «کار سازمان لیگ خودسرانه نبوده و به هیچ عنوان قصد جانبداری از باشگاهی را نداشتیم. این اقدام از سوی ستاد مبارزه با کرونا در ورزش به ما ابلاغ شد و ما هم دستور آنها را اجرا کردیم.البته تعدادی از مربیان هم با ما تماس گرفتند و گفتند عقب انداختن بازیها تصمیم خوبی بود.»
در این شرایط غلامرضا بهروان، مشاور امور مسابقات سازمان لیگ در گفتوگو با خبرنگار«ایران» درباره انتقادها به تعویق یک هفتهای لیگ برتر صحبت کرد: «درخواست کتبی ستاد ملی مبارزه با کرونا به دلیل شرایط خاصی است که کشورمان با موج جدید شیوع ویروس با آن مواجه شده است. آرزو میکنم همه به سلامت از این مقطع عبور کنیم چون روز به روز وضع شیوع کرونا بدتر میشود و حتی کشورهایی مثل ایتالیا هم دوباره تغییراتی در مسابقات خود دادهاند. واقعیت این است که ما خودمان هم راضی نبودیم مسابقات عقب بیفتد و از طرفی هیچ تیمی به خاطر استراحت بیشتر چنین درخواستی نداشت. میخواستیم مسابقات دهم آبان شروع شود ولی در نهایت تصمیم بر این شد که فعلاً به تعویق بیفتد. امیدوارم شرایط به گونهای پیش برود که دیگر مسابقات به تعویق نیفتد.»
در این میان صفحه توئیتر تیم ملی بوسنی و هرزگوین اعلام کرد که این کشور دوازدهم نوامبر (22 آبان) دیداری تدارکاتی برابر ایران برگزار میکند. این در حالی است که با توجه به تعویق شروع لیگ ممکن است هفته دوم با بازی تیم ملی تداخل پیدا کند. گرچه هنوز تاریخ برگزاری هفته دوم اعلام نشده اما در هر حال اگر تیم ملی بخواهد به این سفر برود، حداقل چند روز هم اردو در ایران خواهد داشت. بهروان درباره این موضوع چنین پاسخ داد: «باید ببینیم چطور میشود. این بازی در فیفادی است ولی امیدواریم که مسابقات در تاریخ خودش برگزار شود و به تعویق نیفتد. البته کلاً مسابقات امسال به صورت فشرده برگزار خواهد شد. چون هم فصل جدید لیگ قهرمانان آسیا آغاز میشود و هم تیم ملی باید در بازیهای مقدماتی جام جهانی و فیفادیها به میدان برود. باشگاهها که تا الان همکاری کردهاند و ان شاء الله در آن موقع هم همکاری خواهند کرد. این فشردگی برای اکثر کشورهاست. البته کشورهای حاشیه خلیج فارس تیمهای کمتری در لیگهای خود دارند و برنامههای شان میتواند بازتر برگزار شود اما ما 16 تیم داریم و نمایندگانمان در آسیا هم فرصت بیشتری میخواهند تا به کارهای خود مثل پرواز و مسائل دیگر برسند.»
لیگ نوزدهم در شرایطی به پایان رسید که تا روز آخر نگرانیهای زیادی درباره کرونا وجود داشت و تعدادی از تیمها از اینکه امکانات لازم را برای رعایت پروتکلها در اختیار ندارند، گلایه داشتند. آیا امسال شرایط بهتری در این خصوص وجود خواهد داشت؟ بهروان چنین پاسخ داد: «کمیته پزشکی خود ما و خانم دکتر هراتیان پروتکلی تهیه کردهاند که مراحل نهاییاش را سپری میکند و بزودی ابلاغ میشود تا هم وضعیت بهتر شود و هم شرایط تیمها روتین باشد ولی درخصوص آزمایشها باید بگویم که ما یک بحث خود اظهاری هم داریم و در صورت اجرای پروتکل جدید تیمها میتوانند خاطر جمعتر باشند و با خیال راحت تر در مسابقات حاضر شوند.»
فدراسیون فوتبال هفته پیش اعلام کرد کلیات اساسنامه به تأیید فیفا رسیده است. بهروان درباره جزئیاتی که باید اصلاح شود، چنین توضیح داد: «جزئیات درباره شرایط برگزاری انتخابات و شرکت در آن است. موضوع اصلی این است که فیفا روی بند یک اساسنامه فرصتی داده که موضوع اینکه فدراسیون ما یک فدراسیون مستقل و غیردولتی باشد، اصلاح شود. این کار نیاز به قوانین بالا دستی دارد و دولت و مجلس باید کمک کنند تا این اتفاق بیفتد. امیدوارم هر چه زودتر اساسنامه تأیید و در اختیار مجمع گذاشته شود تا به تصویب آنها برسد. بعد از آن هم تاریخ ثبت نام مجدد کاندیداها و زمان برگزاری انتخابات مشخص شود.» گویا مسأله سابقه مدیریت 10 ساله توسط فیفا برداشته شده است. بهروان چنین توضیح داد: «سابقه مدیریت برداشته نشده اما کم شده و بیشترین تأکید فیفا روی دبیرکل است. درباره مدرک تحصیلی هم تسهیلاتی قائل شدهاند تا افراد راحتتر ثبت نام کنند.»
مسئولان قول ساخت بازار جدید ساحلی را دادهاند
خاکستر نشینی کاسبان بازار سوخته دیلم
زهره توکلی
خبرنگار
10 مهرماه بود که بازارچه ساحلی بندر دیلم تبدیل به خاکستر شد. بازاری که در آن 200 مغازه فعال بود و مکانی برای خرید مسافرانی که در این منطقه ساحلی تردد داشتند اما حالا دیگر چیزی از مغازهها و اجناس این بازار باقی نمانده است. در شرایط کرونا و مشکلات اقتصادی، این میتواند بدترین خبر برای دیلمیهایی باشد که بازارچه ساحلی شان، پای گردشگران و مسافران زیادی را به این بندر میکشید.
حالا خسارت دیدگان چشم به تحقق وعده کمکهایی دارند که هنگام آتشسوزی از سوی مسئولان به آنها داده شد. نماینده بازاریان ساحلی دیلم در گفتوگو با «ایران» در این باره گفت: برای کمک به متضرران در این بازار حرفهایی زده شده و قولهایی داده شده اما کارها کند پیش میرود.
عبدالرضا صلواتی که از ابتدای راهاندازی در این بازارچه حضور داشته است و فروشنده چادرهای مسافرتی و... بوده، افزود: جوانانی وارد این بازار شدند که جزو قشر ضعیف بودند با سختی و پس از 18سال تازه کارشان رونق گرفته بود. وی به مشکل سند این مغازهها نیز اشاره کرد و افزود: هنوز سند این مغازهها مشکل دارد و رسمی نیست. نماینده دیگر بازاریان نیز در گفتوگو با «ایران» گفت: از آنجا که شاغلان این بازار قشر ضعیفی بودند، برای کار در این مغازهها و خرید اجناس، ناچار به گرفتن وام شده بودند که با آتشسوزی نیز همه اجناس سوخته شده لذا برای بازپرداخت وامها مشکل دارند و باید برای آنها فکری شود.
محمدعلی (ابراهیم) کازرونی درباره مشکلات سند این مغازهها افزود: از چند ماه قبل زمین این بازارچه در تملک اداره مسکن و شهرسازی درآمده است در صورتی که خرید و فروش این مغازه بین بازاریان و شهرداری صورت گرفته بود و اسنادش موجود است. وی ادامه داد: 18سال قبل ما دستفروش بودیم و این زمینی که تبدیل به بازارچه ساحلی شده بود قبلاً محل تجمع حیوانات مرده و زباله و... بوده که خودمان پاکسازی کردیم و تبدیل به بازار پررونق شده بود که با آتشسوزی از بین رفت.
واگذاری مغازهها بدون ایمنسازی به مردم
پسر یکی از مغازه داران این بازارچه نیز که از 18سال قبل همراه پدر خود در این بازارچه مشغول به کار شده بود در گفتوگو با «ایران» گفت: الان زمان برای ما خیلی اهمیت دارد چون هرچه از زمان بگذرد خسارت دیدگان این بازارچه بیشتر متوجه وضعیت اسفبار خود میشوند و تنگناهای مالی بیشتر به آنها فشار وارد میکند.
سیدمحسن محمدی افزود: علت آتشسوزی هنوز مشخص نشده که آیا مجرم دارد یا نه اما مقصر آتشسوزی، شهرداری بوده؛ چون مجری ساخت بوده و این مغازهها را با گرفتن مبالغی به مردم واگذار کرده ولی هیچگونه ایمنی را در این بازارچه رعایت نکرده است. محمدی گفت: من و پدرم عیان را با برداشتن فایبرگلاس تغییر دادیم به همین دلیل به ما اجازه ساخت مجدد داده شد بنابراین سقف را ساختیم و اگر شهرداری به بقیه نیز اجازه ساخت سقفهای ایمن را میداد امروز شاهد این همه خسارت نبودیم.
وی افزود: شهرداری فقط از مغازه داران پول گرفته اما به فکر ایمنی مغازهها و بازار نبوده حتی طی این 18سال نیز برای هیچ کسی تذکر یا اخطاریه برای ایمنسازی مغازه نیامد.
محمدی ادامه داد: برخی از بازاریان که وام گرفته بودند مغازه خود را بیمه آتشسوزی کرده بودند اما پس از این آتشسوزی، کارشناسی که از بیمه مرکزی آمده بود اعلام کرد چون این مکان ایمن نبوده اصلاً نباید بیمه میشد برای همین زیر بار خسارت نیز نرفتند.
160مغازه با 68 مالک و 119مستأجر
رئیس اتاق اصناف شهرستان دیلم نیز در گفتوگو با «ایران» گفت: از آنجا که سالها قبل این مغازهها توسط شهرداری با اخذ مبالغی به مغازهداران واگذار شده بود، در جلسات برگزار شده پس از آتشسوزی، بحث مالکیت مغازههای این بازارچه مطرح شد که قرار شده وضعیت آن مشخص شود.
حسین اکبری افزود: برای ساخت مجدد مغازههای این بازارچه نیز قرار شده شهرداری از محل ستاد فرمان اجرایی امام(ره) و... وام بگیرد. برای بیکاری شاغلان در این بازار نیز قرار شده شهرداری با همکاری اصناف محلهایی را در سطح شهر جانمایی کند تا برای اشتغال بازاریان بهصورت موقت به بازارچه تبدیل شود.
وی درباره تعداد مغازههای این بازار گفت: 200پلاک در این بازار بوده اما چون مغازهها 6متری بودند در برخی موارد 2 یا 3 مغازه به یک مغازه بزرگتر تبدیل شده بود بر این اساس 160مغازه در این بازارچه بوده که البته تمامی مغازهها پر از اجناس بوده است. همچنین 68 مالک و 119 مستأجر در این بازار مشغول به کار بودند. اکبری در مورد مشاغل این بازار افزود: در این بازار همانند بازارهای دیگر، مغازههای کیف و کفش، لوازم برقی، پوشاک، لوازم آرایشی و بهداشتی، لوازم آشپزخانه، بدلی جات، پارچه و... فعال بود و که اجناس ایرانی و خارجی را به قیمت مناسب به مسافران و... عرضه میکردند.
واگذاری مغازهها به بازاریها بدون اخذ مبلغ
فرماندار شهرستان دیلم نیز در گفتوگو با «ایران» گفت: 18سال قبل قطعه زمین ساحلی در حدود 2هزار و 315 مترمربع توسط شهرداری وقت بهدلیل ساماندهی عدهای دستفروش به شکل بازارچه درآمد.
احمد دشتی افزود: پس از ایجاد بازارچه، شهرداری به مغازه داران شرایط واگذاری میدهد که در سال82 عنوان میشود که با مبلغ 250هزار تومان میتوانند مالک مغازهها شوند و در مرحله بعد هم یک میلیون تومان دیگر نیز از آنها اخذ شده اما مشکل این است که در آن زمان مالک این زمینها، شهرداری نبوده و در واقع مالکی نداشته است و مورد اختلاف نظر بوده چون زمین این بازارچه، زمین استحصالی از دریا بوده به همین دلیل اداره مسکن و شهرسازی مدعی بوده که این زمین متعلق به این اداره است و کشمکشی بین شهرداری و مسکن و شهرسازی بر سر این زمینها بوده که در نهایت سال گذشته این بازارچه بهنام اداره مسکن و شهرسازی سند زده میشود.
وی با بیان اینکه موافقت ضمنی برای واگذاری زمین این مغازهها به بازاریان از وزارت مسکن و شهرسازی گرفته شده است، اظهار داشت: قرار شده طی پروسهای مالکیت زمین ابتدا با قیمت نازلی به شهرداری واگذار شود تا بازاریان بدون دادن هزینه مجدد، صاحب مغازه شوند چون آن زمان بازاریان به قیمت روز این مغازهها را خریدند. وی ادامه داد: برخلاف تصور که گفته میشود چون افراد شاغل در این بازارچه، بازاری هستند پس باید ثروتمند باشند، این افراد قبل از ایجاد این بازارچه دستفروش بودند لذا افراد ضعیفی هستند اغلب این افراد بدهکار بانک یا تحت پوشش دستگاههای حمایتی هستند.
فرماندار درباره میزان خسارتها گفت: آمار تقریبی به دست آمده از فرمهای خوداظهاری بازاریان نشان داده که حدود 60 میلیارد تومان به بازاریان خسارت وارد شده است که با قطعی شدن آن، آمار نهایی مشخص میشود.
قطعی شدن مکانی برای اشتغال موقت تعدادی از بازاریان دیلم
وی افزود: برای اشتغال موقت بازاریان نیز مکانی رو به روی بازارچه در نظر گرفته شده است. این مکان، سوله خیرساز هست. در این سوله امکان ایجاد 70 تا 80 غرفه وجود دارد که مجوز فعالیت در این مکان گرفته شده و قرار شده شهرداری بزودی غرفهها را ایجاد کند و اولویت نیز با کسانی است که نسبت به بقیه قشر آسیب پذیرتری هستند و وضعیت مالی ضعیف تری دارند چون برخی از آنها در جای دیگر نیز مشغول به کار بودهاند.
دشتی گفت: از آنجا که چارچوب این مغازهها اغلب فلزی بوده است بنابراین با تخریب آنها آهنآلات زیادی از آنجا برداشت میشود لذا پول به دست آمده از فروش آنها به صندوق حمایتهای مردمی که به مدیریت امام جمعه شهر تشکیل شده، واریز میشود. وی افزود: البته برای افزایش کمکهای مردمی، امام جمعه شهر دیلم به برخی نهادهای حمایتی نظیر بنیاد مستضعفان و ستاد اجرایی فرمان امام(ره) نامه ارسال کرده که تسهیلات بلاعوض یا با بهره کم در اختیار خسارت دیدگان قرار دهند.
فرماندار دیلم در مورد علت آتشسوزی گفت: بررسیهای اولیه و استفاده از دوربینهای موجود نشان داده که این آتشسوزی عمدی نبوده و به احتمال زیاد قطع و اتصالی برق موجب وقوع این حریق شده است اما هنوز تحقیقات ادامه دارد. وی اظهار داشت: علت اصلی بیتوجهی به رعایت ایمنی در این بازارچه، به اختلاف مالکیت زمین این بازارچه برمی گردد چرا که بازاریها تمایل داشتند که محیط کار خود را ایمنسازی کنند و در این خصوص بارها مراجعه کردند. آنها نگران سقفهای ناایمن بودند و حتی هرسال برای مراسم چهارشنبه سوری نیز احساس خطر میکردند.
دشتی گفت: قرار شده شهرداری نقشهای که برای ساخت و ساز این مغازهها تهیه کرده را پس از تأیید، بهصورت قانونمند 2طبقه بسازد که طبقه اول یعنی خود مغازه بهصورت رایگان در اختیار بازاریها قرار گیرد و طبقه روی آن بهعنوان انباری در قالب طرح مشارکتی توسط شهرداری به آنها فروخته شود تا حاصل هزینه به دست آمده از طبقه دوم صرف همان بازارچه شود. به هر حال هنوز پیگیریها برای مشخص شدن علت آتشسوزی و تعیین تکلیف مالکیت زمین مغازهها ادامه دارد که امید است روند این بررسیها با همکاری مسئولان استان و شهرستان سریعتر انجام شود و به نتیجه برسد.
نیم نگاه
برای اشتغال موقت بازاریان مکانی رو به روی بازارچه در نظر گرفته شده است. این مکان، سوله خیرساز هست. در این سوله امکان ایجاد 70 تا 80غرفه وجود دارد که مجوز فعالیت در این مکان گرفته شده و قرار شده شهرداری بزودی غرفه ها را ایجاد کند و اولویت نیز با کسانی است که نسبت به بقیه قشر آسیب پذیرتری هستند و وضعیت مالی ضعیف تری دارند چون برخی از آنها در جای دیگر نیز مشغول به کار بوده اند
مصونيت جان و مال و حيثيت مردم از تعرض
لعیاجنیدی
معاون حقوقی رئیس جمهوری
درخصــــوص مـــرگ يكي از شهروندان اهل خراسان كه براساس روايـــت تصــــاويـــر و ويديوهاي منتشر شده، در معرض رفتار آشكارا خلاف قانون مأمور نيروي انتظامي (ضابط دادگستري) قرار گرفته بود، از منظر بايستههاي نظام حقوقي، موازين حقوق اسلامي، تعهدات بينالمللي دولت و اقتضائات مصالح كلان ملي، گزارشي از سوي معاونت حقوقي رئيسجمهور در مقام پيگيري اجراي اصول قانون اساسي تنظيم گرديده كه بر ملاحظات زير استوار است:
1- اصل دوم قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران كرامت و ارزش والاي انسان و اصل بيست و دوم مصونيت از تعرض به جان، حيثيت و غيره افراد را مورد تأكيد قرار ميدهد. بر همين مبناست كه در اصل سي و نهم قانون اساسي با تأكيد صريح بر وضعيت كساني كه از آزادي و قدرت محرومند، اعلام شده است كه ...
«هتك حرمت و حيثيت كسي كه به حكم قانون دستگير، بازداشت، زنداني يا تبعيد شده، به هر صورت كه باشد ممنوع و موجب مجازات است». هيچ يك از قوانين موضوعه كشور، تعرض به جان و حيثيت افراد، مانند آنچه در واقعه فوق ديده ميشود را تجويز نكرده است و بر همين مبنا، هيچ مقام قضايي و به طريق اولي هيچ ضابط قوه قضائيه حق ندارد از حدود پيشبيني شده در قوانين انحراف حاصل كند.
2- قانون اساسي بر مبناي همين اصل كرامت والاي انسان، تمام شهروندان را در موضعي برابر قرار داده است. بند 14 اصل سوم قانون اساسي «تأمين حقوق همهجانبه افراد از زن و مرد و ايجاد امنيت قضايي عادلانه براي همه و تساوي عموم در برابر قانون» را در شمار اهداف بنياديني قرار داده است كه دولت (حكومت) بايد براي نيل به آن بكوشد. در اصول بيستم، سي و ششم، سي و هفتم و سي و هشتم نيز همين رويكرد شناسايي شده است.
3- در حقوق اسلام حتي نسبت به كسي كه ارتكاب جرم قتل عمد توسط او پس از رسيدگي قضايي به طور قطعي احراز شده است، هيچ مجازاتي جز مجازات مقرر در حكم قطعي را نميتوان اعمال نمود.
4- اين مواضع قانون اساسي و موازين فقهي با مفاد اسناد بينالمللي مورد تعهد دولت نيز همسوست. مطابق ماده يك اعلاميه جهاني حقوق بشر: «همه افراد بشر آزاد و با حيثيت و حقوق يكسان زاييده ميشوند و داراي موهبت خرد و وجدان هستند و بايد با يكديگر با روحيه برادري رفتار كنند». همچنين به موجب ماده (7) ميثاق بينالمللي حقوق مدني و سياسي (مصوب 1966 م) كه دولت ايران نيز آن را پذيرفته است و طبق ماده 9 قانون مدني در حكم قانون داخلي محسوب ميشود: «هيچ كس را نميتوان مورد آزار و شكنجه يا مجازاتها يا رفتارهاي ظالمانه يا خلاف انساني يا ترذيلي قرار داد.»
5- نظام حقوقي كيفري كشور تنها آنگاه به كمال ميرسد كه پاسدار كرامت و حيثيت ذاتي و برابر همه شهروندان در مقابل هر نوع تعرضي باشد و بر بنياد هدف اصلاح و اعاده حيثيت اجتماعي بزهكاران سامان يافته باشد و به آينده محكومان و زندانيان پس از خروج از زندان بينديشد. متأسفانه آنچه در خصوص شهروند مورد اشاره به وسيله ضابطان دادگستري اتفاق افتاده است، نقض آشكار قواعد مسلم حقوقي درخصوص رفتار با شهرونداني است كه در مظان اتهام قرار گرفتهاند.
6- فصل دهم (در تقصيرات مقامات و مأمورين دولتي) از كتاب پنجم قانون مجازات اسلامي (قانون تعزيرات و مجازاتهاي بازدارنده) ضمانت اجراهاي ناظر بر تخلف از موازين فوق را بيان كرده است. براساس ماده (570) اين قانون: «هر يك از مقامات و مأمورين وابسته به نهادها و دستگاههاي حكومتي كه بر خلاف قانون، آزادي شخصي افراد ملت را سلب كند يا آنان را از حقوق مقرر در قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران محروم نمايد علاوه بر انفصال از خدمت و محروميت يك تا پنج سال از مشاغل حكومتي به حبس از دو ماه تا سه سال محكوم خواهد شد.» در همين زمينه ميتوان به ماده (579) نيز توجه داشت. ماده (7) قانون آيين دادرسي كيفري نيز رعايت حقوق شهروندي مقرر در قانون احترام به آزاديهاي مشروع و حقوق شهروندي از سوي تمام ضابطان دادگستري را تابع تضمين ماده (570) قانون تعزيرات و مجازاتهاي بازدارنده قرار داده است.
7- نظر به ضرورت «تلاش مداوم و مستمر در جهت حاكميت كامل فرهنگ و ضوابط اسلامي در نيروي انتظامي» (بند 26 ماده 4 قانون تأسيس نيروي انتظامي جمهوري اسلامي ايران) و با عنايت به مباني پيش گفته، از نيروي انتظامي كشور به عنوان مأمور «استقرار نظم و امنيت و تأمين آسايش عمومي و فردي» (بند 1 ماده 4 قانون تأسيس نيروي انتظامي جمهوري اسلامي ايران) انتظار ميرود چنين اعمال مخل به اصل حاكميت قانون و احترام حقوق شهروندي را از منظر قانوني و علوم جامعهشناسي و جرمشناسي مورد تحليل و بازنگري و نظارت مجدانه قرار دهد و با ارائه و تقويت و توسعه آموزشهاي قانوني و حرفهاي لازم به نيروهاي تحت امر، ضمن برخورد مقتضي با خاطيان و اطلاعرساني در اين خصوص، از تكرار چنين وقايع ناگواري پيشگيري نمايد.
همچنين ضروري است، قوه قضائيه به موجب فصل دوم از بخش دوم قانون آيين دادرسي كيفري، اعمال نظارتهاي قانوني بر ضابطان دادگستري درخصوص انجام وظايف مقرر را بيش از پيش وجهه همت خود قرار دهد تا خودسريهايي اين چنين، موجب تضييع حقوق شهروندان نشود و هزينههاي جبرانناپذير بر كشور تحميل ننمايد.
در پايان تأكيد مينمايد كه مأموريت نيروي انتظامي براي دستگيري و بازداشت شهروندان در معرض اتهام، مأموريتي است كه در جايگاه ضابط دادگستري اعمال ميشود و به موجب ماده (30) قانون آيين دادرسي كيفري، دادستان مكلف است بهطور مستمر دورههاي آموزشي حين خدمت را جهت كسب مهارتهاي لازم و ايفای وظايف قانوني براي ضابطان دادگستري برگزار نمايد. به موجب ماده (12) آييننامه اجرايي احراز عنوان ضابط دادگستري نيز صدور كارت ويژه ضابط دادگستري منوط به دريافت گواهينامه گذراندن دوره آموزشي و تأييد دادستان خواهد بود.
بديهي است كه براي اطمينان از پيشگيري از چنين تخلفاتي، تكاليف قانوني فوق بايد با جديت و ممارست، پيگيري و اجرا شود.
معاون حقوقی رئیس جمهوری
درخصــــوص مـــرگ يكي از شهروندان اهل خراسان كه براساس روايـــت تصــــاويـــر و ويديوهاي منتشر شده، در معرض رفتار آشكارا خلاف قانون مأمور نيروي انتظامي (ضابط دادگستري) قرار گرفته بود، از منظر بايستههاي نظام حقوقي، موازين حقوق اسلامي، تعهدات بينالمللي دولت و اقتضائات مصالح كلان ملي، گزارشي از سوي معاونت حقوقي رئيسجمهور در مقام پيگيري اجراي اصول قانون اساسي تنظيم گرديده كه بر ملاحظات زير استوار است:
1- اصل دوم قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران كرامت و ارزش والاي انسان و اصل بيست و دوم مصونيت از تعرض به جان، حيثيت و غيره افراد را مورد تأكيد قرار ميدهد. بر همين مبناست كه در اصل سي و نهم قانون اساسي با تأكيد صريح بر وضعيت كساني كه از آزادي و قدرت محرومند، اعلام شده است كه ...
«هتك حرمت و حيثيت كسي كه به حكم قانون دستگير، بازداشت، زنداني يا تبعيد شده، به هر صورت كه باشد ممنوع و موجب مجازات است». هيچ يك از قوانين موضوعه كشور، تعرض به جان و حيثيت افراد، مانند آنچه در واقعه فوق ديده ميشود را تجويز نكرده است و بر همين مبنا، هيچ مقام قضايي و به طريق اولي هيچ ضابط قوه قضائيه حق ندارد از حدود پيشبيني شده در قوانين انحراف حاصل كند.
2- قانون اساسي بر مبناي همين اصل كرامت والاي انسان، تمام شهروندان را در موضعي برابر قرار داده است. بند 14 اصل سوم قانون اساسي «تأمين حقوق همهجانبه افراد از زن و مرد و ايجاد امنيت قضايي عادلانه براي همه و تساوي عموم در برابر قانون» را در شمار اهداف بنياديني قرار داده است كه دولت (حكومت) بايد براي نيل به آن بكوشد. در اصول بيستم، سي و ششم، سي و هفتم و سي و هشتم نيز همين رويكرد شناسايي شده است.
3- در حقوق اسلام حتي نسبت به كسي كه ارتكاب جرم قتل عمد توسط او پس از رسيدگي قضايي به طور قطعي احراز شده است، هيچ مجازاتي جز مجازات مقرر در حكم قطعي را نميتوان اعمال نمود.
4- اين مواضع قانون اساسي و موازين فقهي با مفاد اسناد بينالمللي مورد تعهد دولت نيز همسوست. مطابق ماده يك اعلاميه جهاني حقوق بشر: «همه افراد بشر آزاد و با حيثيت و حقوق يكسان زاييده ميشوند و داراي موهبت خرد و وجدان هستند و بايد با يكديگر با روحيه برادري رفتار كنند». همچنين به موجب ماده (7) ميثاق بينالمللي حقوق مدني و سياسي (مصوب 1966 م) كه دولت ايران نيز آن را پذيرفته است و طبق ماده 9 قانون مدني در حكم قانون داخلي محسوب ميشود: «هيچ كس را نميتوان مورد آزار و شكنجه يا مجازاتها يا رفتارهاي ظالمانه يا خلاف انساني يا ترذيلي قرار داد.»
5- نظام حقوقي كيفري كشور تنها آنگاه به كمال ميرسد كه پاسدار كرامت و حيثيت ذاتي و برابر همه شهروندان در مقابل هر نوع تعرضي باشد و بر بنياد هدف اصلاح و اعاده حيثيت اجتماعي بزهكاران سامان يافته باشد و به آينده محكومان و زندانيان پس از خروج از زندان بينديشد. متأسفانه آنچه در خصوص شهروند مورد اشاره به وسيله ضابطان دادگستري اتفاق افتاده است، نقض آشكار قواعد مسلم حقوقي درخصوص رفتار با شهرونداني است كه در مظان اتهام قرار گرفتهاند.
6- فصل دهم (در تقصيرات مقامات و مأمورين دولتي) از كتاب پنجم قانون مجازات اسلامي (قانون تعزيرات و مجازاتهاي بازدارنده) ضمانت اجراهاي ناظر بر تخلف از موازين فوق را بيان كرده است. براساس ماده (570) اين قانون: «هر يك از مقامات و مأمورين وابسته به نهادها و دستگاههاي حكومتي كه بر خلاف قانون، آزادي شخصي افراد ملت را سلب كند يا آنان را از حقوق مقرر در قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران محروم نمايد علاوه بر انفصال از خدمت و محروميت يك تا پنج سال از مشاغل حكومتي به حبس از دو ماه تا سه سال محكوم خواهد شد.» در همين زمينه ميتوان به ماده (579) نيز توجه داشت. ماده (7) قانون آيين دادرسي كيفري نيز رعايت حقوق شهروندي مقرر در قانون احترام به آزاديهاي مشروع و حقوق شهروندي از سوي تمام ضابطان دادگستري را تابع تضمين ماده (570) قانون تعزيرات و مجازاتهاي بازدارنده قرار داده است.
7- نظر به ضرورت «تلاش مداوم و مستمر در جهت حاكميت كامل فرهنگ و ضوابط اسلامي در نيروي انتظامي» (بند 26 ماده 4 قانون تأسيس نيروي انتظامي جمهوري اسلامي ايران) و با عنايت به مباني پيش گفته، از نيروي انتظامي كشور به عنوان مأمور «استقرار نظم و امنيت و تأمين آسايش عمومي و فردي» (بند 1 ماده 4 قانون تأسيس نيروي انتظامي جمهوري اسلامي ايران) انتظار ميرود چنين اعمال مخل به اصل حاكميت قانون و احترام حقوق شهروندي را از منظر قانوني و علوم جامعهشناسي و جرمشناسي مورد تحليل و بازنگري و نظارت مجدانه قرار دهد و با ارائه و تقويت و توسعه آموزشهاي قانوني و حرفهاي لازم به نيروهاي تحت امر، ضمن برخورد مقتضي با خاطيان و اطلاعرساني در اين خصوص، از تكرار چنين وقايع ناگواري پيشگيري نمايد.
همچنين ضروري است، قوه قضائيه به موجب فصل دوم از بخش دوم قانون آيين دادرسي كيفري، اعمال نظارتهاي قانوني بر ضابطان دادگستري درخصوص انجام وظايف مقرر را بيش از پيش وجهه همت خود قرار دهد تا خودسريهايي اين چنين، موجب تضييع حقوق شهروندان نشود و هزينههاي جبرانناپذير بر كشور تحميل ننمايد.
در پايان تأكيد مينمايد كه مأموريت نيروي انتظامي براي دستگيري و بازداشت شهروندان در معرض اتهام، مأموريتي است كه در جايگاه ضابط دادگستري اعمال ميشود و به موجب ماده (30) قانون آيين دادرسي كيفري، دادستان مكلف است بهطور مستمر دورههاي آموزشي حين خدمت را جهت كسب مهارتهاي لازم و ايفای وظايف قانوني براي ضابطان دادگستري برگزار نمايد. به موجب ماده (12) آييننامه اجرايي احراز عنوان ضابط دادگستري نيز صدور كارت ويژه ضابط دادگستري منوط به دريافت گواهينامه گذراندن دوره آموزشي و تأييد دادستان خواهد بود.
بديهي است كه براي اطمينان از پيشگيري از چنين تخلفاتي، تكاليف قانوني فوق بايد با جديت و ممارست، پيگيري و اجرا شود.
نقش جامعهپذیری جدید «همگانی» در مهار کرونا
دکتر حسین میرزائی
مردمشناس، عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی
بعد از همهگیری ویروس کرونا در جهان و ملاحظه مرگ و میرهای گسترده ناشی از آن و با توجه به پیشرفتهای شگرف انسان در علوم، نگاهها برای مهار این بیماری به متولیان علوم آزمایشگاهی و پزشکی دوخته شد و امید میرفت که اندکی بعد، راهحلهای علمی برای مهار آن اعلام و آزمایش شود و جهان از شر این ویروس خطرناک رهایی یابد. اما در عمل، مشاهده شد که ظاهراً علم بشر، آنقدر که در رسانهها بازنمایی میشود قدرتمند و قابل اتکا نیست و در نتیجه، این ویروس شاید برای مدتی طولانی میهمان ناخوانده جامعه بشری باشد و در این مدت، لاجرم و متأسفانه، بسیاری از انسانها را به کام مرگ بکشاند! بنابراین، در کنار تکاپوها برای یافتن راهحلهای علمی چون کشف واکسن، خود به خود، مسأله آموزش همگانی، به یکی از اصلیترین سیاستها و راهکارها برای کاهش خسارات ناشی از ابتلا به این ویروس بدل میشود.یکی از ویژگیهای فرهنگ، که همه صاحبنظران بر آن توافق دارند، اکتسابی بودن آن است و این به معنای نقش مهم آموزش در ایجاد الگوها و عادت وارههای رفتاری جدید در یک جامعه است. اصولاً اعضای جامعه در برابر دگرگونی فرهنگ مقاومت و مخالفت میکنند و آموزش میتواند در انتقال رفتارهای مطابق با الگوهای مدنظر سیاستگذاران سیاسی و فرهنگی جامعه نقش اصلی را داشته باشد. اما آموزش چیزی است که شخص با انس گرفتن با یک فرهنگ آن را دریافت میکند، نه با مواجهه رسمی با آن. پس میتوان ادعا کرد که فرآیند آموزش که منجر به جامعهپذیری افراد میشود، امری فرهنگی است که در طول زمان شکل میگیرد و ارتباط محکمی با باورها و اعتقادات آن جامعه دارد.
قاعدتاً هیچ جامعهای بدون فرآیند جامعهپذیری امکان بقا و استمرار ندارد چرا که آنچه اعمال و کنشهای عاملان اجتماعی را برای یکدیگر فهم پذیر و پیشبینی پذیر میکند، فرآیند جامعهپذیری است. به تعبیر دقیقتر، جامعهپذیری منطق کنش اجتماعی است و افراد جامعه همان گونه عمل میکنند که جامعهپذیر شدهاند. در نتیجه کنشها و صورتبندیهای اجتماعی تا حد زیادی محصول مکانیسمهای نظام یادگیری اجتماعی یا جامعهپذیری هستند.در وضعیت کنونی، در حالی که شهروندان تقریباً سراسر کشور به لحاظ بهداشتی در وضعیت قرمز و بحرانی به سر میبرند، جامعهپذیری جدید افراد در برابر بیماری همهگیری چون کووید 19 ضروری احساس میشود. با توجه به شیوع مرگآور و خطرناک این ویروس، برای همزیستی و در شکل خوشبینانه آن، یعنی مهار بیماری، نیاز است عادت وارههای رفتاری افراد جامعه نیز تغییراتی را تجربه کنند زیرا در غیر این صورت عواقب این عدم جامعهپذیری جدید جبرانناپذیر خواهد بود. همانطور که اصولاً خانواده آغازگر فرآیند جامعهپذیری به شمار میرود و پس از آن نهادهای آموزشی و رسانهها این مأموریت را به عهده میگیرند، لازم است هر کدام از این نهادها در سیاستگذاری برای فرآیند جامعهپذیری مؤثر افراد در مواجهه با این ویروس مورد توجه قرار گیرند. در اینجا شاید رسانهها و نهادهای آموزشی برای مهار کرونا بتواند نقشی پررنگتر داشته باشد تا با آموزش راهکارها و مکانیزمهای مقابله با کرونا، از عملیسازی رهنمودهای بهداشتی تا راهاندازی برنامههای آموزشی و سرگرمی، خانوادهها را بهعنوان هستههای اصلی این فرآیند فرهنگپذیری یاری دهند. به نظر من، رسانهها به عنوان اثرگذارترین نیرو برای آموزش همگانی برای مهار کرونا، در کنار اطلاعرسانیهای مؤثر، میتوانند عاملی مهم در بسیج عمومی در تولید عادتوارههای صحیح، همبستگی ملی، اعتمادسازی، آگاهیبخشی، دمیدن روح امید و ایجاد سلامت روانی برای مردم نقشی مهم در این تغییر فرهنگی برعهده داشته باشند.
مردمشناس، عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی
بعد از همهگیری ویروس کرونا در جهان و ملاحظه مرگ و میرهای گسترده ناشی از آن و با توجه به پیشرفتهای شگرف انسان در علوم، نگاهها برای مهار این بیماری به متولیان علوم آزمایشگاهی و پزشکی دوخته شد و امید میرفت که اندکی بعد، راهحلهای علمی برای مهار آن اعلام و آزمایش شود و جهان از شر این ویروس خطرناک رهایی یابد. اما در عمل، مشاهده شد که ظاهراً علم بشر، آنقدر که در رسانهها بازنمایی میشود قدرتمند و قابل اتکا نیست و در نتیجه، این ویروس شاید برای مدتی طولانی میهمان ناخوانده جامعه بشری باشد و در این مدت، لاجرم و متأسفانه، بسیاری از انسانها را به کام مرگ بکشاند! بنابراین، در کنار تکاپوها برای یافتن راهحلهای علمی چون کشف واکسن، خود به خود، مسأله آموزش همگانی، به یکی از اصلیترین سیاستها و راهکارها برای کاهش خسارات ناشی از ابتلا به این ویروس بدل میشود.یکی از ویژگیهای فرهنگ، که همه صاحبنظران بر آن توافق دارند، اکتسابی بودن آن است و این به معنای نقش مهم آموزش در ایجاد الگوها و عادت وارههای رفتاری جدید در یک جامعه است. اصولاً اعضای جامعه در برابر دگرگونی فرهنگ مقاومت و مخالفت میکنند و آموزش میتواند در انتقال رفتارهای مطابق با الگوهای مدنظر سیاستگذاران سیاسی و فرهنگی جامعه نقش اصلی را داشته باشد. اما آموزش چیزی است که شخص با انس گرفتن با یک فرهنگ آن را دریافت میکند، نه با مواجهه رسمی با آن. پس میتوان ادعا کرد که فرآیند آموزش که منجر به جامعهپذیری افراد میشود، امری فرهنگی است که در طول زمان شکل میگیرد و ارتباط محکمی با باورها و اعتقادات آن جامعه دارد.
قاعدتاً هیچ جامعهای بدون فرآیند جامعهپذیری امکان بقا و استمرار ندارد چرا که آنچه اعمال و کنشهای عاملان اجتماعی را برای یکدیگر فهم پذیر و پیشبینی پذیر میکند، فرآیند جامعهپذیری است. به تعبیر دقیقتر، جامعهپذیری منطق کنش اجتماعی است و افراد جامعه همان گونه عمل میکنند که جامعهپذیر شدهاند. در نتیجه کنشها و صورتبندیهای اجتماعی تا حد زیادی محصول مکانیسمهای نظام یادگیری اجتماعی یا جامعهپذیری هستند.در وضعیت کنونی، در حالی که شهروندان تقریباً سراسر کشور به لحاظ بهداشتی در وضعیت قرمز و بحرانی به سر میبرند، جامعهپذیری جدید افراد در برابر بیماری همهگیری چون کووید 19 ضروری احساس میشود. با توجه به شیوع مرگآور و خطرناک این ویروس، برای همزیستی و در شکل خوشبینانه آن، یعنی مهار بیماری، نیاز است عادت وارههای رفتاری افراد جامعه نیز تغییراتی را تجربه کنند زیرا در غیر این صورت عواقب این عدم جامعهپذیری جدید جبرانناپذیر خواهد بود. همانطور که اصولاً خانواده آغازگر فرآیند جامعهپذیری به شمار میرود و پس از آن نهادهای آموزشی و رسانهها این مأموریت را به عهده میگیرند، لازم است هر کدام از این نهادها در سیاستگذاری برای فرآیند جامعهپذیری مؤثر افراد در مواجهه با این ویروس مورد توجه قرار گیرند. در اینجا شاید رسانهها و نهادهای آموزشی برای مهار کرونا بتواند نقشی پررنگتر داشته باشد تا با آموزش راهکارها و مکانیزمهای مقابله با کرونا، از عملیسازی رهنمودهای بهداشتی تا راهاندازی برنامههای آموزشی و سرگرمی، خانوادهها را بهعنوان هستههای اصلی این فرآیند فرهنگپذیری یاری دهند. به نظر من، رسانهها به عنوان اثرگذارترین نیرو برای آموزش همگانی برای مهار کرونا، در کنار اطلاعرسانیهای مؤثر، میتوانند عاملی مهم در بسیج عمومی در تولید عادتوارههای صحیح، همبستگی ملی، اعتمادسازی، آگاهیبخشی، دمیدن روح امید و ایجاد سلامت روانی برای مردم نقشی مهم در این تغییر فرهنگی برعهده داشته باشند.
پیامدهای اجتماعی تندروی و توهین
غلامرضا انصاری
عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت
در تقبیــــــح و تحریـــــــــم رفتارهای موهن و هتک حرمت افراد به اندازه کافی مبانی شرعی و عقلی محکم و مستدل وجود دارد که مقبولیت این دست رفتارها را زیر سؤال ببرد. از منظر شرعی پایه دین اسلام بر اخلاقگرایی و تحکیم احترام در مناسبات اجتماعی بنا شده است. از این منظر ما نه تنها در تاریخ اسلام کوچکترین نمونهای برای هتک حرمت یک انسان توسط بزرگان دین سراغ نداریم بلکه هر چه بوده نیز عکس این است.
از منظر تدبیر و عقلانیت نیز، هتک حرمت افراد و کشاندن این رفتار مذموم به سطح عالی سیاست، تنها منجر به نتایجی نامطلوب در گستره جامعه میشود. پیش پا افتادهترین این نتایج تسری این نوع برخوردها به مناسبات روزمره مردم و تبدیل کردن آن به یک الگوی عمومی است که خود زمینهساز نوعی هرج و مرج اجتماعی میباشد. مضافاً اینکه این دست رفتارها پیامهای نامطلوب و مخربی از داخل کشور به رقبا و دشمنان خارجی مخابره میکند و تنها باعث ایجاد تصویری پر از شکاف، نزاع و اختلاف از سطوح مختلف جامعه میشود. جدای از این ایجاد زمینههای افراط و تفریط در داخل با این دست رفتارها، چشمانداز توافق و وحدت داخلی را کاملاً مخدوش میسازد.
اما مسأله دیگر شرایطی است که خود باعث بروز این دست رفتارها میشود. از مهمترین این شرایط و عوامل وجود برخی انحصارهای سیاسی در داخل است. به عبارتی گروهی با قرار گرفتن در موقعیتی متفاوت در مقایسه با رقبای خود از نظر مصونیتهای سیاسی و برخورداری از تریبونها و امکانات، به این باور و یقین رسیدهاند که حق مطلق در مسائل با آنهاست و دیگران هستند که راه به خطا میروند. همین باور هم آنها را به این سمت میبرد که استفاده از هر ابزاری بر اساس تشخیص خود را مشروع بدانند. در حالیکه این نوع رفتارها نه در منش سیاسی بنیانگذار انقلاب سابقه داشته و نه در سبک رفتاری و سیاستورزی رهبر معظم انقلاب. به عبارتی اتفاقی که باید در این عرصه رخ دهد، لغو و رفع برخی انحصارهای سیاسی است که گروهی خاص از آن سود میجویند. خروج از حاشیه امنی که توسط این انحصار ایجاد شده، این گروه را بهصورت طبیعی با واقعیتهایی مواجه میکند که بسیار متفاوت از برداشتهای شخصی آنهاست و احتمالاً همین اتفاق نیز تا حد زیادی میتواند به تعدیل این دست رفتارها کمک کند.
عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت
در تقبیــــــح و تحریـــــــــم رفتارهای موهن و هتک حرمت افراد به اندازه کافی مبانی شرعی و عقلی محکم و مستدل وجود دارد که مقبولیت این دست رفتارها را زیر سؤال ببرد. از منظر شرعی پایه دین اسلام بر اخلاقگرایی و تحکیم احترام در مناسبات اجتماعی بنا شده است. از این منظر ما نه تنها در تاریخ اسلام کوچکترین نمونهای برای هتک حرمت یک انسان توسط بزرگان دین سراغ نداریم بلکه هر چه بوده نیز عکس این است.
از منظر تدبیر و عقلانیت نیز، هتک حرمت افراد و کشاندن این رفتار مذموم به سطح عالی سیاست، تنها منجر به نتایجی نامطلوب در گستره جامعه میشود. پیش پا افتادهترین این نتایج تسری این نوع برخوردها به مناسبات روزمره مردم و تبدیل کردن آن به یک الگوی عمومی است که خود زمینهساز نوعی هرج و مرج اجتماعی میباشد. مضافاً اینکه این دست رفتارها پیامهای نامطلوب و مخربی از داخل کشور به رقبا و دشمنان خارجی مخابره میکند و تنها باعث ایجاد تصویری پر از شکاف، نزاع و اختلاف از سطوح مختلف جامعه میشود. جدای از این ایجاد زمینههای افراط و تفریط در داخل با این دست رفتارها، چشمانداز توافق و وحدت داخلی را کاملاً مخدوش میسازد.
اما مسأله دیگر شرایطی است که خود باعث بروز این دست رفتارها میشود. از مهمترین این شرایط و عوامل وجود برخی انحصارهای سیاسی در داخل است. به عبارتی گروهی با قرار گرفتن در موقعیتی متفاوت در مقایسه با رقبای خود از نظر مصونیتهای سیاسی و برخورداری از تریبونها و امکانات، به این باور و یقین رسیدهاند که حق مطلق در مسائل با آنهاست و دیگران هستند که راه به خطا میروند. همین باور هم آنها را به این سمت میبرد که استفاده از هر ابزاری بر اساس تشخیص خود را مشروع بدانند. در حالیکه این نوع رفتارها نه در منش سیاسی بنیانگذار انقلاب سابقه داشته و نه در سبک رفتاری و سیاستورزی رهبر معظم انقلاب. به عبارتی اتفاقی که باید در این عرصه رخ دهد، لغو و رفع برخی انحصارهای سیاسی است که گروهی خاص از آن سود میجویند. خروج از حاشیه امنی که توسط این انحصار ایجاد شده، این گروه را بهصورت طبیعی با واقعیتهایی مواجه میکند که بسیار متفاوت از برداشتهای شخصی آنهاست و احتمالاً همین اتفاق نیز تا حد زیادی میتواند به تعدیل این دست رفتارها کمک کند.
سلام ایران
تلفن: 88769075 021
پیامک: 3000451213
هر روز با شما در اینجا خواهیم بود، صدای شما، حرف شما و پیشنهاد شما را میشنویم و می خوانیم و بازگو میکنیم
پیامک: 3000451213
هر روز با شما در اینجا خواهیم بود، صدای شما، حرف شما و پیشنهاد شما را میشنویم و می خوانیم و بازگو میکنیم
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
# من - ماسک - میزنم
-
هتک حرمت نسبت به هر شخصی مذموم و محکوم است
-
جایگاه ادبیات کودک را به کارکرد آموزشی تقلیل ندهیم
-
سدهای ضد تحریمی اقتصاد
-
نقشه راه پنجساله «اژدهای زرد»
-
ظریف: سازمان ملل در برابر یکجانبهگرایی و جنگ بایستد
-
توهین به مقدسات مذهبی ظلم به آزادی است
-
ضرورت تغییر غربالگری افراد و شناسایی بیماران محلات
-
تسهیل پرداخت وام کرونایی
-
بازگشت چهرهها به سنگ قبرهای رویان
-
زایمان سخت
-
<کرونا> فروش <فناوریهای پوشیدنی> را افزایش داد
-
نیمه دوم متفاوت بازار مسکن تا پایان سال
-
پروتکل جدید خیال تیمها را راحت میکند
-
خاکستر نشینی کاسبان بازار سوخته دیلم
-
مصونيت جان و مال و حيثيت مردم از تعرض
-
نقش جامعهپذیری جدید «همگانی» در مهار کرونا
-
پیامدهای اجتماعی تندروی و توهین
-
سلام ایران
اخبارایران آنلاین